در این نوشتار بهجای یک کتاب، مجموعهای از کتابهای منتشر شده که در زمینه بهائيت و توسط تنیچند از نویسندگان و متبریان این حوزه نگاشته شده، معرفی مینماییم.
آنچه در ادامه می خوانید
کتاب خشنونت، ابزار بهائيت (۱۳۹۶)
بهائیت از جمله فرق نوپدید قرن بیستمی است که با اهداف سیاسی از سوی دول استعمارگر وقت (روسیه و انگلیس) طراحی و توسط عاملی بهنام «حسینعلی نوری» در ایران عملیاتی گردید. با اینکه بهائیت مدام داعیه محبت و صلح عمومی دارد، تجزیه و تحلیل فعل و انفعالات درونفرقهای و بررسی میدانی ساختار تشکیلاتی و عوامل وابسته به آن از ابتدای شکلگیری فرقه تاکنون نشان میدهد.
مجموعه ادعاهای بهظاهر زیبا و عامهپسند بهائیت، شعاری تهی از واقعیت بوده و برای پیشبرد اهداف خود از هیچ جرم و جنایتی کوتاهی نکرده و در برابر مخالفان، خشونتبارترین رفتارها را طراحی و اعمال نمودهاند.
سرکوب و اعمال خشونتآمیز برای ایجاد وحشت و انتقام از مسلمانان، رفتاری است که تشکیلات بهائی بهدلیل نوع اندیشه القایی، همواره در کارنامه خود داشته است. هر چند تشکیلات با اقدامات تبلیغی، سعی در مظلومنمایی و پنهان ساختن این کارنامه سیاه را دارد.
کتاب «خشونت، ابزار بهائیت» بر اساس تاریخ وقوع، ابتدا علت حمله نجیب پاشا پادشاه عثمانی به کربلا را مورد بررسی قرار داده سپس علت و نحوه شهادت شهید ثالث ملامحمدتقی برغانی را تحلیل نموده و در ادامه به تبیین وقایع قلعه طبرسی واقعه زنجان و قلعه نیریز پرداخته است. در ادامه نگاهی دارد به ترور ناصرالدین شاه بهدست عمال بهائی، اختلافات بین بهائیان و ازلیان، کمیته مجازات و واقعه ابرقو، همچنین چهرههای شاخص بهائی دوره پهلوی که در ساواک بودند، معرفی شدهاند و در نهایت نقش بهائیان در فتنه ۸۸ مورد بررسی قرار گرفته است.
کتاب محصول همکاری گروهی از نویسندگان و پژوهشگران حوزه بهائیت است که سعی نمودهاند با ارائه مستندات، تناقض میان گفتار و تعلیمات بهائی و آنچه را در واقعیت به آن عمل میکنند، آشکار سازند.
کتاب فریب (۱۳۹۵)
کتاب «فریب» حاوی خاطرات «مهناز رئوفی» نجاتیافته از دام بهائیت میباشد. وی علاوه بر این کتاب، آثار پرمخاطبی چون «سایه شوم»، «چرا مسلمان شدم»، «نامهای به برادرم» و «رمان مسلخ عشق» را در نقد آموزههای بهائیت افشای مسائل پشت پرده محافل بهائی و روابط آنها با بیگانگان به ویژه رژیم اشغالگر قدس به رشته تحریر در آورده است.
فریب، به ابعاد دیگری از اسرار درونی محافل بهائی در قالبی جذاب و داستانی پرداخته چنانکه خانم رئوفی درباره انگیزه نگارش کتاب مینویسد:
«با توجه به ادامه تمسک و توسل بزرگان فرقه بهائیت به فریب، در معرفی خود بهعنوان آیین و توسل به حقه نیرنگ در جهت حفاظت از سرسپردگان خود در حصر تشکیلات فرقهای اثر حاضر را با عنوان «فریب» تقدیم میکنم. امیدوارم تمامی دوستان و آشنایان بهائیام با خواندن این کتاب و درک صحیح از بهائیت راه گم کرده خویش را پیدا نموده و از ضلالت و گمراهی خارج به دنیای نور و روشنایی وارد و در کنار امت بزرگ اسلام از حیات دنیوی خود بهره وافر برده و خانه آخرت خود را از ویرانی نجات دهند.»
مهناز رئوفی بهعنوان یک بهائی نجاتیافته پس از کتاب «سایه شوم»، از مجموعه کتابهای «نیمه پنهان» (جلد ۲۶) که با استقبال مخاطبان روبهرو شد، در این اثر با شیوهای روایی، داستان واقعی زن جوانی را روایت میکند که بر اثر غفلت و نبود شناخت، ناآگاهانه با افراد تشکیلات مافیایی بهائیت به حشر و نشر میپردازد، بهطوری که در مدتی کوتاه خود و خانوادهاش، جملگی در دام این فرقه سراسر قریب، اسیر شده و زندگیشان با اتفاقاتی ناگوار همراه میگردد.
نویسنده در این کتاب به تبیین ماهیت واقعی فرقه بهائیت و تشکیلات مافیایی آن ضمن روایت داستانی واقعی پرداخته و شیوههای فریبکاری این شیادان را آشکار میسازد. آلودگی و پلیدی غیرقابل تصور سران فرقه از جمله موضوعاتی است که مورد دقتنظر و توجه قرار گرفته است.
ارزشها و ضدارزشها در بهائیت، تعالیم استعماری این فرقه، ساختار تمامیتخواه سران این تشکیلات مخوف، فساد مالی و اخلاقی، بیبندوباری و هرزگی اعضای تشکیلات بهائی از دیگر مسائلی است که نویسنده در خلال روایت ماجرا به آنها اشاره کرده تا در نهایت خواننده دریابد ترفندهای مبلغان بهائی برای جلب و جذب جوانان بهویژه کسانی که از فقر و بیکاری رنج میبرند، سرابی بیش نیست که رهاوردی جز هلاکت نخواهد داشت.
کتاب پشت پرده تشکیلات (۱۳۹۵)
این کتاب داستان زندگی بهزاد جهانگیری یکی از نجاتیافتگان فرقه بهائیت از لحظه تولد در میان بهائیان تا زمان رهایی از این فرقه شوم است که به قلم سعید سجادی به رشته تحریر درآمده.
جهانگیری در دوران خدمت سربازیاش در جنوب، علیرغم اطلاع سازمان عقیدتی – سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران از بهائی بودنش، مورد لطف و اعتماد روحانیون جهادگر قرار میگیرد تا جایی که خود را در صفوف نماز جماعت مسلمانان جا میزند تا برای لحظهای هم که شده از کابوس بهائیت رها شود.
وی یادآور میشود، بهائیان در طول جنگ برای پیروزی صدام و اشغال کشور، دست به دعا بوده و ادعا میکردند، جمهوری اسلامی نابود میشود؛ چون از اسرائیل به ما بشارت داده شده و با پیروزی صدام تاریخ به سود ما رقم خواهد خورد.
جهانگیری حتی در دوران نوجوانی در ایام سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) همراه با مردم کوچه و بازار اشک میریخت، اما بهدلیل اسارت در زنجیرهای نامرئی فرقه، پر پروازی برای رهایی نمییابد تا اینکه مهر ورزیدن به یک دختر او را در مسیری جدید قرار میدهد؛ راهی که وی را در برابر اعضای محفل بهائی قرار میدهد. بدینسان او در برابر اعضای محفل که مورد حمایت سازمان ملل متحد و رادیوهای بیگانهاند میایستد و فصلی جدید را در زندگیاش رقم میزند.
جهانگیری در خلال خاطراتش از فساد حاکم بر جلسات اعضای فرقه بهائی میگوید؛ از دخترانی که به نام روشنفکر بازی، مردهای زیادی را تجربه میکنند، زنان شوهرداری که خیانت به شوهر را نوعی مبارزه با اسلام معرفی مینمایند و جوانهایی که دلهایشان پر از کینه سرکردگان عکانشین در اسرائیل است. اما جرئت سخن گفتن ندارند.
جوانانی که به اسلام عشق میورزند اما اعضای محفل آنها را با کثیفترین شیوهها در قفس خوردن و خفتن و تن دادن به غرایز جنسی نگه میدارند.
وی در گوشهای دیگر از خاطرات خود از جوانانی میگوید که به سودای زندگی در آمریکا و ادامه تحصیل بهائی شدند، اما در نهایت پس از ازدواج با یک دختر بهائی سر از شاگرد مکانیکی در ایران درمیآورند. کسانی که پس از بازی خوردن برای رهایی تلاش میکنند.
کتاب بهائیت از درون (۱۳۹۵)
«بهائیت از درون» عنوان کتابی است که به سرگذشت زندگی یکی دیگر از فریبخوردگان بهائی پرداخته است. «غلامعباس گودرزی» (ادیب مسعودی) طلبهای جوان در شهرستان بروجرد است که با فقر و تنگدستی بسیار، روزگار میگذراند. بهائیان از این نقطهضعف استفاده نموده با تطمیع او را فریب داده و جذب این فرقه ضاله میکنند. جالب آنکه در ادامه برای فریب اذهان عمومی وی را مجتهد و نماینده یکی از مراجع تقلید وقت معرفی میکنند.
انسانها حتی در قامت یک مبلغ دین مصون از اشتباه نیستند. افراد نیازمندیهای متفاوت و متنوعی دارند که در صورت عدم دستیابی به هر کدام امکان لغزش آنان وجود دارد. آنچه آدمی را حتی در شرایط نیاز و اضطرار از آفت جریانهای باطل مصون نگهداشته و روح و روان او را حفظ میکند، میزان ایمان و اعتقادش به توانایی خالق هستی است.
خوانندگان محترم با مطالعه کتاب، خود به این نتیجه خواهند رسید که فرقه سیاسی بهائیت چگونه طی فرایندی پیچیده پروژه فریب را روی ادیب مسعودی پیاده و او را مصادره و مسخ مینماید؛ بهطوری که خارج از دستورات فرقهای قدرت برداشتن قدمی و گفتن کلامی را نداشته است.
این اثر کاری از خانم مهناز رئوفی است که طی آخرین سالهای حیات مرحوم گودرزی بهصورت تاریخ شفاهی، طی چندین نشست با ایشان اخذ و پس از تنظیم بهچاپ رسیده است.
کتاب شیخیه، زمینهساز بابیه (۱۳۹۰)
مؤلف کتاب «شیخیه زمینهساز بابیه» آقای سید محمدحسین فقیهایمانی است که در این اثر ابتدا به معرفی فرقه شیخیه و مؤسس آن پرداخته در ادامه به رکن رابع در شیخیه و اینکه چگونه این تفکر منجر به ایجاد فرقه بابیه و پس از آن بهائیت شده است، اشاره میکند.
این اثر مشتمل بر سه بخش میباشد:
۱. فرقه شیخیه و مؤسس آن
۲. رکن رابع شیخیه، زمینهساز فرقه بابیه
۳. معماران بابیه
نویسنده تلاش نموده با نگاهی منصفانه نسبت به بابیگری و بهائیگری که ساخته شیخیهاند، نشان دهد آنان که با ولایت علیه ولایت، فرقه شیخیه را شکل دادهاند با دینالله که تشیع باشد، نفاق و دورویی کرده و نردبامی شدهاند برای کفر و الحاد، پیامبر و امامتراشی و ادعای الوهیت امثال علیمحمد شیرازی و حسینعلی نوری.
نسخه فارسی کتاب در سال ۱۳۹۰ به چاپ رسیده و در سال ۱۳۹۶، ترجمه انگلیسی آن نیز منتشر شده است.
ارتباط با ما: [email protected]