- بهائیت در ایران - https://bahaismiran.com -

بهائیت یک جنبش فرقه‌گرای تشکیلاتی است که قصد کسب قدرت و حکومت جهانی را دارد

آدریان ورس فولد[۱] [1] (بهائیت از دیدگاه روشنفکران و منتقدان مسیحی):

بهائیت ادعا می‌کند که آیین الهی است، اما با بررسی دقیق‌تر، مشخص می‌شود که مؤسس و رهبران آن فقط افرادی فرصت‌طلب بوده‌اند. بنیانگذار این فرقه، بهاءالله [2]، که پیروانش او را مظهر خداوند می‌دانند، با زنان متعددی ازدواج کرد و صاحب ۱۴ فرزند شد. او که زندگی مجللی در ایران داشت، حتی پس از تبعید به ممالک عثمانی، همچنان در عمارتی با ۳۰ اتاق زندگی می‌کرد و یک باغ خصوصی داشت اما رفتار غیراخلاقی او به همین جا ختم نشد.

صبح ازل برادر ناتنی بهاءالله او را متهم به لواط کرد. خود بهاءالله مدعی است که زنانی را در اختیار صبح ازل قرار داده است تا بتواند خواسته‌های نفسانی او را برآورده کند. این نوع رفتار شایسته یک مدعی پیامبری و پیشوایی دینی نیست و حقانیت آیین جدید را با تردید جدی مواجه می‌کند.

عبدالبهاء جانشین بهاءالله نیز دستی در فریب داشت. او ابتدا ادعا می‌کرد که با مسیح یا شخصیتی نبوی برابری می‌کند؛ اما پس از اعتراض برادرانش، این ادعا را رها کرد و عنوان «خادم و بنده بهاء» را برگزید. او به مصر، اروپا و آمریکا سفر کرد و پیروانی یافت که بنابر ادعای عباس‌افندی گمان کردند او نوعی پیامبر یا بازگشت مسیح است.

او برای آمریکایی‌ها ادعا کرد که دینش بشریت را متحد می‌کند و صلح اکبر را برقرار می‌سازد. بااین‌حال، او از این لفاظی‌ها برای فریب مردم استفاده کرد. او املاک وسیعی را با بودجه آمریکایی‌ها خریداری کرد و روستاهای متعددی در فلسطین در اختیار داشت. حتی دو ماشین گران‌قیمت و مدل جدید داشت که پیروان آمریکایی‌اش به او هدیه داده بودند. با وجود این ثروت، عبدالبهاء همیشه ادعا می‌کرد که او و پدرش زندانی پریشان‌حالی بوده‌اند.

پس از مرگ او، نوه‌اش رئیس این فرقه ایرانی شد که همچنان از پول پیروان آمریکایی برای زندگی مجلل استفاده کرد. او زمین بیشتری در فلسطین خرید و یک ماشین شیک با راننده را پیروان آمریکایی به او اهدا کردند. او هدایایی مانند انگشترهای طلا، دوربین‌های دوچشمی گران‌قیمت، ساعت و… دریافت کرد که در آن روزها کمتر در فلسطین دیده می‌شد. هر زمان که خسته می‌شد، برای تعطیلات طولانی به سوئیس می‌رفت که برخی از آن‌ها تا ۸ ماه طول می‌کشید و همه توسط دوستانش تأمین هزینه می‌شد.

این فرقه از طرفداران سرسخت برتری و کشور مستقل برای یهودیان است و همیشه با اشغالگران بریتانیایی فلسطین همدست بود. دولت بریتانیا حتی به عباس‌افندی رهبربهائیان، به دلیل خدماتی که در ایام جنگ و اشغال فلسطین به نیروهای اشغالگر بریتانیا انجام داده بود، نشان شوالیه و لقب سر اعطا کرد.

افراد این فرقه‌ با وجود همۀ ثروت و نفوذش، با ظاهر مسلمانی در میان فلسطینی‌ها زندگی ‌کردند که نفاق و فریب آن‌ها را بیش‌ازپیش برجسته می‌کند. روشن است که فرقه بهائی و رهبران آن الهی نبودند، بلکه صرفاً از آن به‌عنوان پوششی برای فریب مردم و جمع‌آوری ثروت و قدرت برای خود استفاده می‌کردند.

تاریخچه این فرقه و رهبران آن نشان‌دهنده الگوی فرصت‌طلبی و حمایت رژیم‌های سرکوبگر است. بهائیت در تمام دوران حیات خود توانست با حمایت دولت‌های استعمارگر، امپریالیست و متجاوز، قدرت و نفوذ خود را حفظ کند.

هنگامی که بهاءالله را نیروهای امنیتی ایران دستگیر کردند، روس‌ها برای کمک به او وارد عمل شدند و او را به عنوان “امانت خود” تلقی کردند و به حکومت ایران هشدار دادند که به‌هیچ‌وجه به او آسیب نرساند. این حمایت قدرت خارجی نشان داد که فرقه تا چه حد مایل بود خود را با هرکس که می‌‌توانست حمایت و پشتیبانی کند، هماهنگ سازد.

به‌طور مشابه، عبدالبهاء را فراماسون‌ها [3] و افسران اطلاعاتی بریتانیا حمایت می‌کردندو نشان‌دهنده تمایل فرقه برای همسویی با جناح و افراد قدرتمند به‌منظور پیشبرد منافع خود بود.

شوقی‌افندی نیز مورد حمایت حکومت انگلیس و صهیونیست‌ها قرار گرفت. واضح است که رهبران فرقه همیشه مایل بودند با هرکسی که بتواند منابع و پشتیبانی لازم برای حفظ قدرت و نفوذشان را فراهم کند، دوستی برقرار کنند.

در همان زمان، شخصیت‌های مرکزی بهائی از رژیم‌های بریتانیا و اسرائیل حمایت کردند. این رابطۀ متقابل ماهیت فرصت‌طلب فرقه و رهبران آن را برجسته می‌کند که مایل بودند از هرکسی که می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا قدرت خود را حفظ کنند، صرف‌نظر از هزینه‌ای که برای دیگران داشت، حمایت کنند.

به‌طور خلاصه، تاریخچه این فرقه و رهبران آن، گواه فرصت‌طلبی، جعل و کلاهبرداری، و حمایت از رژیم‌های ستمگر است، درحالی‌که این فرقه ادعا می‌کرد که آیینی الهی است، اقدامات و اتحادهای آن نشان می‌دهد که انگیزه اصلی آن تمایل به قدرت و نفوذ است، نه هیچ‌گونه اعتقاد معنوی!

 

  [۱]-  آدریان ورس فولد:  Adrian John Worsfold

دانش‌آموخته رشته جامعه‌شناسی دین، فعال در حوزه هنر و رسانه و نویسندگی اجتماعی و فضای مجازی، با سابقه تدریس در دبیرستان و دانشگاه و نیز حضور در جایگاه خطابه و وعظ کلیساهای یونیتارین و انگلیکن است.