این تنها شیعیان نیستند که از نظر رهبر بهائیان حزب شیعه و مردوده و موهوم پرست نامیده شده اند، بلکه تمام غیر بهائیان از منظر ایشان هر چند در کردار دارای همه اعمال نيك باشند، اما گمراه و اهل ضلالت محسوب می شوند. جناب بهاء الله(حسین علی نوری) در آغاز کتاب اقدس می گویند: «نخستین چیزی که خدا بر بندگان واجب فرموده شناخت کسی است که به او وحی شده (منظورش خود اوست). بعد می گوید هر کس به این عرفان دست یافت به همه خیرها دست یازیده است و هرکس از این عرفان محروم شد یا خود را محروم ساخت از اهل گمراهی است، حتی اگر همه اعمال را هم انجام داده باشد»! عبارت او این است:« ان اول ما كتب الله على العباد عرفان مشرق وحيه و مطلع امره الذي كان مقام نفسه في عالم الامر و الخلق من فاز به قد فاز بكل الخيرو الذي منع من اهل الضلال ولو يأتي بكل الاعمال »
از نظر ایشان اولین امر واجب بر هرکسی حتی قبل از معرفة الله شناخت نماینده خداست، هر کس او را شناخت فائز شده و هرکس او را نشناخت گمراه و از اهل ضلالت است! ایشان توضیح نمی دهند که وقتی کسی خدا را نشناخته، چگونه نماینده او را می شناسد ؟! مانند آن است که فرد غریبه ای که شما او را نمی شناسید، نزد شما بیاید و بگوید باید مرا بشناسید، زیرا من نماینده و حامل پیام فلانی هستم و نام کسی را ببرد که شما او را نیز نمی شناسید. شما می گویید من فلانی را نمی شناسم. کیست که نماینده و سفیرش را بشناسم! بعد او بگوید چون مرا نمی شناسید، فرد گمراهی هستید از نظر جناب بهاء الله، چون معرفت خدا ممتنع است، واجب است شما مظهر و نماینده او را بشناسید و اگر او را نشناخته باشید در گمراهی و ضلالت خواهید بود و غیر بهائیان جهان یعنی حدود هشت میلیارد انسان که حسین علی نوری را نشناخته اند با این حکم اقدس کتاب بهائیان گمراه و گمگشته محسوب می شوند.
البته موضوع به همین جا خاتمه نمی یابد و اهانت بزرگ تری نسبت به غیر بهائیان توسط جناب بهاء الله مطرح می شود از خوانندگان محترم و بهائیان پوزش می طلبم که ناگزیر آن را بیان میکنیم و آن نسبت دادن زنازادگی به مخالفان آیین ایشان است. او میگوید: «هر کس این آیین را منکر شود باید حال خود را از مادر خویش بپرسد و به زودی در قعر جهنم و اسفل جحیم قرار خواهد گرفت من ينكر هذا الفضل الظاهر [ الباهر] المتعالى المنير ينبغي له بأن يسئل عن امه حاله فسوف يرجع الى اسفل الجحيم). او حتی به برادر و خواهر خود ازل و عزیه هم که مخالف او بودند رحم نکرده و به والدین خویش و آنها نسبت فحشاء می دهد».
او مصداق بهشت را دیدار خود و مصداق جهنم را مخالفان خود می شمرد و این مخالفان را مشرک مرتاب می نامد. او همچنین به کسانی که بغض او را در دل داشته باشند، نسبت حرام زادگی داده و توصیه می کند بروند و حال خویش را از مادر خود بپرسند. نیز تصریح شده است که: «قل من كان في قلبه بغض هذا الغلام فقد دخل الشيطان على فراش أمه » بگو هر کس در قلبش دشمنی این غلام (بهاء الله) را داشته باشد قطعاً شیطان در بستر و رختخواب مادرش رفته است… متأسفیم بیان کنیم این ادبیات کسی است که طرفدارانش داعیه ادب دارند و از وحدت عالم انسانی و صلح بین ابنای بشردم میزنند و آیین خود را آیین مهر می نامند[۱].
البته بد نیست اشاره شود که کسی که دیگران را متهم به چیزی بدون دلیل عقلی می کند، مصداق ضرب المثل شیرین فارسی که می گوید « کافر همه را به کیش خود پندارد» می باشد.
جالی است آیینی که در اثبات بدیهی ترین مسائل دینی خود مثل قضیه ختم نبوت یا اثبات نبوت رهبران خود عاجز است اینطور بی پروا در حق دیگران اظهار نظر می کند. این آقای مخلد درجهنم اسفل سافلین طبق کدام گفته خداوند متعال دیگران را متهم می کند!!! البته که فرقه ای که نتواند حتی اولیه ترین اصول عقلی خود را اثبات نماید، مجبور است که دست به اتهام زنی زند.
لازم به ذکر است خاطرات اقای «کینیاز دالگورکی» جاسوس روسیه تزار در مورد حسین علی نوری اولین رهبر بهائیت و نحوه ایجاد بهائیت گویای همه چیز فرقه ضاله بهائیت در ایران و …. می باشد[۲].
[۱] – مائده آسمانی، ج ۱، ص ۳۵۵ ٢ ص ١٥٥ لوح آقا نجفی: ۲۳۲ مبین.
[۲] – خاطرات دالگورکی جاسوس روسیه تزاری در زمان در فتح علی شاه قاجار در مورد نحوه جذب علی محمد شیرازی پایگذار بابیت و حسین علی نوری پایگذار بهائیت درهمین سایت وجود دارد که در صورت تمایل مراجعه شود.