- بهائیت در ایران - https://bahaismiran.com -

قیام ساعت بهائی و پایان مدت امت محمدی؛ تحریف عجیب بهائیت از مفهوم قیامت

بهائیان، درباره قیام ساعت و ناگهانی بودن آن می‌گویند:

مسلمانان قرآن را بدون فهم معنای ساعت و وقت آن می‌خوانند. بر اساس نوشته‌هایشان، قیامت با ظهور بهاء تحقق پیدا می‌کند و مراد از قیامت در قرآن همین اتفاق است، نه قیامت کوچک که به‌معنای مرگ انسان و تجزیه بدن او و موهوماتی چون حشر و صراط و غیره است؛ چون قرآن به صراحت می‌گوید که هیچ کس از ماهیت قیامت و زمان وقوعش اطلاع ندارد، ولی در عین حال در قرآن آمده که در زمان مشخص‌شده از سوی خداوند انسان‌ها علم ساعت پیدا می‌کنند؛ «و لا تأتيكم إلا بغتةً» (اعراف: ۱۸۷).

وقتی بهاء [1] آمد، خداوند وقوع قیامت را به مردم اعلام کرد؛ منظور از بعثی که در قرآن ذکر شده بعثت پیامبر جدیدی است که با آن زمان و مدت شما تمام می‌شود. ولی شما منتظر وقايع غيرحقيقي هستيد.

«إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى» (طه: ۱۵) در این آیه که خطاب به موسی (ع) است، خداوند می‌گوید: زمان قیامت را برملا نمی‌کنم تا هر انسانی به پاداش عمل خویش برسد. هر آدمی باید برای رسیدن به حقیقت سعی کند و هر کسی که دعوتی مثل دعوت حضرت موسی را بشنود، باید به آن ایمان بیاورد تا به سعادت برسد.

کتاب التبیان و البرهان در سال ۱۹۵۰ به چاپ رسید و افکار بهائیت با پوشش اسلامی در آن منتشر شد، ولی پس از آن بهائیت دیگر به صراحت تبلیغ نمی‌کرد و سکولاریسم نوین ظهور کرد که تفسیرهای جدیدی درباره ساعت آورد.

در کتاب «فهم نوین قرآن» آمده ساعت یا همان قیامت، منتهای غیب است و علم آن برای ما نامعلوم است ولی در قرآن علامات آن آمده: «يوم تأتى السماء بدخان مبین» (دخان: ۱۰)، این دود غلیظ همان دودی است که یوحنای لاهوتی در خواب خویش دیده و در اصحاح هشتم آمده که یک پدیده طبیعی است و به مدت پنج ماه باقی می‌ماند. مردم با آن عذاب می‌شوند و سپس این عذاب رفع می‌شود.

علامت دیگر یأجوج و مأجوج است که می‌گویند، منظور از آن امتی است که با بمب اتمی به زندگی جهان خاتمه می‌دهند، ولی صدق این تأویل را نمی‌دانیم. منظور از نفخ صور که چندین بار در قرآن ذکر شده اول مرگ انسان‌ها و دوم برگشت هر چیز به اصل خویش است.

هر چیزی که درباره بهشت و جهنم در قرآن آمده، مانند نوشته‌هایی است که در عهد قدیم آمده ولی با این تفاوت که قرآن درباره آن مفصل‌تر سخن گفته و خداوند با آیه‌های عذاب می‌خواهد مردم را بترساند؛ چون او رحیم و رئوف است و این ترساندن‌ها بی اساس نیست بلکه اتفاقاتی حتمی است که می‌افتد. چون عدالت تحقق پیدا می‌کند ولی در واقع خداوند هیچ کس را عذاب نمی‌دهد، بلکه هر کسی به سزای عمل دنیوی خویش می‌رسد و منزلت دنیویش هم بعد از رستاخیز همان خواهد بود.

احساسات کافران، حسادت و خسارتی که به خود وارد کردند که مانند آتشی خواهد بود که عذابشان می‌دهد. از آیه «اقرا کتابک کفی بنفسک» (إسراء: ۱۴) درمی‌یابیم که انسان خودش را عذاب می‌دهد. این کتاب و سکولاریسم [2] نوین بین مردم رواج پیدا کردند و پس از آن، موضوع عدد ۱۹ و مقالات و کتاب‌هایی که درباره آن نوشته شدند، رواج یافت.

چندین سال بعد در تفسیر همان عدد ۱۹ ادعای بهائیت حاکی بر پایان جهان منتشر شد. برای رد عدد ۱۹ هم مقالاتی منتشر شد. برخی گفتند که هدف از انتشار این دروغ‌ها ایجاد درگیری فکری برای مسلمانان و منحرف کردن افکارشان از مشکلات حقیقی‌شان است. ولی به نظرم هدف از این بازی اشغال فکری مسلمان و متزلزل ساختن اعتقادات است.

سال ۱۹۸۰ دروغ دیگری برپا کردند و گفتند مجموع ١٤ فواتح عدد ۱۷۰۹ است. او آیاتی را که درباره ساعت بود حساب کرد که مجموع آن‌ها ٤٠ آیه است. بعد برای غیبی بودن ساعت آیه ۱۵ سوره طه را آورد، سپس سوره پانزدهم قرآن را آورد که حجر است و از آن آیه ۸۷ را نشانه گرفت و گفت که چون آیه ۱۵ سوره طه موافق با این آیه است، پس منظور از سبع مثانی همان حروف مقطعه است به این حساب که مجموع سبع مثانی ۱۴= ۷×۲ است که مساوی عدد حروف مقطعه است و جمع این حروف در حساب ابجد ۱۷۰۹ است.

سبع مثانی در احادیث یا سوره فاتحه تفسیر شده یا سوره‌های بلند قرآن که ۷ سوره هستند.

اما بهائیان می‌گویند سبع مثانی همان سوره‌هایی هستند که با حروف مقطعه شروع می‌شوند و از آنجا که حروف نورانی ۱۷۰۹ است و سبع مثانی ١٤ است؛ یعنی زمان امت محمدی همان ۱۷۰۹ سال است و چون این اكتشاف در سال ۱۴۰۰ اتفاق افتاد به این معنی است که تا پایان جهان ۳۰۹ سال مانده است.

اینجا یک مشکل پیش آمد که این عدد ۱۷۰۹ ضریب ۱۹ نیست لذا گفت که سال ۱۴۰۰ که مساوی ۱۹۸۰م است و ۳۰۸ سال باقی مانده برای پایان این امت، مساوی با ۳۰۰ سال در سوره كهف است، لذا  ۲۲۸۰=۱۹۸۰+ ۳۰۰ یعنی جهان سال ۲۲۸۰ م پایان خواهد یافت.

چون این گفته با آیاتی که دلالت بر ناگهانی بودن ساعت دارند، مغایر است؛ می‌گوید که این ناگهانی بودن فقط برای کسانی است که به آن ایمان ندارند، اما مؤمنان از طریق همین محاسبات، پیشاپیش زمان وقوع آن را حدس خواهند زد.

با این تفاسیر تشکیلات بهائیت منکر قطعی زندگی بعد از مرگ و قیامت می شود موضوعی که مورد اتفاق تمام ادیان الهی و پیامبران از آدم تا خاتم است و از طرف دیگر با بحث ظهور حسین علی نوری به عنوان بهاء الله در حقیقت دنبال این موضوع هستند که القاء کنند موضوع امامت معصومین علیهم السلام و ظهور حجت الهی بعد از غیبت برای همیشه منتفی خواهد بود و یک انحراف عظیم عقیدتی در اسلام و تمام ادیان الهی را پایریزی کنند.

 

منبع: کتاب خوانشی در اسناد بهائیت،  صص ۵۱- ۵۳

ارتباط با ما:  bahaismiran85@gmail.com [3]