تشکیلات بهائیت در نشست حقوق بشر سازمان ملل در ژنو به بهانه پیشگیری از نفرت پراکنی، خواستار تعیین حد و مرز برای سخن گفتن از بهائیت در فضای مجازی شد! اما چگونه بهائیتی که ادیان مختلف و برخی اقوام را آماج توهین قرار داده و علیه ایشان نفرت پراکنی کرده، حتی روشنگری پیرامون عقاید و اهدافش را نمی پذیرد؟!
تشکیلات بهائیت [1] در حالی روشنگری علیه خود را نفرت پراکنی تعبیر و خواستار تعیین حد و مرز برای سخن گفتن پیرامون بهائیت شد که خود، [2] بی حد و مرز عقاید و نژاد دیگران را مورد هتاکی و علیه ایشان نفرت پراکنی کرده است! [2]
مجمع بین المللی سالانه حقوق بشر در عصر دیجیتال، نشستی با موضوع مقابله با نفرت پراکنی در فضای مجازی علیه بهائیان در ژنو سوئیس برگزار شد و موضوع افزایش نفرت پراکنی آنلاین مورد بررسی قرار گرفت. تشکیلات بهائیت با نفرت پراکنی دانستن نقد تشکیلات و پاسخ به شبهات فرقه بهائیت در فضای مجازی، از دولت ها، سازمان ها و عموم مردم خواست تا از انتشار مطالب در نقد بهائیت جلوگیری کنند! [2]
شرکت کنندگان در این نشست، خواستار تعیین مرزهای نفرت پراکنی علیه بهائیت در فضای مجازی برای مقابله با آن شدند. یکی از شرکت کنندگان در این همایش گفت: «تشخیص مرز نفرت پراکنی و غیرِ آن آسان نیست. پلتفرم های آنلاین باید منابع بیشتری را اختصاص دهند تا بتوانند هم محتوای زبان های غیرانگلیسی و هم بافت اجتماعی آن را درک کنند.» تشکیلات بهائیت همچنین به کافی نبودن حذف محتوای روشنگرانه علیه بهائیت در فضای مجازی اشاره و بر لزوم فرهنگ سازی برای مصونیت بهائیت از نقد در فضای مجازی تأکید کرد.(۱)
اما تلاش تشکیلات بهائیت برای تشکیل جبهه ای جهانی جهت مقابله با روشنگری علیه خود و تعبیر از نقد، به نفرت پراکنی و تعیین حد و مرز برای سخن گفتن از بهائیت در فضای مجازی، در حالی صورت می پذیرد که:
اول: پیشوایان و تشکیلات بهائیت که از ابتدا تا کنون، به توهین و نفرت پراکنی بی حد و مرز علیه ادیان و اقوام مختلف پرداخته اند، چگونه درصدد تعیین مرزهای نفرت پراکنی علیه خود هستند؟! مگر این پیشوایان بهائی نبوده و نیستند که ایرانی ها را در اذهان جهانیان شرور، وحشی و بی رحم معرفی می کنند؟!(۲) مگر این بهائیان نیستند که به تبعیت از پیشوایانشان آفریقایی ها را گاوهای انسان نما (۳) و ترک ها را لایق تمسخر می دانند؟!(۴) مگر این پیشوایان بهائی نبوده و نیستند که ادیان یهود، مسیحیت و اسلام (ادیانی الهی و دارای بیشترین پیروان در دنیا) را آماج توهین های خود ساخته اند؟!(۵)
دوم: تشکیلات و پیشوایان بهائیت که خود از هیچ توهین و افترا و نفرت پراکنی علیه ادیان و برخی اقوام دریغ نکردند، با چه رویی به خود اجازه می دهند که هم به اعتقادات تمام ادیان بتازند و هم برای صحبت کردن پیرامون خود حد و مرز تعیین کنند و دهان هر آنکس که در مقام پاسخگویی به شبهات بهائیت برآید را گِل بگیرد؟!
سوم: اگر نقد باور انحرافی بهائیت (که لازمه جستجوی آزادانه حقیقت است)(۶)، نفرت پراکنی علیه بهائیان به حساب می آید، پس پیشبرد گفتمان نفرت علیه جمهوری اسلامی (توسط تشکیلات و اعضای بهائیت که با هدف مشروعیت بخشی به تحریم های غیرانسانی غرب علیه ملّت ایران صورت می پذیرد)، چه نام دارد؟!
چهارم: اگر هر عقیده ای به صِرف داشتن پیروانی قابل احترام است و نباید پیرامون عقایدش نقد یا روشنگری کرد؛ پس اگر کسی سخنی خلاف عقیده تکفیری ها یا بابی ها گفت، سخنش را باید نفرت پراکنی پنداشت و از آن جلوگیری کرد. همچنین در راستای احترام به عقاید این دو گروه، باید گردن در اختیارشان نهاد تا بزنند و سر از تنمان جدا کنند؛ چرا که زنده بودنمان توهین به عقاید آن ها محسوب می شود.
در واقع بهائیت هم همین است، وقتی از عقاید و اهدافش روشنگری نکردیم، یعنی زمینه را برای ترویج کفر و اباحه گری اش فراهم کردیم و با سکوت مان، به کادرسازی و براندازی دولت ها و ایجاد حکومت آپارتایدش کمک می کنیم.(۷)
پینوشت:
۱- سرویس خبری تشکیلات جهانی بهائی، ۱۶ تير ۱۴۰۱ (۷ ژوئیه ۲۰۲۲).
۲- ولیامر بهائی با تقدیر از بهائیان ایران و خون خوار خواندن ایرانیان، به موفقیت آمیز بودن نفرت پراکنی برعلیه مردم ایران اعتراف کرده است: «و نیز لازم نیست به ستایش قدر و منزلت و استقامت نفوس مقدّسی پردازم که در مقابل آن مردم خون خوار ایستادگی نمودند… و لازم نیست بگویم که آن مظالم وصف ناپذیر چه تنفری در دیگران که از صحنه بیرحمی ها به دور بودند ایجاد کرد»: هوشمند فتح اعظم، نظم جهانی بهائی (منتخب توقیعات مبارکه شوقی افندی)، کانادا: مؤسسه معارف بهائی، ۲۰۰۶ م، نشر سوم، ص ۴۵٫
۳- «اهالی مملکتی نظیر آفریقا جمیع مانند وحوش ضاریه (: حیوانات وحشی و درنده) و حیوانات بریه (: خشکی) بیعقل و دانشند و کلّ متوحش (: همگی وحشی هستند). یک نفس دانا و متمدّن در ما بین آنان موجود نه (: نیست)»: عباس افندی، مکاتیب، مصر: کردستان العلمیه، ۱۹۱۰ م، ج ۱، ص ۳۳۱٫
۴- ر.ک: فاضل مازندرانی، اسرالآثار خصوصی، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، ۱۲۴ بدیع، ج ۳، ص ۴۲ و ۴۳٫
۵- چنان که پیشوایان بهائیت یهودیان را به میمون تشبیه و مسیحیان را خرافه پرست و بیشعور و مسلمانان و خصوصاً شیعیان را با تعابیری چون پست ترین حزب و امت یاد کرده اند: ر.ک: خلیل شهیدی، خاطرات خلیل، نسخه خطی، ص ۱۲۳؛ ترجمه، Tablets of Abdu’l-Baha، (به نقل از کانالهای تبلیغی بهائیت)، ج ۲، ص ۲۹۵؛ ر.ک: حسینعلی نوری، اشراقات (الواح مبارکه حضرت بهاءالله جلّ ذکره الأعلی شامل اشراقات و چند لوح دیگر، خط نستعلیق، افست از از چاپ سنگی، بیتا، ص ۱۶۲-۱۶۱ و ۲۷۹٫
۶- عباسافندی، خطابات، تهران: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، ۱۲۷ بدیع، ج ۲، ص ۱۴۴٫
۷- مقاله “انحصارطلبی بهائیان دلیل بر چیست؟ [3]“