کد خبر:4885
پ
۱۴
بهائیت در ایران

احکام بهائی ۴۶ : ازدواج با محارم در تشکیلات بهائی

بهائیان با وجود اینکه آیین خود را آسمانی تلقی نموده، اما در واقع دربرابر ادیان آسمانی قرار گرفته و اموری را مطرح نموده که با آموزه های ادیان آسمانی منافات دارند. یکی از مسائلی که در آیین بهائیت جلب توجه می کند ازدواج با محارم است. https://farsi.al-shia.org)) در کتاب اقدس که مهمترین کتاب بهائیان است، […]

بهائیان با وجود اینکه آیین خود را آسمانی تلقی نموده، اما در واقع دربرابر ادیان آسمانی قرار گرفته و اموری را مطرح نموده که با آموزه های ادیان آسمانی منافات دارند. یکی از مسائلی که در آیین بهائیت جلب توجه می کند ازدواج با محارم است. https://farsi.al-shia.org))

در کتاب اقدس که مهمترین کتاب بهائیان است، حسینعلی نوری درباره حرمت ازدواج بهاییان گفته است: «قد حرمت علیکم ازواج آبائکم، یعنی حرام شد بر شما ازدواج با زن پدرتان» (کتاب اقدس بند ۱۰۷ص ۱۰۳)  و در مورد ازدواج با سایر محارم هیچ حکمی را ذکر نکرده است .

پس از مرگ بهاء، حسین علی نوری جانشین او یعنی«عبدالبهاء » فقط اجازه تبیین احکام را داشت و از حق تاویل و تفسیر احکام برخوردار نبود.«شوقی افندی» جانشین عبدالبهاء نیز اوضاعی بهتر از پدربزرگ خود نداشت و بعد از مرگ مشکوک او در لندن اوضاع بهائیان در جنبه های مختلف به طرز وحشتناکی به هم ریخت و یک سردرگمی بین بهائیان مشاهده شد به صورتی که در پی آن تعدادی از سرشناسان بهائی از این فرقه روی گردان شدند و به آغوش اسلام بازگشتند.

در چنین شرایطی بود که بیت العدل به کمک احکام ناقص بهائی آمد و وظایفی همچون تعیین حکم در هنگام نبود نص برای خود تعریف کرد. با این تفسیر، بیت العدل بهائیان می تواند احکامی که ذکر آن فراموش شده را، وضع کرده و در جایگاه خدایی یعنی جعل شرع قرار گیرد. https://farsi.al-shia.org))

یکی از احکامی که بهاء الله آن را ذکر نکرده است، مسأله ازدواج با محارم است که در خوشبینانه ترین وضعیت می توان گفت فراموش کرده حکم آن را ذکر کند، یا مانند حکم لواط خجالت کشیده آن را بیان کند« انا نستحیی ان نذکر حکم الغلمان» (کتاب اقدس بند ۱۰۷ص ۱۰۳)

به دنبال شبهات مطرح شده در خصوص ازدواج با محارم و طرح این پرسش در بیت العدل، بیت العدل این مسأله را به عهده بهاییان گذاشته و پاسخ داد« آن معهد اعلی موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب مقتضی نمی­داند بنابر این، تصمیم گیری در این رابطه به عهده خود نفوس مومنه محول شده». (https://www.erfan.ir/farsi/90014.html) همامهر

نقد:

منتقدین بهائیت به استناد عبارت کتاب اقدس «قد حرّمت علیکم ازواج آبائکم» معتقدند که چون در این حکم اشاره به سایر محارم نشده تحریم منحصر به زنان پدر است.

بر اساس مقدمات حکمت وقتی کسی در شرایط عادی که عبارت از داشتن اختیار، سلامت عقل، هوشیاری و قصد جدی و امثالهم سخنی را به زبان آورد یا مطلبی را بنویسد از‌ آن جهت که در صدد بیان تمام مراد خویش می‌باشد آنچه می گوید یا می نویسد تمام مقصود و مراد او است و آنچه وی در مقام اثبات بیان نکرده است در مقام ثبوت و واقع نیز منظور و مقصود او نیست.

میرزا بها با عبارت” قد حرّمت علیکم ازواج آبائکم” حکمی را برای مریدان خود تشریع نموده است هیچ مستندی نیز وجود ندارد که حاکی از موارد مانع از تحقق مراد اصلی او باشد، بنابراین او محارم را فقط منحصر در زنان پدر دانسته است. https://farsi.al-shia.org) پایگاه علمی فرهنگی اعتقادی الشیعه)

از سوی دیگر میرزا به مریدان خود دستور اکید داده است تا از تأویل کلام او خود داری نموده و به ظاهر کلمات وی توجه داشته باشند آنجا که می گوید: « اِنَّ الَّذِی یُؤَوِّلُ مَا نُزِّلَ مِنْ سَمَاءِ الْوَحْی وَ یِخْرِجُهُ عَنِ الظَّاهِرِ اِنَّهُ مِمَّنْ حَرَّفَ کَلِمَهَ‌اللّهِ الْعُلْیَا وَ کَانَ مِنَ الْاَخْسَرِیْنَ فِی کِتابٍ مُبِینٍ» هرکس آنچه از آسمان وحی نازل شده است تأویل نماید و آن را از ظاهر لفظ خارج نماید از تحریف کنندگان کلمه علیای الهی است و از جمله زیانکارترین افراد در کتاب مبین است. ( مجموعه آثار مبارکه : گلزار تعالیم بهائى ص ٣۵٧)

کلّیه مسائل مربوط به ازدواج با اقارب به بیت العدل راجع است.(گنجینه حدود و احکام ؛ ص ٨۴.)

نکته دیگر اینکه بیت العدل نیز بدون بیان روشنی از تکلیف بهائیان تصمیم گیری پیرامون آن را  به خود بهائیان ارجاع داده است! بیت العدل نوشته است: «در این نامه شما راجع به محدودیت‌های حاکم بر ازدواج با اقارب سوای موردی که ازدواج با زن پدر را ممنوع می سازد سوال کرده اید، بیت العدل اعظم همچنین خواسته اند به اطلاع شما برسانیم که: آن معهد اعلی هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب مقتضی نمی داند و تصمیم گیری در این مورد به عهده خود نفوس مومنه (بهائیان) محول شد…» (انوار هدایت حکم ۱۲۸۹ در موضوع ازدواج بین فامیلی صفحه ۴۸۷.)

پرسشی که از فحوای پاسخ بیت العدل به ذهن متبادر می شود این است که چرا موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب مقتضی نمی داند؟ اگر موقعیت ناظر به افکار عمومی فعلی جهان است حکم تحریم ازدواج با اقارب وفق (موافق) مقتضی است ظاهرا بیت العدل قصد اباحه این ازدواج را مد نظر دارد که موقعیت بیان آن را مقتضی نمی داند.

نهایت کلام اینکه از برخی عبارات عبدالبها می توان دریافت که علیرغم ادعای پرهیز از ازدواج با اقارب این اتفاق در بین بهائیان حتی در زمان عبدالبها مسبوق به سابقه بوده است و برخی از آنان نیز ظاهرا از ازدواج میان اقارب (محارم) گلایه مند بوده اند زیرا او خطاب به یارانش می نویسد:چون امر بهائی قوّت گیرد مطمئن باشید که ازدواج بِه اَقرِباء نیز نادر الوقوع گردد ….قبل از تشکیل بیت العدل این احکام راجع به مرکز منصوص است.( مکاتیب ج ۳ ص ۳۷۱.)

از آنچه بیان شد ازدواج با محارم بااستناد به متن اقدس بین بهائیان رایج بوده است و در هیچ متنی از متون بهایی حکم به حرمت ازدواج با محارم غیر از مادر زن نشده است.

نکته مهم دیگر اینکه: در دستورات تشکيلات بهائيت، ازدواج واجب بوده و هدف عمده آن بقاي نسل است که ميرزا حسينعلي (موسس فرقه بهائيت) در کتاب اقدس به آن اشاره دارد و يا در يکي از دستورات تشکيلاتي که از سوي اسرائيل بر بهائيان وارد شده است چنين آمده است :« امر بهائي به اهميت روابط جنسي واقف است و ازدواج هاي بي بند و بار بدون اولاد و نتيجه را محکوم مي کند.» ( آهنگ بديع، مهر و آبان ۱۳۵۲ص ۷)

در پيام ۱۵ ژانويه ۱۹۸۱ بيت العدل که تصميم گيري در مورد ازدواج با اقارب بعهده خود نفوس مومنه محول شده»،

محول کردن اين حکم به جامعه بهائي در واقع تائيد ويک نوع مسکوت گذاشتن حکم است که نشان مي دهد مفهوم حکم قطعي در آموزه هاي بهائي با اصول انساني در تعارض است. در هيچ جامعه اي چنين مرسوم نبوده که امور به اين مهمي به مردم تفويض شود .

براي نمونه مي توان به دستور ازدواج با اقارب را که در کتاب حدود و احکام به صراحت آمده اشاره نمود ؛ در آنجا است که اين امر را تا رسيدن به نتيجه که همانا قوت گرفتن از نظر تعداد جمعيت بلا مانع دانسته است .

در آموزه هاي بهائيت تنها زن پدر است که محرم شناخته شده و بهائيان حق ازدواج با او را ندارند و مابقي مانند دختران، خواهران، خاله ها، عمه ها و …….. براي ازدواج و رابطه جنسي حلالند! https://www.tabnak.ir

درباره این حکم نیز تذکر چند نکته لازم به نظر می رسد:

۱- اگر آورنده حکم و آفریننده جهانیان از ذکر حکمی خجالت بکشد، پس تکلیف مردم وظیفه شناس چیست؟

۲- جناب “میرزا” اگر از بیان حکم زنا و زنهای پدران و صدها مطالب دیگری که موجب انفعال و شرمندگی است حیا نکرده است، برای چه در موضوع لواط خجالت کشیده و حکم آنرا بیان نمی کند.

۳- به نظر می رسد جناب “میرزا” از بیان حکم اباحه آن خجالت کشیده چرا که اگر می خواست آنرا تحریم کند، دیگر جای خجالت و حیا نبود، و صریحاً مردم را از این عمل زشت نهی می کرد.

با تشکر از گرد آورنده مطلب جناب آقای نجفی

 

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please