- بهائیت در ایران - https://bahaismiran.com -

هندسه آپارتاید در بهائیت

چکیده

آنچه در ادامه می خوانید

هندسه آپارتاید [5] در بهائیت [6] با نگاهی ژرف و علمی، پرده از ساختارهای تبعیض‌آمیز در جامعه بهائی  برمی‌دارد. ساختارهایی که برخلاف شعارهای آزادی‌خواهانه و حقیقت‌جویانه، در عمل به جداسازی و نابرابری در سطوح مختلف این جامعه منجر شده‌اند.

سخنان و رفتارهای رهبران بهائی، از جمله میرزا حسینعلی نوری و عباس افندی، نشان می‌دهد دیدگاه جهان بینی آنان به گونه ای است که، غیر بهائیان گاه با واژگانی تحقیرآمیز توصیف شده‌اند؛ از «سنگ‌ریزه» تا «فرزندان شیطان»! این نگرش، پایه‌گذار نوعی آپارتاید نژادی و انسانی در گفتمان های جامعه بهائی است.

تبعیض‌های اقتصادی و علمی در جامعه بهائی؛ از نابرابری در تقسیم ارث و تبرعات، تا محدودیت در دسترسی به منابع آموزشی و سانسور آثار علمی همگی قابل توجه است. جالب است بدانیم این تبعیض‌ها نه‌تنها در گفتار و رفتار رهبران بهائی، بلکه در ساختار تشکیلاتی بیت‌العدل در عدم ورود زنان نیز نهادینه شده‌اند.

بنابراین چنین هندسه‌ای از آپارتاید اگر با اقدام های تبلیغاتی بهائیان همراه با سانسورهای تشکیلاتی به جوامع عرضه شود، در صورت بی پاسخ ماندن نقدها می‌تواند زمینه‌ساز استحاله فرهنگی و تضعیف اندیشه‌های انتقادی در جوامع مختلف شود.

مقدمه

هنگامی که جرج فلوید، سیاه پوست آمریکائی، بر کف آسفالت داغ خیابان در میناپولیس آمریکا، از حلقومی فشرده زیر چکمه پلیسی آمریکائی با صدایی خراشیده، حزین و ملتمسانه می‌گفت: «نمی‌توانم نفس بکشم!» صفحات تاریخ آپارتاید چنان ورق خورد که انگار یک سری وقایع در پیشانی تاریخ بشر با همین شیوه روی داده است! بله! آپارتاید نژادی! تبعیض نژادی و جداسازی انسان‌ها بر اساس رنگ پوست و ژن طبیعی!

فریاد جرج فلوید در خیابان‌ها و میدان‌های شهرها و ایالت‌های آمریکا و به تدریج برخی از کشورهای اروپائی طنین انداز شد و درهم گره خورده و به خروشی جدی و اعتراضی گسترده علیه آپارتاید نژادی تبدیل شد.

این ندای مظلومانه، میلیون‌ها انسان آزاده را به اشک و تأسف و تحیر واداشت. آپارتاید نژادی بی‌رحمانه و خشن نه تنها نظام سیاسی آمریکا را بی‌آبرو ساخت، بلکه فریاد رفع تبعیض نژادی در ساختارهای وابسته به چنین نظامی را در پی داشت. زیرا آپارتاید نژادی تنها منحصر به آفریقای جنوبی (در دوره آپارتاید) و رژیم جعلی اسرائیل و…  نیست بلکه در اندیشه تفکرهای نو ظهور و زائیده استعمار مانند بهائیت، جامعه بهائی و ساختار سازمانی آن نیز ریشه دارد. در این مقاله می خواهیم به نقد چند زاویه آپارتایدی در بهائیت بپردازیم.

آپارتاید در بهائیت

برخی از متفکرانِ بهائیت باورمندانه اعتراض خود را به سازمان مرکزی بهائیان، بیت العدل، در موضوع آپارتاید در بهائیت اعلام کردند. آنان به اشتباه جامعه بهائی را بر «محور تحرّی حقیقت»، «آزاد اندیشی» و «نوگرایی» تصور کرده، لذا بدون توجه به تشکیلات، افکار انتقادی و اندیشه‌های سؤال برانگیز خود را در مورد آپارتاید در بهائیت مطرح کردند. در واقع این پرسش های عمیق سیستم اداری، ساختار سیاسی و سازمان فکری و هندسی آپارتاید در بهائیت را به چالش کشید. آپارتاید بیت العدل و قدرت آن در عکس العمل‌هایی خشن، زانو برگردن آنان نهاد و آن قدر با طرد اداری، اخراج روحانی، انزوای اجتماعی، تهدید جانی و تحدید مناسبات بر آنان فشار آوردند که راه تنفس آزاداندیشی در جامعه بهائی را به طور کامل تنگ و تاریک ساختند. (۱)

این عملکرد برگرفته از رفتار آپارتایدی در رهبران بهائی است. عباس افندی، رهبر دوم بهائیان هنگام سفر به اروپا، آفریقا و آمریکا طی یک سخنرانی مرز تفاوت انسان و حیوان را بر پایه دو آپارتاید باوری و نژادی چنین مطرح می‌کند: «فقط بهائی‌ها انسانند و غیر بهائیان همگی حیوان هستند. حیوان متمدن مانند اروپائیان و فرانسویان و حیوان وحشی مانند اهالی آفریقا.» (۲)

عبدالبهاء در این سناریو از پیش طراحی شدة آپارتاید در بهائیت، خود به تنهائی بازیگری نمی‌کند. وی اغلب  داشته‌هایش را پیوند به پدری می‌زند که او را مؤسس بهائیت می‌نامند! میرزا حسینعلی نوری نیز در رفتار و گفتارهای خویش به صراحت هندسه آپارتاید نژادی را پی‌ریزی می‌کند.

لازم به ذکر است که بدانیم آپارتاید در تشکیلات بهائیت نه تنها به موضوع تبعیض نژادی منحصر نمی‌شود بلکه رهبران بهائی خود بنیانگذار یک هندسه آپارتایدی بودند. دامنه این منشور هندسی آپارتاید امروزه در تشکیلاتی به نام بیت العدل رسمیت یافته و جای تأمل دارد.

در ادامه به وجه‌های دیگر این هندسه آپارتایدی در بین گفتار و رفتار رهبران بهائی و سپس بیت العدل می‌پردازیم.

آپارتاید نژادی

آپارتاید به معنای جداسازی است. بهائیت نه تنها به تبعیض نژادی معتقد است، بلکه به تبعیض انسانی نیز اقدام کرده است. چرا که فقط بهائیان را در دایره انسانیت قابل تعریف برشمرده و غیر بهائیان را از هر ملیت و قومی که باشند حیوان خطاب می‌کند. میرزا حسینعلی بهااالله، رهبر بهائیان در کتاب بدیع ص ۱۴۰ می‌گوید: «هر کس از بهائیت رویگرداند، انسان نیست.»

وی غیر بهائیان را سنگریزه‌های زمین می‌نامد: « دوستداران من گوهرهای زمین اند و غیر آن سنگ ریزه …». (۳) این مرزگذاری در سخنان رهبر بهائیان تا جایی ادامه پیدا می‌کند که با یک جمله، خط بطلانی بر تمام جمعیت کره زمین کشیده و ناسزایی گویی را به اوج رسانده و والدین را در بهائی نشدن فرزندشان برچسب می‌زند: « هر کس در قلبش دشمنی این غلام (بهاءالله) را داشته باشد این هست و جز این نیست که شیطان در بستر مادرش داخل شده است. »  (۴)

آیا چنین الگوی تبعیضی از آپارتاید در بهائیت، می‌تواند ضامن بقای نسل بشر بر روی کره زمین باشد؟

آپارتاید اقتصادی

آپارتاید اقتصادی به معنای تبعیض اقتصادی و نابرابری در دسترسی به منابع و فرصت‌های اقتصادی است.

این آپارتاید در بهائیت به وضعیتی اطلاق می‌شود که در جامعه بهائی به دلیل عوامل مختلفی مانند نژاد، جنسیت، یا وضعیت اقتصادی، بهائیان به طور ناعادلانه از دسترسی به منابع و فرصت‌های اقتصادی محروم می‌شوند. این تبعیض می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند اشتغال، آموزش، مسکن، مهاجرت، جایگاه تشکیلاتی و تبلیغی رخ دهد و منجر به ایجاد شکاف‌های عمیق اقتصادی در جامعه بهائی شود.

در چنین شرایطی، بهائیان محروم نه تنها از فرصت‌های برابر برای پیشرفت و بهبود وضعیت اقتصادیِ فردی و خانوادگی خود برخوردار نیستند، بلکه با موانع ساختاری و سازمانی آپارتاید در بهائیت مواجه می‌شوند که تلاش‌های آن‌ها برای خروج از فقر و نابرابری را دشوارتر می‌کند.

احکام مالی در کتاب اقدس و گنجینه حدود و احکام مانند مهریه و تقسیم ارث در خانواده بین خواهر و بردار، ارث پسر ارشد و معلم‌ها، سهم الارث بیت العدل و تشکیلات در اقتصاد یک خانواده نمونه‌های آپارتاید اقتصادی رهبران بهائی برای پیروان خود هست. (۵)

از جمله عواملی که این آپارتاید در بهائیت را تقویت می‌کند می‌توان چنین برشمرد:

۱-عدم وجود قوانین عادلانه در نصوص رهبران بهائی و تشکیلات بیت العدل

۲-عدم وجود نهاد نظارتی مستقل برای توزیع ثروت و درآمدهای دلاری بیت العدل در جامعه بهائیان

۳-عدم انتشار گزارش‌های مالی طبقات مختلف تشکیلات هرمی بهائیت و عدم پاسخگویی به سؤالات بهائیان

۴-نادیده گرفتن نسل آینده بهائیان در منافع مشترک مالی و اقتصادی

۵-فقدان توسعه پایدار در توزیع ثروت و فرصت‌های اقتصادی بین بهائیان دنیا

حاشیه امن آپارتاید اقتصادی در بهائیت

تشکیلات بهائی برای بی اهمیت کردن موضوع آپارتاید اقتصادی رهبران بهائی در سیستم خود، اقدام به تأسیس مرکز توسعه اقتصادی در سال ۱۹۸۳ کرد تا از روش‌ها و امکانات مختلفی برای رسیدن به اهداف سازمانی خود استفاده کند. در واقع برنامه اقتصادی در سازمان توسعه با فاکتور گرفتن اصل تبلیغ باعث شده تا نه تنها مهره های بهائیان چهره ای محبوب پیدا می کنند بلکه فرصت های اقتصادی جوامع را به نفع اهداف سازمانی بیت العدل مصادره نمایند. در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می‌کنیم: (۶)

۱– تبلیغات و آموزش‌های ایدئولوژیک:

ترویج سیستم تبلیغی روحی، تقویت رسانه‌های بهائی و تولید محتواهای روزانه و هفتگی، برگزاری جلسات مجازی برای بهائیان در موضوع‌های مختلف آموزشی، فرهنگی، تغذیه، سلامت و … همه باعث می‌شود تا بهائیان به موضوع‌های ایدئولوژی سرگرم شوند و از دستورات اقتصادی بیت العدل بر پایه توجیه کردن گفتار رهبران بهائی بدون چون و چرا تبعیت نمایند.

به عنوان مثال مشارکت در تبرعات برای بهائیان غربی برداشته می شود. یا کسانی که پولدار هستند با پرداخت. جریمه (۹ مثقال طلا) به بیت العدل می توانند مرتکب زنا شوند. بنابراین ناآگاهی بهائیان می‌تواند اهداف تشکیلات را در آپارتاید اقتصادی پیش ببرد. (۷)

همچنین وجود انتشارات مانند کتاب‌ها مجلات و مقاله‌های رسمی، تولید برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی برای عادی سازی این تفکر و ایدئولوژی در درون و بیرون جامعه بهائی کاملا روش‌های هدفمندی هستند.

۲- فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی:

برنامه‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی تعیین شده از سوی بیت العدل باعث شده تا بهائیان تشکیلاتی بتوانند در کسب و کارهای مختلف جوامع نفوذ پیدا کنند. در پوشش انجام امور خیریه، تأسیس مدارس و بیمارستان‌ها، ترویج گفتمان‌های علمی و مشورتی در مسائل اجتماعی و … نوعی رفاه نسبی را به آن جامعه تزریق می‌کنند تا در پی آن اذهان عمومی را برای مرحله «رسمیت گرفتن اجتماعی» آماده سازند.

در واقع با تکثیر این الگو توسط بهائیان حاضر در یک جامعه، نه تنها الگوی اقتصادی آن کشور را به نفع خود می چرخاند بلکه درخواست‌هایی مانند حقوق شهروندی، حق تبلیغ و معافیت‌های مالیاتی به سَمت رؤسای آن منطقه نشانه گرفته می‌شود.

بنابراین اهداف تشکیلات بهائی با دور زدن آپارتاید در بهائیت و بدون ایجاد حساسیت برای نظام امنیتی آن منطقه، و به صورت مردمی و اجتماعی تأمین می‌شود. نیز باعث شده تا اقشار مختلف جامعه به بهائیان با عنوان عناصر مفید و خدمتگزار جامعه اقبال پیدا کنند. بنابراین آن جامعه استیحاش خود را نسبت به تفکر و باورهای ناهنجار بهائیت از دست می‌دهد. این رفع استیحاش می تواند چنان ادامه پیدا کند که جامعه مذکور در یک استحاله فرهنگی در مقابل تزریق خوراک های فرهنگی جدید هیچ سلاح فکری و دفاعی در بین اندیشمندان خود نداشته باشد. طبیعی است که در پایان این فرآیند شاهد تغییر فرهنگ به سمت بهائیت خواهیم بود.

آپارتاید علمی

آپارتاید در بهائیت با رویکرد علمی تبعیض در فرصت‌های آموزشی بین بهائیان، دسترسی به منابع تحقیقاتی و آموزشی بهائیت، فیلترینگ سطح دسترسی به نصوص امری بین طبقات مختلف جامعه بهائی، سانسور علمی کتب مبلغین، نویسندگان و حتی رهبران بهائی توسط بیت العدل نمونه‌هایی از این هندسه آپارتایدی هستند.

بهائیان انتظار دارند تا با تقویت عوامل زیر، خود را از اسارت در آپارتاید علمی بهائیت به آزادی حقیقت‌ باورها و آموزه‌های بهائیت برسانند. از جمله این موارد عبارتند از:

۱- دسترسی به تمام کتب اصلی رهبران بهائی:

ایجاد یک فرصت برابر برای همه بهائیان بدون اعمال فیلترهای رشد منطقه‌ای و یا شرقی و غربی بودن و تعصب نژادی باعث می‌شود تا بتوانند خود با مطالعه آثار بهائی به حقیقت ناهنجاری‌های موجود در آثار پی ببرند.

۲- فرصت‌های تحصیلی برابر

تشکیلات بهائی فرصت آموزش و تحصیل را برای بهائیان نقاط مختلف دنیا یکسان سازی و برابر نکرده است. عده‌ای از آنان مجبور هستند برای تکمیل پروژه مظلوم نمایی در دانشگاه‌ها با انجام کارهای غیر قانونی اخراج شوند. عده‌ای امکانات مهاجرت و مجوز آن را ندارند. برخی بهائیان حمایت‌های مالی برای ادامه تحصیل خود را نمی‌توانند از تشکیلات دریافت نمایند و بالعکس مجبور به پرداخت تبرعات و حقوق الله هستند.

اما عده‌ای هم آپارتاید در بهائیت را دور زده و در بهترین دانشگاه‌ها حق تحصیل و حتی عضویت آکادمیک و کرسی تدریس پیدا می‌کنند! بنابراین نابرابری علمی و تحصیلی در تعیین فرصت‌های شغلی این بهائیان تأثیر بسزایی دارد.

عده‌ای معتقدند کتاب‌های روحی بر روی نصوص رهبران و اصالت بهائیت سایه انداخته است. اما تشکیلات برای پیشبرد امور تبلیغی خود و خلأ نداشتن محتوای به روز علمی و صحیح برای تبلیغ ادعاهای خود و حفظ و جذب قشر جوان جامعه بهائی مجبور به تولید چنین محتوای یکسان و انتزاعی هست. اگرچه که با آموزه‌های رهبران بهائی بسیار فاصله دارد!

آپارتاید در بهائیت در موضوع‌های مختلف علمی، خود نشان از الگوی آپارتایدی و نقص علمی رهبران بهائی دارد. عباس افندی در موضوع‌های مختلف علمی مانند فیزیک، شیمی، هواشناسی و زیست، نظریه‌هایی را صادر کرده که اصول و قوانین علمی از آن متحیرند. مثلا در مورد آینه‌ها معتقد است نور در آینه محدب و مقعر در یک نقطه جمع می‌شود! (۸)یا موجودات درون میوه‌ها خلق الساعه هستند! (۹)و در جای دیگر دی اکسید کربن را عنصر حیات موجودات معرفی می‌کند! (۱۰)

بی شک چنین علومی را از پدر خود، رهبر بهائیان، میرزا حسنعلی نوری به ارث برده است که در کتاب مشهور ایقان می‌گوید: مس اگر هفتاد سال از رطوبت دور بماند به طلا تبدیل می‌شود. (۱۱ )

حال جمع این تناقضات علمی و آپارتاید در بهائیت با این جمله رهبر بهائیان معنا می‌شود که کسب علم و دانش چندان اهمیتی ندارد! بهاءالله در کتاب اقتدارات ص ۱۱۱ می‌گوید: «هر کس بهائی نشود، در زمره جاهل‌ترین مردم است، حتی اگر به همه علوم احاطه داشته باشد.»

 نتیجه گیری

حال که شاهد یک ساختمان با نمای تاریک و هندسه آپارتاید در بهائیت با مرکزیت بیت العدل هستیم، چگونه می‌توان انتظار داشت بر پایه چنین سخنانی بهائیان امید به برابری و وحدت عالم انسانی در جامعه بهائی داشته باشند؟ تا چه رسد به اهل عالم!

 

منابع:

  1. سن مک گلن، ابراهیم جرج خیرالله، دنیس مارتین مک اوئن، خوان کول از جمله روشنفکران و منتقدین غربی به جریان بهائیت هستند که توسط رهبران بهائی یا بیت العدل از جامعه بهائی اخراج شدند.
  2. بدایع الآثار، ج ۲، ص ۱۲۷
  3. مائده آسمانی ج ۴ ص ۳۵۳
  4. گنج شایگان تالیف عبدالحمید اشراق خاوری ص ۷۹
  5. بها الله در مورد ارث به تیعیض جنسیتی معتقد است:«و جعلنا الدار المسكونة و ا لالبسة  المخصوصة  للذرية من الذكران دون الاناث و الوراث »؛عبدالحمید اشراق خاوری، گنجينه حدود و احکام ص ۱۲۵
  6. در پاسخ به نامه یک بهایی در مورد سطح مشارکت وی در موضوعات اجتماعی، بیت العدل چنین پاسخ می دهد: « وقتی جامعه بهائی کوچک بود مشارکتش در رفاه اجتماعی طبیعتا محدود بود. در سال ۱۹۸۳ بیت العدل اعظم اعلام فرمودند که رشد امر بهائی سبب شده مشارکت بیشتر در حیات جامعه عمومی عالم لازم آید. شرکت بهائیان در امر توسعه اجتماعی و اقتصادی از طریق فعالیت هایی که از لحاظ میزان پیچیدگی متغیر بود به نحوی منظم تر آغاز گردید. » بیانیه بیت العدل، ۶ آذر ۱۳۹۱
  7. بهاءالله ، اقدس، بند ۶۶ ص ۴۳؛ «مرد شهری بخواهد ازدواج کند، مهریه زنش ۱۹ مثقال طلا است. مرد روستایی بخواهد ازدواج کند مهریه زنش نوزده مثقال نقره است.»

نیز بهاءالله در کتاب اقدس بند ۴۹ ص ۴۷ حکم کرده است هر مرد و زنی که مرتکب فحشاء شده اند هر کدام به عنوان دیه ای مسلم، نه مثقال طلا به بیت العدل بپردازند و اگر برای دوم به این عمل پرداختند باید دو برابر این جزا را بپردازند.

  1. «آفتاب وقتی به آیینه مقعر و محدب برخورد کند، تمام نورش در یک نقطه جمع می شود.» عبدالبهاء ، ایام تسعه ، ص ۳۲۴
  2. «برخی مخلوقات در ارحام خلق می شوند و بعضی خود به خود به وجود می آیند مثل موجوداتی که در میوه ها هستند.» عبدالبهاء مکاتیب ج ۲ ص ۲۴

 

منبع: بهایی پژوهی

ارتباط با ما:  bahaismiran85@gmail.com [7]