- بهائیت در ایران - https://bahaismiran.com -

ضربه سنگین انقلاب اسلامی بر فرقه ضاله بهائیت

حجت الاسلام نصوری گفت: انقلاب اسلامی ایران ضربه سنگینی به فرقه ضاله بهائیت زد و پای آنان را از اکثر وزارتخانه‌ها، مراکز اقتصادی، کشاورزی و دیگر ارگان های حکومتی قطع کرد.

بهائیت در ایران :  فرقه بهائیت [1] از همان اول که آمد کوشید با تبلیغ گسترده مرام و مسلک خود را در محافل و مجامع مختلف گسترش دهد یعنی تبلیغ بالاترین جایگاه را در بهائیت [1] دارد و خودشان می گویند که اگر یک روز تبلیغ نکنیم آن روز از بین خواهیم رفت و تبلیغ را یک وظیفه فردی و عمومی و واجب می دانند، شیوه های تبلیغ آنها متنوع است و اینها همه زیر نظر تشکیلات بیت العدل [2] انجام می گیرد.

در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،  [3]برای آسیب شناسی بابیت و بهائیت و انحرافات آنان و هشدار نسبت به توسعه و تبلیغات آنان و جذب مردم به این فرقه ها با حجت الاسلام محمدرضا نصوری معاون تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت گفت‌وگویی داشته است که بدلیل مطالب مطذرح شده بازنشر داده میشود .

متن کامل این گفت‌وگو بدین شرح است:

رساسید علی محمد باب [4] کیست؟

سیّد علی‌محمد شیرازی (۲۷ مهر ۱۱۹۸ هـ. ش – ۲۷ تیر ۱۲۲۹ هـ. ش) که با لقب باب نیز شناخته می‌شود، به اعتقاد بهائیان قائم اسلام، پیامبر جدید و بنیانگذار دین بیان بود و با اتمام هزاره اول پس از درگذشت امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۶۰ هـ ق او جنبش بابی را در ایران بنیان گذاشت و پیروانی از قشرها و اصناف جامعه از مناطق مختلف ایران را به خود جذب کرد.

او خود را مهدی موعود، پیامبری جدید و بشارت دهنده دینی که قرار است پس از او توسط «من یُظهِره‌الله» (آنکه خداوند او را ظاهر خواهد ساخت) ظاهر شود، می‌خواند و بارها در آثار خود به ظهور او اشاره می‌کند.

رسا– فرقه بابیه چگونه تأسیس شد؟

بعد از تفکرات شیخیه، زمینه و بستر برای بروز و ظهور باب در جامعه شکل گرفته است؛ وقتی که شیخ احمد احسایی تفکر رکن رابع را مطرح کرده که به نوعی فرار جریانات نگاه اخباری گری از بن بست هایی که بر ایشان به وجود می آورد، نگاه به رکن رابع داشت؛ یعنی رکن رابع را به عنوان نایب خاص مطرح کرده اند که دیگر برای استنباط احکام شرعیه جدید، نیازی به اجماع و عقل نیست؛ البته خود احسایی ادعای حکم رابع را نداشته است؛ اما او این دیدگاه را مطرح می‌کند و بعد از ایشان سید کاظم رشتی ادعای حکم رابع می کند.

دورانی که این تفکر در جامعه بوده است دوره‌ای بوده است که فضای فقر و گرفتاری در جامعه زیاد بود و زمان قاجار اوج جریانات جنگ جهانی و بحران های آن بود و این خود تاثیر بسزایی بر نابسامانی‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه می گذاشت.

سید کاظم رشتی هم تاکید می‌کرد که امام زمان ظهور می کند و اکنون در بین شما است و از این طریق بحث ظهور و جریانات مربوط به منجی را مطرح می‌کرد که بعد از او، علی محمد شیرازی روی کار می آید و وی نیز در ابتدا ادعای بابیت را مطرح می کند و می‌گوید «انا مدینة العلم و علیٌ بابها» و خودش را به عنوان باب امام زمان(عج) مطرح می کندکه البته تحریک هایی که جاسوس روس به آن می کرد بی تاثیرنبوده است.

یعنی سه ضلع نقش استعمار و تحریک های جاسوس روس، فضای بحرانی داخل کشور، شخصیت علی محمد شیرازی باعث شد که علی محمد شیرازی بعد از ادعای بابیت، ادعای قائمیت و مهدویت کند و بعداً نیز با توجه به گروه‌هایی که درکشور تشکیل می‌دهد- که مبلغین آن بودند مثل قرة العین و ملاحسین بشرویه و دیگران که به گروه حیّ معروف شده بودند- در جامعه تبلیغ می کنند که منجی آمده است و می خواهد دنیا را پر از عدل و داد کند و مردم را از گرفتاری ها نجات دهد تا از این طریق خیل عظیمی از مردم به آنها گرایش پیدا کنند که در نهایت نیز این چنین شد؛ اما او توسط امیرکبیر و با اجازه علما اعدام می شود.

نکته قابل ملاحظه این که بعد از علی محمد شیرازی فرقه بابیه یک نگاه دیگری ایجاد کرد و طبق وصیت آن میرزا یحیی جانشین علی محمد شیرازی شد و بعد از مدتی که میرزا یحیی در قبرس از دنیا می‌رود عملاً حرکت بابیه به سمت و سوی حسینعلی نوری می‌رود و او نیز از این فرصت استفاده کرده و کتاب بیان را نقد می کند و کتاب اقدس را جایگزین آن می کند و عملاً شریعت و آیین جدیدی مثل بهائیت را شکل می دهد که تا به امروز نیز این تفکر در جامعه وجود دارد و ایران را سرزمین موعود و خاستگاه پیامبر خود می‌دانند و به نوعی در پی این هستند که بتوانند فعالیت های خود را با محوریت ایران به پیش ببرند.

رسا– آیا بهائیان در بعد از انقلاب از بین رفتند؟

انقلاب اسلام ایران ضربه سنگینی به این فرقه ضاله زد؛ چراکه بهاییت در زمان پهلوی  اکثر وزارتخانه‌ها، مراکز اقتصادی، کشاورزی، مراکز فرهنگی و ورزشی و حتی خیلی از کارخانجات بزرگ مثل کارخانه ارج و فضای فیلم و عرصه های متعددی را در اختیار داشتند و با و حمایت‌هایی که از طرف حاکمیت ایران و خارج از کشور به آنها می شد، آزادی و فعالیت های گسترده ای داشتند؛ اما انقلاب اسلامی تمامی اینها را از آنان گرفت و ضربه مهلکی به آنان زد و امام خمینی(ره) خیلی زیبا، عملاً آنها را به عنوان یک تشکل دینی معرفی نکرده و به عنوان یک حزب سیاسی مطرح کرد و از این طریق ضربه سنگینی به آنان وارد ساخت.

لذا بعداً بهائیت خیلی تلاش کردند که بتوانند خودشان را باز تولید کره و به فعالیت بپردازند که الحمدالله به صورت فراگیر نتوانستند به ترویج فرقه خود بپردازند؛ البته به صورت جسته و گریخته کارهایی را انجام می‌دهند و کارهای خود را تعطیل نکرده اند.

توده بهائیت در ایران دو گونه است؛ یک توده آن از گروه‌های فعال و دیگری از گروه‌های خاموش هستند و گروه‌های خاموش تابع قوانین بوده و در عرصه های مختلف نیز فعال هستند؛ اما گروه های فعال سعی می‌کنند اهداف و برنامه‌های خودشان را طبق دستور تشکیلات و فرقه بهائیت به اجرا درآورند و در پی آن هستند که طبق نقشه های خود -که به مدت ۵ ساله و ۱۰ ساله برنامه ریزی شده است – مردم را به فرقه بهائیت جذب کنند.

 

فارغ از اینکه آنها در جذب افراد موفق بوده اند یا نه نکته‌ای که وجود دارد این است که هرجا از طرف نظام اسلامی کوتاهی شده و کاری انجام نشده است بهائیت ورود پیدا می کنند و برنامه های خودشان را پیاده سازی می کنند.

رسا– توسعه و تبلیغات بهائیت در جذب افراد چگونه است؟ آیا امروزه نیز تبلیغات آنها به صورت گسترده وجود دارد؟

عمده فعالیت این  فرقه در فضای مجازی است و در فضای حقیقی معمولاً محفل ها و مراسم های آموزشی خود را انجام می دهند که بیشترین سعی آنها این است که در مراکز عمومی مثل پارک ها و مراکز تفریحی  فعالیت داشته باشند که متاسفانه در صدد ورود به برخی از برنامه‌های اقتصادی کشور هستند تا از این طریق بتوانند نبض اقتصادی را در دستشان داشته باشند.

رسا– عمده انحرافات فرقه بهائیت در چه زمینه هایی است؟

بهائیت به عنوان گروه های نیابتی استعمار در کشور ها هستند و به بهانه دین و مذهب ورود کرده و فعالیت می کنند  و در باطن آنچه که در وجود آنها نیست، همان دین و مذهب است و معمولاً با نگاه شریعت، عقلانیت و عالم  و آگاه شدن افراد مشکل دارند و سعی می‌کنند تا نگاه شریعت ستیزی ستیزی و ظلم ستیزی را داشته باشند.

بهائیت دشمن خود را تفکرات اسلامی مخصوصاً محوریت تشیّع می‌داند و مراکز فعالیت خود را نیز معمولاً جاهایی قرار می‌دهند که بتوانند افراد ساده لوح و زودباور و ساده اندیش را جذب کنند و در قالب فعالیت هایی مثل آموزش های شعرخوانی، مناجات، هلال احمر و آموزش کمک های اولیه فعالیت می کنند.

این فرقه بیشتر سعی می کنند نقش آفرینی خود را بیشتر در گروه‌های هدف «کودکان» انجام دهند و سعی می کنند در مراکزی مثل برج ها و مراکزی که فعالیت‌های فرهنگی کمتری در آنجا برگزار می‌شود و یا اصلاً برگزار نمی شود حضور داشته باشند و خودشان را به عنوان افراد مهربان و خوب جا زده تا بتوانند با ارائه خدمات بهداشتی و حتی بحث های مالی افراد را جذب خود کنند.

رسا– آینده فرقه ضاله در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

فرقه ها و جریان های انحرافی از قبل نیز بوده است و خواهند بود و از زمانی که پیامبر گرامی اسلام کار خود را شروع کرد و همه ائمه معصومان(ع) در طول تاریخ تلاش کردند که مردم را به راه راست هدایت کنند؛ اما در مقابل آنان منافقان و فرقه هایی پیدا می‌شدند.

بهائیت نیز یکی از فرقه های ضاله و منحرف است و باید تا جایی که ما می توانیم نگاه های معرفتی مردم را در جامعه زیاد کنیم؛ چراکه به یقین می توان گفت که هر جا ما نتوانستیم فعالیتی داشته باشیم بهائیت وارد عمل شده و ورود پیدا کرده است و فعالیت می کند؛ به عنوان مثال در بحث حجاب بهائیت خیلی تلاش می کند یا در بحث ترویج فساد و در سبک زندگی مثل زندگی با حیوانات و نوع ارتباط مثل ارتباط با نامحرم و ازدواج های سفید، این فرقه خیلی سعی می کند که با تبلیغات گسترده، فرهنگ ابتذال را ترویج کند.

رسا– به نظر شما مهم ترین نقطه ضعف این فرقه در چیست؟

به نظر من یکی از نقطه ضعف های این فرقه این است که بهائیت در مباحث اعتقادی و دینی خود چیزی برای گفتن ندارند و مبناهای بسیار سُست و بی اساسی دارند؛ زیرا تناقضات زیادی در آیین آنها دیده می شود.

نکته بعدی این است که افراد این فرقه در ظاهر  خود را افراد موجهی جلوه می‌دهند؛ اما در باطن زندگی خود، حالت های استبدادی دارند و خیلی از رویکردهای مباحث رفعت و مهربانی را که به آن تظاهر می‌کنند در باطن به آن دارا نیستند و حتی اولیات آیین و آداب زندگی را رعایت نمی کنند.

رسا – تشکر از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.