Posted By
BahaismIran
On
In
اسلاید شو,مقالات |
No Comments
سرمایهگذاری تبلیغی بر کودکان همواره از اهداف مهم فرقهی بهائیت[1] بوده است (۱) و در همین راستا تشکیلات بهائی با صرف هزینههای بسیار تلاش میکند تا با تأثیرگذاری بر کودکان، بر عدّهی خود بیافزاید. همچنان در پیام نهاد رهبری بهائیت بیت العدل[2] میخوانیم: «بايد محيطی به وجود آورد که اطفال احساس کنند به جامعه تعلق دارند و در اهداف و مقاصد جامعه شريک و سهيم گردند. بايد با محبت و پافشاری اطفال را راهنمائی نمود تا مطابق اصول و موازين اَمری (بهائی) زندگی کنند و امر بهائی را فرا گيرند و آن را به نحوی که با شرايط آنان سازگار باشد تبليغ نمايند».(۲)
از اینرو، فرقهی ضالّهی بهائیت با شگردها و ترفندهای خوش آب و رنگ در فضای مجازی، سعی بر آن دارد تا کودکان و نوجوانان مسلمان را نیز به کجراههی تباهی خود هدایت کند. برخی از این شگردها که در فضای مجازی مشاهده شده، ایجاد گروههایی با مدیریت بهائیان و در ظاهر برای رفع اشکالات درسی و یا فعالیتهای فرهنگی به صورت آنلاین میباشد که در وهلهی اول، با استقبال دانشآموزان و خانوادهها نیز مواجه میشود.
اما برخی از برنامهها و شگردهایی که تشکیلات بهائیت به صورت آشکار و هم در رسانهها و فضای مجازی از آن برای جذب کودکان و نوجوانان به بهائیت از آن بهره میبرد، به شرح ذیل است:
اول: از مواد اولیهی آن، فردی بهائی با نهایت ظاهرسازی و عوامفریبی که به وی توصیه شده در برخورد با کودکان و خانوادههایشان، بهترین چهرهای را که میتواند، از خود به نمایش میگذارد. پس قدم اول، نقابی از نیرنگ است.
دوم:در رسانههای بهائی، مدام به اعضا القاء میشود که همه باید خود را در انجام آموزشهای بهائی به کودکان، توانمند بدانند و بر روی تغییر نام “مربی” به “تسهیلگر” تأکید بسیاری میشود تا از جلب توجه به بار آموزشی و جنبه تأثیرگذاری بر ذهن کودکان، جلوگیری شود.
سوم: مکانهایی که برای آموزش انتخاب میشود، از فضای مجازی شروع و در هر جایی میتواند ادامه داشته باشد؛ از ملاقاتهای خانگی و خیابانی گرفته تا کافه و رستورانها؛ با هدف بالا بردن جذابیت کار، در این محیطهای آموزشی بسترِ کار تبلیغی پیش میرود.
چهارم: یکی دیگر از شگردها، ایجاد هویتهای کاذب و مطابق خواست تشکیلات برای کودکان است. در این راستا، اعضای گروه به همصحبت شدن با جامعه در رابطه با نکات مثبتی که برای تبلیغ از مربی فرا گرفتهاند، تشویق میشوند. در این زمینه، اکیداً بیان شده که اعضا باید تمام سعی خود را برای همراه کردن دیگران با گروه، به کار برند. در حین برنامه تأکید میشود که دلیل انتخاب کودکان، بالا بودن ظرفیت آموزشپذیری آنهاست همچنین توصیه به ایجاد فضایی مفرح، از جمله مواردی است که به شدت مورد تأکید واقع میشود.
آری؛ تشکیلات بهائیت نیز همچون سایر فرقههای انحرافی میکوشد تا با سوءاستفاده از ناپختگی کودکان و نوجوانان و با بهرهگیری از فضای مجازی قابل دسترس برای همگان، حداکثر استفادهی تبلیغی را برای فریب و جذب آنان به کار گیرد. لذا پیشگیری از ابتلا به موارد چنینی، هوشیاری نهادهای مربوطه و نظارت خانوادههای عزیز را طلب میکند.
پینوشت:
۱-همچنان که عبدالبهاء کشتن کودک را بهتر از تربیت بهائی نکردن آن دانسته است: «پس احبای الهی و اماء رحمانی به جان و دل، اطفال را تربیت نمایند و در دبستان فضل و کمال، تعلیم فرمایند. در این خصوص ابداً فتور نکنند و قصور نخواهند. البته طفل را اگر بکشند بهتر از این است که جاهل بگذارند؛ زیرا طفل معصوم گرفتار نقایص گوناگون گردد»: اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص۲۲۰٫
۲-نهاد رهبری بهائیت موسوم به بیت العدل، قسمتی از پيام رضوان ۲۰۰۰ م، خطاب به بهائيان عالم.
تبليغ تهاجمي بهائیان به بهانه تعليم و تربيت کودکان
Posted By
BahaismIran
On
In
اسلاید شو,مقالات |
No Comments
بهائیت[1]، تعليم و تربيت را امری عمومی و اجباری(۱) می داند. جمیع اطفال چه فقیر و چه غنی، چه دختر و چه پسر، باید مبادی اساسی علم و دانش به خصوص خواندن و نوشتن را بطور یکسان(۲) بیاموزند.در بهائیت، تربیت مقدّم بر تعلیم است. به این معنا که اطفال را باید نخست به اخلاق نیکو تربیت کرد، سپس به اکتساب علوم و فنون و صنایع (۳)مشغول داشت. بدین منظور کودکان بهائی،از دوره های آموزشی ویژه ای به نام ” گلشن توحید” برای سنین پیش دبستان، و کلاس های “درس اخلاق”، برای کودکان و نوجوانان در ضمن تحصیل، برخوردار می شوند.تربیت از دیدگاه بهائی، بر سه قِسم است. اول، تربیت جسمانی که عبارت از پرورش قوای جسمانی، ورزش و سلامت تن است. دوم، تربیت انسانی که کسب معارف، علوم، صنایع و مهارت های زندگی است . و سوم، تربیت روحانی که عبارت از آموزش اصول اخلاقی و پرورش احساسات روحانی و معنوی انسان است. تربیت صحیح، شامل همراه کردن هر سه قسم از اقسام تربیت در نظام آموزشی است.(۴)
اگر به هر دلیلی والدین استطاعت تعلیم همه اولاد خود را نداشته باشند، در این صورت باید نخست به تربیت دخترانشان (۵)اهتمام ورزند، زیرا در بهائیت، تربیت دختران مقدم بر تربیت پسران است. رهبران بهائی معتقدند که دختران روزی مادر گردند و مادران اولین معلمان عالم انسانی هستند. بنابراین، باید در نهایت دانایی و فرزانگی باشند.(۶)تعلیم و تربیت بهائی، در مقام اول، تربیت اخلاقی است و سپس فراگیری انواع علوم و فنون و صنایع و هنرها است.(۷) تعلیم اطفال به روش کارگاهی همراه با بازی و تفریح، مورد توجه قرار گرفته و آموزش موسیقی، به عنوان نیروی شکوفا کننده سایر استعدادهای کودکان، مهم شمرده شده است.(۸)
آنچه در ادامه می خوانید
جنایت علیه بشریت : تجویز قتل کودکان بهائی در صورت ضعف نظام آموزشی بهائی
بهاءالله[7] مسئله تربیت اطفال را به اندازهای مهم میداند که کشتن اطفال تربیت نیافته را بهتر از زنده گذاشتن آنها دانسته است ! و در این باره میگوید: پس احبای الهی و اماء رحمانی به جان و دل، اطفال را تربیت نمایند و در دبستان فضل و کمال، تعلیم فرمایند. در این خصوص ابداً فتور نکنند و قصور نخواهند. البته طفل را اگر بکشند بهتر از این است که جاهل بگذارند؛ زیرا طفل معصوم گرفتار نقایص گوناگون گردد…(۹)
عبدالبهاء[8] نیزمیگوید:در این خصوص ابدا فطور نکنند و قصور نخواهند،البته طفل را اگر بکشند بهتر از این است که جاهل بگذارند،زیرا طفل معصوم گرفتار نقائص گوناگون گردد و در نزد حق مواخذه و مسئول و در نزد خلق مذموم و مردود.(۱۰)
یک سئوال در ذهن خواننده ایجاد میشود که مگر تربیت فقط در طفولیت شکل میگیرد و آیاامکان هیچگونه تعلیم و تربیت و تغییر و تحول در سنین بعدی افراد وجود ندارد که سران بهائی امر کشتن اطفال را جائز می شمرند؟
تبعیض در نظام تربیتی و آموزشی بهائی، و نفی وحدت عالم انسانی
علاوه بر موضوع فوق، سران بهائی اجازه نمی دهند اطفال بهائی به مدارس غیر خودی بروند آنجا که میگویند: اطفال احباء ابدا”جائز نیست به مکتب های دیگران بروند چه که ذلت امرالله است و بکلی از الطاف جمال مبارک محروم مانند. زیرا تربیت دیگر شوند و سبب رسوائی بهائیان گردند.(۱۱)
عبدالحسین آیتی مبلغ مشهور بهائی در کتاب خود، که مورد وثوق سران امربود مینویسد: فرستادن اطفال به مدارس غیربهائی، مانند مدارس مسلمین،پروتستان،یهود و زرتشتیان، گناهی بزرگ است و از طرف رئیسان بهائی ممنوع شده است.(۱۲)
فاضل مازندرانی از قول عبدالبهاء می نویسد:در خصوص بنات احباب مرقوم نموده بودی که به مدرسه ملل سایره میروند . فی الحقیقه این اطفال هرچند در آن مدارس اندک تعلیمی میگیرند، لکن اخلاق معلمات را در اطفال تاثیری و از القای شبهات قلوب بنات را تغییر،وباید احبای الهی مدرسهاز برای بنات تهیه و تدارک نمایند و اخلاق ربانی بیاموزند !(۱۳)
جدا نمودن تعليم و تربيت بنات و غلمان احباب و مدارس آنها از سائر دانش آموزان، در هر کشوری که مردم آن کشور عقیده و دینی غیر از بهائیت دارند و دارای سیستم یکپارچه آموزشی هستند، آیا خلاف تعلیم وحدت عالم انسانی نیست که شعار محوری در امر محسوب می شود ؟
یک بام و دو هوای تعالیم و فعالیت تبلیغی بهائی
اگر سران بهائی تعليم و تربيت دیگران و نظام آموزشی جدید را برای اطفال خود صلاح نمیدانند؛ چگونه اطفال مردم را که بهائی نیستند (و طبق اعلامیه جهانی حقوق کودک مصوب ۲۰ نوامبر ۱۹۵۹مجمع عمومی سازمان ملل متحد و کنوانسیون حقوق کودک مصوبه ۲۳ نوامبر ۱۹۸۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، که بیش از ۱۶۶ کشور آن را امضاء کرده اند و تقریبا در همه کشورها اجرایی گردیده است واطفال و کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال باید در مقابل ترویج تعصبات مذهبی و نژادی ،و تلاش برای تغییر دین آنان مصون بوده و حمایت شوند) در کشورهای مختلف – به ویژه کشورهای جهان سوم و در حال توسعه – بدون اجازه والدین آنها به جلسات و حلقه های مطالعه،کلاس های آموزشیکودکان و نوجوانان دعوت شده و تحت تبلیغ غیرمستقیم و مستقیم قرار میدهند ؟
بیت العدل[2] تبلیغ برای بهائی سازی کودکان را علنا در بعضی پیام ها اظهار میکند تا بهائیان را برانگیزد که با تبلیغ بیشتر افواج بیشتری(کسانی که وارد برنامه های تبلیغی بهائی می شوند) را وارد جامعه بهائی نمایند. و نوعا این هدف را در قالب الفاظ عمومی مثل آموزش و رشد جهانی و همکاری بین المللی، و رسیدن به نظم بدیع جهانی (البته در سایه رهبری بیت العدل و آئین بهائی) بیان می کند. این موضوع در قسمت هائی از پیام بیت العدل خطاب به هیات های مشاورین قاره ای (۲۸ دسامبر ۲۰۱۰) چنین آمده است:
” در پیام رضوان امسال ابعاد فرایند یادگیری را که در طیّ چهار نقشۀ متوالی مستمرّاً سرعت گرفته و موجب افزایش توانمندی احبّا برای فعّالیّت در سطح مردمی شده است توصیف نمودیم. این چشمانداز به راستی شگفتانگیز است. بیش از ۳۵۰۰۰۰نفر در سراسر عالم اوّلین دورۀ مؤسّسه را گذراندهاند وتوانایی برای ایجاد یک الگوی زندگی ممتاز به خصلت نیایشبه نحو محسوسی افزایش یافته است. در محیطهای گوناگون و در همۀ قارّات … تعداد کلّ کسانی که بالقوّه میتوانند در مقام معلّمین کلاسهای کودکان خدمت کنند در طیّ پنجسال تقریباً دو برابر شده و به حدود ۱۳۰۰۰۰ نفر بالغ گشته است. این افزایش به جامعه بهائی امکان داده است که بهنیازهای روحانیپاسخ گوید. در طیّ همان مدّت، شش برابر شدن توانمندی برایکمک به نوجوانانبه منظور گذر از چنین مرحلۀ بحرانی حیاتشان نشانهای از میزان تعهّد جامعه نسبت به این گروه سنّی میباشد.
فرصتهای حاصله از اقدامات شخصی احبّا، و یا احیاناً فعّالیّتهای یک مهاجر داخلی، در جهت شروع مکالمات هدفمند و پرمحتوا با ساکنین محل نحوۀ آغاز فرایند رشد در یک محدودۀ جغرافیایی را تعیین میکند. یک حلقۀ مطالعه مرکّب از چند دوست یا همکار، کلاسی برای چند کودک محلّه، گروهی برای نوجوانان در ساعات بعد از مدرسه، یک جلسۀ دعا برای دوستان و بستگان هر یک از این اقدامات میتواند محرّک رشد باشد…انسجام حاصله بین فعالیتهای اساسی در داخل هر محدودۀ جغرافیایی باید به میزانی برسد که در مجموع بتوان یک برنامۀ نوپا جهت ترویج و تحکیم پایدار امرالله را مشاهده نمود.بدین معنا که جلسات دعا، کلاسهای کودکان و گروههای نوجوانان، با هر ترکیب و هر تعداد، توسّط کسانی اداره میشود که دورههای متسلسل مؤسّسۀ آموزشی را طیّ کردهاند و به آن بینش تقلیب و تغییر فردی و جمعی که این دورهها ترویج میدهند پایبندند. این نخستین حرکت منابع انسانی درمیدان عمل سیستماتیک و اوّلین نمادِ پیشرفت از نمادهای متعدّدِ یک فرایند رشد پایدار میباشد…”
نویسنده:حسین عشقی – کارشناس ارشد حوزه علوم اجتماعی از هندوستان
یادداشت ها
۱-مکاتیب جلد ۱ ص ۳۴۳
۲-مجموعه آثار مبارکه درباره تربیت بهائی، ص۱۰۹
۳-لوح مقصود، بهاءالله، ص ۱۳
۴-مجموعه آثار مبارکه درباره تربیت بهائی، ص۲۰
۵-مجموعه آثار مبارکه درباره تربیت بهائی، ص۶۰
۶-مجموعه آثار مبارکه درباره تربیت بهائی، ص۵۷
۷-لوح مقصود، بهاءالله، ص ۱۳
۸-مجموعه آثار مبارکه درباره تربیت بهائی، ص۴۸-۴۹
۹-ایام ملکوت، اشراق خاوری ص۲۲۰
۱۰-مکاتیب جلد۱ ص۳۳۴
۱۱-مکاتیب جلد۵ ص۱۷۰
۱۲-کشف الحیل جلد۱ چاپ سوم ص۱۱۵
۱۳-امر و خلق جلد۳ صفحه۳۳۹
کودکان مخاطبین اصلی مبلغین و تبلیغ بهائیت
Posted By
BahaismIran
On
In
اسلاید شو,مقالات |
No Comments
چندی قبل گزارشی از تلاش بهائیت[1] در گسترش نفوذ فرقه با ایجاد مهد های کودک بی نام نشان بدون مجوز در ایران بودیم و البته بعد از دستگیری عناصر اصلی دخیل در این اقدام غیر قانونی داد و فریاد و جیغ بنفش رسانه های معاند در حمایت از این فرقه ضاله در رسانه ها بازتاب ضربه کاری به تشکیلات بود.
البته تبلیغ اساسیترین آموزهی بهائیان است که در نزد آنان جایگاه والایی دارد. بر اساس تعالیم بهائی، زن و مرد باید در تحصیل فنون تبلیغ تلاش نموده و همهی همت خود را صرف این کار نمایند.
مبلغین بهائی برای رخنه در میان مردم، از سوی رهبران بزرگ مذهبی خود مأمور شدهاند تا با چهرهای عوام فریبانه و برای آن که کسی متوجه بیمحتوایی سخنانشان نشود، بذر را درون زمینی بپاشند که عاری از آموختههای عقلانی و وحیانی باشد تا مقابل آن عکس العملی نشان ندهند: «تا سمع نیابید، لب نگشائید و تا ارض طیبه مبارکه مشاهده نکنید بذر حکمت را ودیعه نگذارید».(۱)
به مبلغان بهائی توصیه میشود برای آن که مشتشان در مناظرات باز نشود، اجازه بدهند طرف مقابل سخن خود را شروع کند و فقط در اثبات ادعاهای خود سخن بگویند و از سوال و جواب پرهیز کنند: «جز ادله اثباتیه لازم نه… باب هدایت و نجات عملی، جز این علم لازم نه، هرکه بطلبد و یا سوال کند خطا کرده».(۲)
آنچه میرزا حسینعلی[7] و فرزندش عباس افندی[8] به بهائیان آموختهاند، آن است که راه تبلیغ، با چهرهای نفاقآلود خود را آنگونه که باعث جذب و کشش مخاطب میشود، نشان دهند نه آن گونه که در واقع هستند. لذا به کسانی که دارای پست و سمتی هستند و از مکنت و جایگاهی برخوردارند، توصیه میکند چهرهای زاهدانه از خود نشان دهند: «هر نفسی که ارادهی تبلیغ نماید، اگر متوجه به سمتی است، باید ظاهر را از اشیاء دنیا کلها و باطن را از ذکرش مقدس و منزه نماید».(۳)
مبلغین باید برای فریب مردم و پیروان فرقههای مختلف، عقاید خود را مخفی داشته و همگام با عقاید او پیش روند: «با هر فرقه باید معاشرت کند و با آنها مماشات نماید تا میان ناس نفوذ و رسوخی پیدا کند».(۴)
آنها میبایست چهرهی خود را با حسن اخلاق آراسته تا دیگران شیفته مرام و اخلاقشان شوند.
سرکار خانم فهندژ خیانت هایتان به ملت ایران را با مشکلات مردم گره نزنید
Posted By
BahaismIran
On
In
اسلاید شو,مقالات |
No Comments
سخنگوی تشکیلات بهائیت[1] گفت که چرا به جای تمرکز بر فعالیت بهائیت در ایران، به فکر حلّ مشکلات مردم نیست! در واقع سازمان بهائیت با پنهان کردن جرایم اعضای تشکیلاتش در ایران، سعی دارد علت برخورد با آنان را باور به این فرقه جلوه دهد و دست آخر با مظلوم نمایی و بیهوده جلوه دادن مواجهه با تشکیلات مزدور بهائیت، مردم ایران را در دفاع از بهائیت به تقابل با حاکمیت بکشاند!
سخنگوی تشکیلات بهائیت در مصاحبه خود سعی کرد خیانت های این تشکیلات به ایران را به مشکلات اقتصادی کشور گره بزند تا ضمن مظلوم نمایی و بی ارزش جلوه دادن برخورد با اعمال غیرقانونی بهائیت، مردم ایران را در حمایت از تشکیلات مزدور بهائیت به تقابل با حاکمیت بکشاند!
پس از بازداشت تعدادی از اعضای رهبری و هسته مرکزی تشکیلات غیرقانونی بهائیت در ایران، سیمین فهندژ سخنگوی تشکیلات بهائیت در مصاحبه با یک رسانه آمریکایی به موج بازداشت اعضای رهبری تشکیلات بهائیت در ایران واکنش نشان داد. او مدعی شد جمهوری اسلامی از بهائیان سپر بلا ساخته و چرا به جای تمرکز بر فعالیت بهائیت در ایران، به فکر حلّ مشکلات مردم نیست: «اگر به تاریخ ۴۰ ساله نگاه کنیم می بینیم جمهوری اسلامی از بهائیان سپر بلا ساخته و به جای حل مشکلات مردم ایران، منابع مالی و انسانی خود را صرف سرکوب بهائیان می کند! بهائیان در ایران خواسته ای ندارند جز اینکه مثل شهروندان عادی با آنان برخورد شود، زندگی و تحصیل کنند و هدفی جز خدمت به کشورشان ندارند.[9]»(۱)
اما در پاسخ به سخنگوی رسمی تشکیلات جهانی بهائیت باید گفت:
اول: فرض بگیریم که مشکلات اقتصادی مهم ترین مشکل کشور است، با این حال هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که بخاطر وجود مشکلات اهم از پرداختن به تمامی مشکلات مهم غفلت کرد و آن ها را فاکتور گرفت. آیا یک پدر یا مادر می تواند بخاطر وجود مشکل مالی در خانواده، نسبت به اعتیاد، دزدی یا فساد فرزندانش بی تفاوت باشد؟! آیا بخاطر مشکلات اقتصادی نباید به دنبال حلّ معضلات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و… در کشور بود و نباید با مصادیق ظلم و خیانت مقابله کرد؟!
این چه منطقی است که شما دارید؟! چگونه انتظار دارید بخاطر مشکلات اقتصادی کشور (که قوای محترم هرکدام در جایگاه خود با جدیّت به دنبال رفع آن ها هم هستند)، از حلّ معضلات فرهنگی، فعالیت های غیرقانونی و تبلیغ آموزه های استعمار و خیانت بهائیت چشم پوشی کرد؟! چگونه می توان بخاطر سایر مشکلات، تلاش تشکیلات مزدور بهائیت برای کادرسازی، براندازی و احیای تشکیلات غیرقانونی اش در ایران را نادیده گرفت؟![9]
دوم:اگر به قول شما جمهوری اسلامی با محوریت مذهب شیعه، تفکرات و اعمال ضد دگراندیشی دارد، پس چرا تا کنون پیروان سایر مذاهب اسلامی مدعی سرکوب و آزار دیدن بخاطر باورشان نشده اند؟! از آن بالاتر چرا با صبی ها، علی اللهی ها، مسیحی ها، کلیمی ها، زرتشتی ها، یارسان ها و… تا کنون برخوردی نشده است؟! چرا اینان یک بار مدعی نشدند که بخاطر باورشان مورد آزار و اذیت در ایران قرار گرفتند؟ اگر باور اعضای تشکیلات بهائیت، علت برخورد با آنان است، پس چرا توده بهائی باوران بازداشت و محاکمه نشده اند؟![9]
سوم: خانم فهندژ در حالی مدعی شد که اعضای دستگیر شده، هدفی جز خدمت به ایران نداشتند که مبادرت آنان به تبلیغ تهاجمی در جامعه ایران توسط مراکز امنیتی به اثبات رسیده است.(۲) همچنین تلاش عناصر دستگیر شده در کادرسازی برای تشکیلات غیرقانونی بهائیت و اقدامات آنان در گسترش نافرمانی مدنی با جریان سازی هایی نظیر کشف حجاب و… و نهایتاً برنامه ریزی برای براندازی حکومت ایران از اعمال و تعالیم آنان محرز می شود. در واقع تبلیغ تهاجمی و تلاش برای براندازی جزء لاینفک امور تشکیلاتی بهائیت و از وظایف بهائیان سازمانی در ایران به شمار می رود.[9](۳)
آری؛ تشکیلات بهائیت با پنهان کردن جرایم اعضای تشکیلاتش در ایران، سعی دارد علت برخورد با آنان را باور به این فرقه جلوه دهد و دست آخر با مظلوم نمایی و بیهوده جلوه دادن مواجهه با تشکیلات مزدور بهائیت، مردم ایران را در دفاع از بهائیت به تقابل با حاکمیت بکشاند!
و در اخر این نکته را یاد آور میشویم که مشکلات کنونی مردم ایران ناشی از تحریمهای ظالمانه ایست که ۴۴ سال است از سوی اربابان فرقه بهائیت و ابزارهای دیگری همچون این فرقه بر ملت ایران اعمال شده است . چگونه سرکار خانم فهندژ این را نمیفهمد ما نمیدانیم . ولی به خانم فهندژ باید یاد آور شویم که مشکلات کنونی مردم ایران نشانه عزم آنان در پیروزی انقلاب و مقاومت و تاکید آنان بر آرمانهای انقلاب از جمله نابودی صاحبخانه تشکیلات بهائیت یعنی رژیم صهیونیستی اسرائیل است . پس تشکیلات بهائیت باید هم در مقابل مردم ایران باشد چون صاحبخانه از این تشکیلات چنین درخواستی را دارد .
پینوشت:
۱- مصاحبه سیمین فهندژ سخنگوی تشکیلات بهائیت با رسانه ضدایرانی صدای آمریکا voa، مورخ: ۱۰/۵/۱۴۰۱٫
۲- خبرگزاری ایرنا، تیتر خبر: اعضای هسته مرکزی حزب جاسوس بهاییت توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند، کد خبر: ۸۴۸۴۱۰۸۶، ۱۰ مرداد ۱۴۰۱٫
۳- شوقی افندی پس از برشمردن مراحل حضور بهائیان در کشورها، هدف غائی این فرقه را براندازی دولت ها و برپایی حکومت بهائیت معرفی کرده است: ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه خطاب به احبای شرق، لانگن هایم آلمان: لجنه ملّی نشر آثار امری، ۱۹۹۲ م، ص ۵۰۲٫
چرا ریمی بلافاصله پس از مرگ شوقی خود را معرفی نکرد
Posted By
BahaismIran
On
In
اسلاید شو,مقالات |
No Comments
یکی از ابهامات تاریخ بهائیت موضوع ولی امری در تشکیلات بیت العدل[2] بوده، هست و خواهد بود ، در یک کلام تا زمانی که تشکیلات بهائیت این ابهام را پاسخ ندهد به نظر میرسد جایگاه بیت العدل مشروعیتی نخواهد داشت . تشکیلات بهائیت تا کنون در مقابل این ابهام سکوت کرده و پاسخی به آن نداده است اگر پاسخی هم داده پیروان این فرقه را از ابهامات خارج نکرده است وقتی بهائیان برای تغییر ادعاهای پیامبرنماهای خود، دلیل (اشتباه) تدریج در بیان مقامات را طرح می کنند، چگونه می توانند به میسن ریمی بخاطر تدریجی بیان کردن ادعای ولایت امری اش ایراد گیرند و از این حیث هم او را رد کنند!
بهائیتی که به تدریجی بیان کردن موضوع ولایت امری توسط میسن ریمی ایراد می گیرد، تدریج در بیان ادعا را یکی از توجیهات تبدّل ادعاهای پیامبرنماهای خود می داند.
یکی از دلایلی که نهاد بیت العدل در ایراد به ولایت امری میسن ریمی تلویحاً مطرح می کند این است که چرا ریمی بلافاصله پس از مرگ شوقی افندی[10]، موضوع ولایت امری خود بر بهائیان را مطرح نکرده است: «بعد از صعود حضرت ولى عزيز امرالله ميسن ريمی دراولين مجمع حضرات ايادی امرالله شركت نمود و اعلاميه ی پايانی مجمع مورخ ۲۵ نوامبر ۱۹۵۷ را امضا کرد. اين اعلاميه تاکيد می کند كه حضرت شوقى افندى هيچ وصيتنامه اى باقى نگذاشته اند و بعلاوه از آنجا که اغصان همگی يا صعود کرده يا حضرت ولي امرالله آنان را ناقض عهد اعلام کرده اند وارثی ندارند و سرانجام اينکه حضرت شوقي افندی جانشينی نيز براي خود معين نفرمونده اند… سال بعد او در سومين مجمع حضرات ايادى امرالله شركت جسته ولى از امضاء پيامى كه بر اساس اعلاميه اولين مجمع به تدوين مراحل تكامل شوراى بين المللى مى پردازد، امتناع ورزید. كمتر از شش ماه بعد درايام رضوان ۱۹۶۰ (۱۱۷ بدیع) میسن ریمی به طور ناگهانی از کانونشن ملی آمریکا اعلانيه ای خطاب به بهاييان جهان منتشر می کند. در اين اعلانيه خود را بعنوان دومين ولى امر معرفی کرده و رونوشت آن را براى بعضى از محافل ملى و اشخاص و همچنين حضرات ايادى امرالله ارسال مي دارد. اين اولين بار بود كه ايادى امرالله را از ادعاى خود بعنوان دومين ولى امر با خبر می ساخت.[11]»(۱)
اما در پاسخ به بیت العدل که چرا میسن ریمی بلافاصله پس از مرگ اولین ولی امر بهائیت شوقی افندی، ادعای ولایت امری خود را مطرح نکرد، می گوییم:
اول: بیت العدل در حالی به میسن ریمی اشکال می گیرد که چرا او موضوع ولایت امری خود را پس از مرگ شوقی افندی بلافاصله مطرح نکرده و در ابتدا با ایادی امر بهائی همراه بوده که باور به دلیلی به نام تدریج دارد! بهائیت در باوری اشتباه معتقد است که پیشوایان الهی می توانند مقامات خود را به صورت تدریجی بیان کنند تا مردم دچار اضطراب نشوند.
چنانکه مبلّغان بهائی در توجیه تبدل ادعاهای علی محمد باب از بابیت به مهدویت و پیامبری؛ در کتاب منتخباتِ آیات از آثار حضرت نقطه الاولی آورده اند: «نظر کن در فضلِ حضرت منتظر که چقدر رحمت خود را در حق مسلمین واسع فرموده تا اینکه آن ها را نجات دهد، مقامی که اول خلق است و مظهر ظهورِ إنّنی أنا الله، چگونه خود را به اسم بابیّت قائم آل محمد ظاهر فرموده و به احکام قرآن در کتاب اول (تفسیر سوره یوسف) حُکم فرموده تا آن که مردم مضطرب نشوند از کتاب جدید و امر جدید.»(۲)
لذا شما چگونه می پذیرید که شخصی مثل علی محمد باب مقامات دروغین خود را به مرور بیان کند، اما وقتی به میسن ریمی می رسید، استدلال تان را از یاد می برید؟!
دوم:نه تنها علی محمد باب بلکه حسینعلی نوری هم موضوع جانشینی خود برای علی محمد باب را به یکباره مطرح نکرد و پس از مرگ باب، جانشینی صبح ازل را برای باب پذیرفته و همواره خود را نوکر و صبح ازل را مصدر امر خطاب می کرد: «قسم به خدا که این مهاجرتم را خیال مراجعت نبود و مسافرتم را اُمید مواصلت نه… باری، تا آنکه از “مصدر امر” حکم رجوع (بازگشت) صادر شد و لابداً تسلیم نمودم و راجع شدم.»(۳)
در ادامه این مدعی پیامبری به صبح ازلی که جانشینی او را برای علی محمد باب پذیرفته بود، خیانت کرد و خود مدعی جانشینی باب و دین آوری جدید شد. بهائیان در اینجا هم به بهانه هایی، دلیل باطل «تدریج در بیان مقامات» را برای توجیه این رفتار پیامبرنمای بهائی مطرح می کنند!
بنابراین وقتی توجیه تبدّل ادعای دو پیامبرنمای بابی و بهائی بر دلیل غلط تدریج استوار است، چگونه نهاد بیت العدلی که ادعای رهبری و عصمت را با خود یدک می کشد،(۴) از آن بی اطلاع است و از همین جهت به ولی امر دوم بهائیت ایراد می گیرد؟!
پینوشت:
۱- به نقل از کانال های تبلیغی تشکیلات بهائیت، موضوع: رد ادعاها و دلائل میسن ریمی.
۲- علی محمد شیرازی، منتخبات آیات از آثار حضرت نقطه الاولی، بی جا: موسسه ملی مطبوعات امری، ۱۳۴ بدیع، ص ۸۴ و۸۵٫
۳- حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: مؤسسه ملّی مطبوعات بهائی آلمان، ۱۹۹۸ م، چاپ اول، صص ۱۶۷-۱۶۶٫
۴- ر.ک: حسینعلی نوری، اشراقات و چند لوح دیگر، نسخه الکترونیکی، ص ۷۹٫
تخریب ساخت و سازهای غیرقانونی روشنکوه هیچ ارتباطی به بهائیت ندارد
Posted By
BahaismIran
On
In
اسلاید شو,مقالات |
No Comments
طی چند رو اخیر اجرای حکم قلع و قمع در رابطه با ساخت و سازهای غیرقانونی در یکی از مناطق شمال کشور بازتابهای را در رسانه های آن ور آبی داشته است و همه این رسانه ها با دریافت اطلاعات غلط این اقدام را به داشتن اعتقاد بهائی از سوی مالکان این اماکن ارتباط داده اند. و البته همانند موارد گذشته آدرس غلط از سوی رسانه های منتصب به فرقه ضاله بهائیت به این جراید داده شده بود. کار به جائی رسید که بزرگترین سارق اموال ملت ایران یعنی همان رضا پهلوی هم وارد صحنه شد و به همدردی با پیروان فرقه ضاله در ایران پرداخت. حال توضیح ریاست دادگستری مازندران را میخوانیم و بعد با طرح چند سوال مطلب را به پایان میبریم.
توضیح ریاست دادگستری مازندران
حجت الاسلام اکبری:
۸مورد قلع و قمع ساخت و ساز غیر مجاز در اراضی ملی روشنکوه به اجرا در آمد.
احکام قضایی صادر شده در این مورد هیچ ارتباطی به فرقه یا گرایشی خاص ندارد و برخلاف برخی تبلیغات منفی رسانهای که اجرای احکام این منطقه ازکیاسر را به فرقه و گرایش خاص افراد این منطقه مرتبط دانستند، اجرای احکام قطعی براساس قانون انجام میشود.
اولویت دستگاه قضا اجرای قانون و حمایت از حقوق عامه است.
اما سوالات :
اول: از ابتدای شروع به کار دولت سیزدهم نوار ساحلی شمال کشور و قسمتی از نوار ساحلی جنوب کشور مورد تخریب سازه ها و ساخت و سازها قرار گرفت و به عرض ۶۰ متر برابر قانون، این فضاها در اختیار استفاده عمومی گذاشته شد. آیا در میان این قلع و قمع ها مالکین بهائی حضور داشتند؟
اینکه احکام تخریب ساخت و سازهای غیرقانونی در شهرها و… هر روزه به اجرا در می آید تشکیلات بهائیت[1] پاسخ دهد چند درصد از مالکین اماکن تخریب شده از پیروان این فرقه بوده اند؟
نتیجه کاملا روشن است که اگر ساخت و سازی خلاف قوانین جاری کشور انجام میگیرد برابر احکام صادره باید تخریب شود اینجا مسلمان، مسیحی یا زرتشتی[12] و یا اعتقادات دیگر در آن نقشی نداشته و اجرای قانون میباید ملاک عمل باشد اینکه حالا یک تخریب ساخت و ساز غیرقانونی بهانه ای شده برای ادامه پروژه نخ نما شده سیاه نمائی از نظام و مظلوم نمائی هیچ تفاوتی در اجرای قانون نمیکند.
جناب رضا پهلوی هم ابتدا در مورد سرقت اموال مردم ایران پاسخگو باشد بعد ادعای پدری برای پیروان فرقه ضاله بهائیت نماید. به نظر میرسد ایشان فراموش کرده اند که پهلوی دوم به کمک همین پیروان فرقه ضاله همانند ثابتی ها،توانگرها و… در دستگاه امنیتی پدرشان چه به روز مبارزان مسلمان آوردند. نظام مقدس جمهوری اسلامی با اتکا به مبانی اعتقادی خود، نسبت به بهائیان رفعت نشان داده و آنها در داخل کشور به زندگی عادی خود ادامه میدهند.
جناب رضا پهلوی باید بداند که دوره حکومت پدر ایشان بیش از ۴۳ سال است به پایان رسیده و نظام اسلامی ایران به فرقه ضاله اجازه نمیدهد در داخل کشور جنگولک بازی در آورد. هر اقدامی از سوی تشکیلات بهائیت در جهت تبلیغ، جاسوسی، ایجاد کانونهای آشوب و خرابکاری، اغتشاش و…. با پاسخ قاطع و روشن دستگاههای امنیتی روبرو خواهد بود.
حامد محمودی
سبک زندگی بهائیت (تلاش برای افزایش جمعیت)
Posted By
BahaismIran
On
In
اسلاید شو,مقالات |
No Comments
بهائیان ساکن در ایران، علیرغم سیاستهای اعلامشده از سوی دولت جمهوری اسلامی در دهه هفتاد در خصوص کنترل جمعیت، در جلسات خود نسبتبه این مسئله با حساسیت برخورد کرده و تصمیم گرفتند که همچنان به تولید نسل و افزایش جمعیت خود ادامه دهند، از اهداف آنها از این تصمیم میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱) افزودن جمعیت فرقه بهائیت[1] جهت گرفتن امتیازات بیشتر
۲) منزوی نشدن بدلیل کمی جمعیت در شهرها و روستاها
۳)آماده نمودن جو برای افزایش فعالیتهای سیاسی
از طرفی، تلاش برای بالا نشاندادن تعداد بهائیان در ایران بهمثابه گامی مقدماتی و محکمهپسند جهت دستیابی به رسمیت قانونی، یکی دیگر از شگردهای تبلیغاتی فرقه صهیونیستی بهائیت میباشد، تا جایی که دست به بزرگنمایی تعداد افراد این فرقه در داخل ایران زده اند. چنانکه در بسیاری از آمارها که غربیها طی سالهای اخیر میدهند با ارائه آماری مضحک تعداد بهائیان ایران را حتی از تعداد مسیحیان، یهودیان و زرتشتیها بیشتر دانسته و مدعی هستند جامعه بهائی ایران بزرگترین اقلیت مذهبی غیرمسلمان در ایران است. در دستوری تشکیلاتی نیز سران بهائیت خواستهاند تا آمار بهائیان حاضر در کشور بزرگنمایی شده و تعداد را از آنچه که هست بسیار بیشتر نشان دهند به این منظور به بهائیان کشور دستور دادهاند که در ستون دین یا در ستون سایر درج نام بهائی کنند با این همه نتایج به دست آمده از سرشماری عمومی سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۸۵ نشان میدهد، آمارهای ادعایی آنها به هیچوجه صحت ندارد، مطابق آنچه در سایت رسمی مرکز آمار ایران آمده ستون «سایر و اظهار نشده» در سال ۱۳۸۵ ، تعداد (۲۶۳۱۹۹) نفر از جمعیت کل کشور، یعنی (سی و هفت صدم درصد) بوده است. اگر سهم بهائیها از ستون سایر و اظهار نشده پانزده درصد هم باشد، شاید بتوان گفت آمار بهائیان ایران در سال ۱۳۸۵-۱۳۷۵ حدود ۲۵ و ۴۵ هزار نفر تخمین زده شود که فاصله بسیار زیادی با میزان ادعائی بیت العدل[2] که این آمار را ۳۰۰ هزار نفر اعلام کردهاست، دارد.
با تشکر از جناب نجفی گرد آورنده مطلب
منبع: کتاب جریان شناسی بهائیت، علیرضا محمدی
سکوت خبری در واکنش به آتش سوزی گسترده در مقبره در حال ساخت عبدالبها
Posted By
BahaismIran
On
In
اسلاید شو,مقالات |
No Comments
محل پروژه ساخت مقبره برای عبدالبهاء[8] (عباس افندی) رهبر بهائیت در عکا اسرائیل دچار آتش سوزی شده است. گفته میشود که براساس برآوردها، این سازه که در باغ رضوان بهاییها قرار دارد یکصد میلیون دلار هزینه خواهد داشت. با گذشت بیش از چندین ماه از این حادثه هنوز از میزان آسیب وارد شده به این پروژه اطلاعاتی منتشر نشده است.
و البته سکوت رسانههای بینالمللی درباره آتشسوزی در قبر عبدالبها، عباس افندی در شهر عکا[13] در سرزمین اشغالی فلسطین، موجب شگفتی ناظران شده است. رسانههای غربی و حتی عربی به این افتضاح امنیتی رژیم صهیونیستی و مصیبتی که برای بهائیان پیش آمده هیچ اشارهای نکردهاند. مهمتر اینکه حتی سایت خبری بهائیت نیز در این زمینه سکوت کرده است. این خبر را فقط نشریه جروزالمپست در چند خط به عنوان یک آتشسوزی مختصر در خیابان شالوم حاقالی عکا منتشر کرده است. بیتالعدل بهائیان در نامهای به تاریخ ۱۹ فروردین جاری به محافل روحانی بهائیت خبر داده در آن روز «آتشسوزی عمدهای» در مقبره عبدالبها رخ داده که میزان خسارات وارده هنوز مشخص نیست و وعده داده برای ترمیم آن اقدام خواهد شد.
بهائیت و ستیز با محرم
Posted By
BahaismIran
On
In
اسلاید شو,گالری تصاویر |
No Comments
دستگیری اعضای شبکه مخفی فرقه ضاله بهائیت
Posted By
BahaismIran
On
In
اسلاید شو,خبر |
No Comments
چند روز گذشته سایتهای منتصب به معاندین و شبکه های خبری دشمنان انقلاب اسلامی ایران همچون بی بی سی و… اخباری را با عناوین ” ادامه بازداشت و تفتیش منازل بهائیان در شهرهای مختلف ایران[14] ” و ” ادامه فشار بر بهاییان با بازداشت و تفتیش خانههای چند تن در تهران و شهرستانها ” و… در فضای مجازی منتشر کردند که حاکی از برخورد وزارت اطلاعات با اعضای فرقه ضاله بهائیت[1] در ایران بود. تا اینکه روز دوشنبه در اخبار صدا و سیما ضمن قرائت اطلاعیه وزارت اطلاعات در خصوص دستگیری شبکه مخفی فرقه ضاله بهائیت گزارش علت و چرائی این برخوردها توضیح داده شد که جهت اطلاع کاربران گرامی بازنشر میگردد