کد خبر:13605
پ
bahateror
بهائیت در ایران

تروریسم، بنیان صهیونیسم – فهم چرایی کشتار مردم غزه

شواهد تاریخی گویای این هستند که جمع آوری تورات موجود در قرن یازدهم و دوازدهم میلادی پایان یافته و در این زمان تألیف شده باشد(۱). می توان گفت این کتاب تحریف شده منشأ قریب به اتفاق بسیاری از خصایص و ویژگی های تنفر برانگیز و غیر انسانی یهودیان است. از جمله آموزه های غیرانسانی که […]

شواهد تاریخی گویای این هستند که جمع آوری تورات موجود در قرن یازدهم و دوازدهم میلادی پایان یافته و در این زمان تألیف شده باشد(۱). می توان گفت این کتاب تحریف شده منشأ قریب به اتفاق بسیاری از خصایص و ویژگی های تنفر برانگیز و غیر انسانی یهودیان است.

از جمله آموزه های غیرانسانی که به وفور در تورات مشاهده می شود، ترویج خشونت، قتل، غارت، ترور و بی ارزش بودن جان، مال و ناموس غیر یهودیان است. در تعالیم مذهبی این قوم تنها یهود به عنوان انسان معرفی شده و به گفته آنها « دیگر انسان ها، حیواناتی هستند به شکل انسان»(۲).  این نکته اساس رفتارهای خودپرستانه، خیانت آمیز و خشن آنها علیه دیگران است.

دیگر آموزه های روشن و بی پرده تورات در مورد قتل و جنایت: قتل یکی از سه گناه کبیره یهود در کنار بت پرستی و زنا است که دادگاه های مذهبی و مقامات عرفی یهودی دستور دارند که قاتل یک یهودی را حتی سنگین تر از قوانین موجود و فراتر از اختیاراتشان تنبیه کنند. در مقابل اگر شخصی یهودی مرتکب قتل یک غیر یهودی شده باشد، هیچ دادگاهی حق محاکمه و مجازات این شخص را ندارد. (۳)

گردآورندگان تورات موجود این کتاب آسمانی را چنان به فرهنگ جنایت کشتار و بیرحمی مبدل کرده اند که گویا در آیین الهی و آسمانی حضرت موسی (ع) هیچ رحم و محبت و شفقتی وجود ندارد و از این پیامبر مظلوم خدا چنان چهره خشنی معرفی کرده اند که هر کس از یهودیان که در برابر بیگانگان (گوئیم) خشونت و جنایت بیشتری روا دارد، مأجور تر خواهد بود. در تورات آمده است که بعد از یکی از جنگ ها که لشکریان بنی اسرائیل پس از قتل همه مردان و غارت تمام اموال و نابودی شهری باز می گشتند. حضرت موسی در استقبال از لشکریان وقتی متوجه زنده ماندن زنان شد. اینگونه دستور کشش آنها را صادر کرده : «و موسی به ایشان گفت: آیا همه زنان را زنده نگه داشتید؟ پس الآن هر ذکوری از اطفال را بکشید و هر زن بیوه را بکشید و  …..(۴).

در چنین مذهب نژاد پرستی که این جملات از زبان پیامبر خدا نقل و تقدیس شود به راحتی می توان رفتار پیروان آن را هم پیش بینی کرد. به راستی آیا این همه کشتار یهودیان صهیونیست برپایه این آموزه های شیطانی نیست؟

تأسف آور آنکه این رجال منفعت طلب، بسیاری از اعمال شنیع خود را در مورد دیگران به خداوند نسبت داده و به دروغ خود را مطیع اوامر الهی معرفی می کنند. در بخش دیگری از تورات آمده است:« و چون یهوه خدایت ایشان را به دست تو تسلیم نماید و تو ایشان را مغلوب سازی، آنگاه ایشان را بالکل هلاک کن و با ایشان عهد مبند و برایشان ترحم منما و تمامی اقوام را که یهوه به دست تو تسلیم می کنند هلاک ساخته و چشم تو بر آنها ترحم ننماید…(۵).

آیا علمای یهود از خود نمی پرسد که خداوند پیامبران را برای هدایت و ارشاد مردم می فرسند یا برای قتل عام آنها ؟ حتی اگر بتوان جنگ و کشتار را برای قوم معاند به نوعی توجیه کرد، اما خشونت در مورد کسانی که می خواهند با یک پیامبر یا پیروان او پیمان ببندند هیچ توجیهی ندارد. چنین دینی چگونه می خواهد مردم گمراه را جذب و هدایت کند؟ و اگر چنین هدفی ندارد. پس اساساً برای چه نازل شده است؟

همین تورات در مورد شهری که بعضی از جوانان آنها می خواهند به سراغ غیر خدای بنی اسرائیل بروند دستور می دهد: «البته ساکنان آن شهر را به دم شمشیر بکش و بهایمش را با دم شمشیر هلاک نما و شهر را و هرچه در آن است با تمامی غنیمتش برای يهوه خدایت بالکل بسوزان….. (۶). هیچ گاه در توضیح ها و تفسیرهای تورات اشاره نشده که در این میان جرم حیوانات بی زبان چیست؟!

البته واضح است که اینگونه سخنان در باب کشتار وسیع و قلع و قمع مردمان خالی از اغراق و افراط نیست، اما از همین اغراقها و بعضاً دروغ ها، خوی خشونت طلبی و جنایتگری بنی اسرائیل نمایان می شود که با نگارش این کتاب تمام سعی خود را کرده اند تا این روحیه جنایتگری را به نسلهای آینده خود منتقل کنند.

در تورات در مورد جنگ با ساکنان سیحون” آمده است: « … و تمامی شهرهای او را در آن وقت گرفته مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را هم باقی نگذاشتیم…(۷). آیا کشتن اطفال و زنان یک قوم افتخاری برای بنی اسرائیل دارد که این جنایات را اینچنین به صراحت و با افتخار بیان می کند؟

امروز نیز از همین داستانهای آمیخته با دروغ و خشونت است که احکام عملی و قوانین اجتماعی یهودیان استخراج می شود. از همین روایات است که بسیاری از مفسران خاخامی گذشته به این نتیجه رسیده اند که در زمان جنگ همه بیگانگانی که به جمعیت دشمن تعلق دارند، می توانند. یا حتی باید کشته شوند به طوری که در برخی منابع به صراحت گفته اند: «باید بهترین بیگانگان را کشت»(۹). آیا این نهایت قصاوت قلب استراتژیک یک قوم نیست؟ و آیا ترور بهترین نیروهای فکری و معرفتی ما نظیر شهدای هسته ای بر مبنای همین حکم شیطانی به اجرا در نیامده است؟

هر چند خوی ستیزه جویانه یهودیان همواره در طول تاریخ حیات ننگین این قوم آنان را همراهی کرده و خصوصاً پس از تأسیس رژیم جنایتکار صهیونیستی نمایان تر شده است، اما از سال ۱۹۷۳ بود که دیدگاه خشن کشتار جمعی به صورت رسمی به نظامیان مذهبی اسرائیل عملاً آموزش داده شد. این ترغیب های رسمی برای اولین بار در جزوه ای آمده که فرمانده منطقه مرکزی ارتش اسرائیل منتشر کرده است. خاخام بزرگ ارتش در این کتابچه می نویسد: «وقتی که در جریان یک جنگ یا به هنگام یک تعقیب مسلحانه یا یک هجوم نیروهای ما در برابر غیر نظامیان قرار می گیرند که نمی توان مطمئن بود که به ما آسیب نخواهند رساند، این غیر نظامیان بنا بر هلاخا(۱۰) می توانند و حتی باید کشته شوند». به هیچ روی نمی توان به یک عرب اعتماد کرد حتی اگر متمدن به نظر بیاید. در جنگ زمانی که لشکریان ما به یک یورش نهایی دست می زنند هلاخا به آنها اجازه و فرمان می دهد که حتی از غیر نظامیان خوب کشتار کنند»(۱۱).

پس از انتشار این جزوه بود که صراحت در بیان نقشه های ترور، مشخص کردن اشخاص مورد نظر و حتی شکنجه های غیرانسانی دستگاه های تروریستی صهیونیستی در میان مسئولان و رسانه های اسرائیل رواج یافت. سران تروریسم صهیونیستی، کتابهای مفصلی درباره سازمان های تروریستی گوناگون وابسته به دولت اسرائیل تألیف، تدوین و منتشر کردند و در نهایت گستاخی و بی پروایی درباره عقاید ایدئولوژی، جنایت ها و شکنجه های این سازمان ها بدون هیچ ترس یا احساس شرمی مباحث مبسوطی را مطرح کردند. (۱۲).

“مارتین وان گریواله”، استاد تاریخ در دانشگاه عبری اسرائیل در این رابطه گفته بود: «باید فلسطینیان را تا آنجا که لازم است،کشت. کسی که نتواند برای حفظ کشورش دست به جنایت بزند شایسته کشورداری نیست…. پس از قتل عام فلسطین باید دیوار بلندی را برای جداسازی مناطق فلسطین و اسرائیل احداث کرد، به طوری که ارتباط این دو بخش تماماً قطع شود…. اگر جنایتی در زمان مناسب صورت بگیرد قابل بخشش است و من می توانم در جامعه ای که برای پایان دادن به جنایت دست به جنایت می زند، زندگی کنم»(۱۳).

مناخیم بگین” ششمین نخست وزیر رژیم غاصب و برنده جایزه صلح نوبل می گوید:« شمشیر مقدس که نماد قدرت و خشونت است مورد پسند همه صهیونیست هاست. بزرگان یهود بارها تحسین و شیفتگی خود را نسبت به آن ابراز داشته اند. نیروی پیشرفت در تاریخ جهان صلح نیست بلکه شمشیر است»(۱۴).

ژابوتنسکی” یکی از متفکران یهودی خطاب به دانشجویان یهودی خود در وین می گوید: «شمشیر را نگاه دارید زیرا پیکار با شمشیر، ابداع آلمانها نیست، بلکه ملک اجداد نخستین ماست… تورات و شمشیر از آسمان برای ما فرود آمده اند» (۱۵٫) حتى “مارتین لوتر” آلمانی که تعلق خاطری نیز به یهودیت داشت نمی تواند. از این نکته مهم تاریخی بگذرد که:« در روز عید پاک، یهودیان خون مسیحیان را می نوشند و اطبای ایشان مریض های مسیحی را مسموم می سازند». (۱۶)

آنچه بیان شد تنها نمونه ای از میان هزاران مورد بود. در میان منابع معتبر مسیحیان نیز مطالب متعددی درباره جنایات یهود مطرح شده است که به چند مورد اشاره می شود.

 در “مزامیر ۱۳۲” و كتاب “سموئيل دوم” آمده است: «کشتن مسیحی از واجبات مذهبی ماست و پیمان بستن با مسیحیان یهودی را ملتزم به ادای آن نمی کند». یا در جایی دیگر گفته اند: «اجانب (غیر یهودیان) دشمن خدا و مثل خوک ها هستند و قتلشان مباح است. اگر یکی از اجانب (غیر یهودیان) را بکشیم مثل این است که در راه خدا قربانی کرده ایم (۱۷)».

نویسنده تورات در “سفر دانیال” وقاحت را به سر حد کمال رسانده می گوید: «غیر یهودی هر چند صالح و نیکوکار هم باشد باید او را کشت». یا اینکه در مورد نجات غیر یهودیان حکم کرده اند: «حرام است غیر یهودی را نجات بدهید، حتی اگر در چاهی بیفتد باید فوراً سنگی بر در آن گذاشت» (۱۸) .

با این همه برخی ساده اندیشان گمان دارند، این مطالب مربوط به دوره های پیشین است و اکنون اجرا نمی شود اما ماجرایی که در ادامه بیان می شود، می تواند به فهم درست خلقیات فعلی یهودیان کمک کند.

 یک پزشک ساکن انگلیس اخیراً مشاهدات عجیب خود را در مورد “عيد فصح” يهوديان از طریق اینترنت به اطلاع مردم رسانده است. دکتر “ادوارد بوزویل “ می گوید: «من مطالعات پزشکی خود را در دانشگاه گلاسکو در اسکاتلند می گذراندم و در خانه یک خانواده یهودی زندگی می کردم. یک هفته قبل از عید فصح يهوديان، “مادام ماکوای”، صاحب خانه از من خواست یک کیسه خون از بیمارستان برای او بیاورم، علیرغم اصرار من که چرا کیسه خون انسان از من خواسته است او هیچ توضیحی در این باره نداد. من یک کیسه از خون موش و خرگوش که در آزمایشگاه بیمارستان مورد استفاده قرار می گرفت به نام خون انسان برای او آوردم. هفته بعد که جشن فصح بود و تمام فامیل و بستگان حضور داشتند کیک بزرگی را آوردند و آن را تقسیم نموده و قسمتی را هم به من دادند. من روی کیک خط های سیاهی را مشاهده کردم و متوجه شدم این کیک مزه خاصی دارد. از افراد خانواده در این مورد سؤال کردم آنها با خنده به من توضیح دادند که این کیک با همان خون انسانی که تو آورده ای آغشته است… اما بعداً متوجه شدم که خوردن کیک آغشته به خون یک عادت قدیمی است که یهودیان از گذشته های دور به آن عمل می کنند». (۱۹)

اکنون که یهود طبق پیش بینی و انذار آیات ابتدایی سوره بنی اسرائیل (۲۰)، سلطه و غارتگری دوم خود را سپری می کند شناخت روحیه خشن و ستیزه جویانه این قوم می تواند درک بهتری از اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی و غزه به دست دهد. هر چند نگارش چند مورد از جنایات و نظرات اندیشمندان یهود، حق مطلب را ادا نکرده و پهنه مفهومی را به صورت کامل روشن نمی کند، اما شاید بتواند در محضر اهل تفکر و اندیشه پرده ای از ماهیت این تفکر شیطانی را بردارد که گفته اند: «العاقل يكفيه الاشاره» . کشتار وسیع، خراب کردن ۶۰ درصد ساختمان های غزه، شهید شدن بیش از ۳۸ هزار انسان بی گناه، ایجاد سرزمین سوخته و ….

اشارات مذکور را می توان نشانه های از آموزه های یهودیان بخصوص صهیونیست ها علیه بشریت دانست که مصداق اخص و اتم آن را می توان کشتار وحشیانه زنان، کودکان، پیران، … و هم چنین حتی حیوانات بی زبان و از بین بردن تمام امکانات رفاهی، بهداشتی و …. در فلسطین اشغالی و غزه  نام برد. طبق این آموزه ها، صهیونیست ها در هر کشور و منطقه ای حضور پیدا کنند، منشأ تمام بدبختی ها و شرها، فسادهاف جنگ ها، کشتارها و … خواهند بود. نمونه آن را در جنگ های کشورهای غربی در کشورهای اسلامی از جمله عراق، سوریه، یمن، افغانستان و لیبی قابل مشاهده است.

لازم به یاد آوری است که ساختارهای شیطانی مثل بهائیت، دارای همپوشانی کامل با آموزهای صهیونیسم می باشد.

پی نوشت:

  1. شاهاک ،اسرائیل، تاریخ یهود- مذهب یهود، بار سنگین سه هزاره، ترجمه دکتر مجید شریف، صص ٢٢٨-٢٣٤
  2. روهلنج و شارل لوران، تعريب يوسف حنا، نصرا … الكنز المرصود في قواعد التلمود، ص ۱۹۱
  3. ابن میمون، موسی، میشنه توراه (قوانین مربوط به قاتلان)، بند ۱۱
  4. عهد عتیق، سفر اعداد، باب ۳۱
  5. همان، باب ۷
  6. همان، باب ۱۳
  7. عهد عتیق، باب ۲
  8. خاخام کوهن، شابتی، شولهان عاروخ، ص ۱۵۸
  9. خاخام زاهایی، تورویی، تفسیر شولهان عاروخ، در مقدمه بحث بیگانگان
  10. یکی از متون تفسیری بسیار معتبر تلمودی- شریعت یهودی
  11. خاخام سرهنگ، اَ .اَویدان، خلوص اسلحه در پرتو هلاخا، فصل های تأمل و پژوهش
  12. صفاتاج، مجید، دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل، ج دوم، ذیل عنوان: ترور صهیونیسم
  13. روزنامه جمهوری اسلامی، شماره ۶۶۷۱، تاریخ ۱۶/۴/۸۱
  14. صفاتاج، مجید، همان
  15. همان
  16. تاریخ ادیان بزرگ، جانناس، ص ۳۸۵
  17. آیت حسینی شیرازی، دنیا بازیچه یهود، صصی ۱۰۵-۱۰۱
  18. همان
  19. روزنامه جمهوری اسلامی، ش ۶۶۲۱، تاریخ ۱۴/۲/۸۱
  20. که در آن خداوند دو سلطه قطعی برای یهود بیان می فرمایند که هر بار با ظلم و جنایتی به دیگر مردمان همراه است و هر بار به وسیله گروهی، آنان را سر جای خود می نشاند. طبق نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، اکنون نوبت تسلط دوم بنی اسرائیل رسیده است.
بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please