مدتی قبل سخنگوی تشکیلات بهائیت در مصاحبهی خود در خصوص موضوع پیگیری گزارش ۱۲۲ صفحهای تشکیلات بهائیت به سازمان ملل، گفت: «در این مقطع زمانی که دولت ایران خواستار برقراری ارتباط با غرب است، بسیار مهم است که مسئلهی (: بهانهی) حقوق بشر (از سوی دولتهای غربی) به حاشیه برده نشود و اولویت خود را حفظ کند» !
ثابتی در ابتدا گفت: «در این مقطع زمانی که دولت ایران خواستار برقراری ارتباط با غرب است، بسیار مهم است که مسئلهی (: بهانهی) حقوق بشر (از سوی دولتهای غربی) به حاشیه برده نشود و اولویت خود را حفظ کند». نمایندهی بهائیان در ادامه، از خوشبینی بهائیت نسبت به وعدههای انتخاباتی ریاست جمهوری ایران سخن گفت و افزود: «با این حال تغییری در حال بهائیان حاصل نشده و در برخی موارد نیز وضعیت بهائیان بدتر شده و چند هزار مقاله نیز در علیه بهائیان منتشر شده که تهدید گروههای افراطی را در پی دارد».
مجری در ادامه از ثابتی در خصوص خواستهی تشکیلات بهائیت از کشورهای غربی میپرسد که پاسخ میشوند: «کشورهای غربی به خصوص در این مقطع که مسائل دیگری در خاورمیانه مطرح هست که ممکن است مسئلهی حقوق بشر در ایران را تحت الشعاع قرار بدهد، باید توجه خاصی به مسئلهی حقوق بشر داشته باشند، برای اینکه نقض حقوق اقلّیتها در ایران هنوز به همان منوال است. بهائیان سه نسل است که مورد آزار و اذیّت قرار گرفتهاند. بنابراین در روابط با ایران نباید فراموش شود».(۱)
اما در پاسخ به اظهارات سخنگوی تشکیلات بهائیت، لازم است تا نکاتی را عرض کنیم:
اول: شما به عنوان سخنگوی تشکیلات بهائیت، چگونه میتوانید آزادی عمل بهائیان در ایران را از کشورهای دیگر طلب کنید در حالی که در متن کتاب اقدس شما آمده است: «إنّا نَری بعض النّاس أرادوا الحرّیّة و یَفتخرون بِها اُولئک فی جَهلٍ مُبین؛ ان الحریه تنتهی عواقبها إلی الفتنة الّتی لا تخمد نارها (۲)؛ ما میبینیم بعضی از مردم به دنبال آزادی هستند و به آن افتخار میکنند، آنان در جهل آشکارند؛ قطعاً عواقب آزادی به فتنه و آشوبی ختم میشود که آتش آن فرو نمینشیند».
دوم: شما چگونه حق اعتراض به حکومت ایران را به خود میدهید، در حالی که پیشوایانتان حق هرگونه اعتراض به حاکمان را از شما سلب کردهاند: «لَیسَ لأحَدٍ أن یَعتَرِضَ عَلی الَّذین یَحکُمُونَ عَلَی العِبادِ. دَعوا لَهُم ما عِندَهُم وَ تَوَجَّهُوا إلَی القلوب (۳)؛ بر هیچکس جایز نیست که بر کسانی که حکومت میکنند اعتراض کنند. آنچه را که نزد آنان است به خودشان واگذارید و به دلها توجه کنید».
سوم: برخورد جمهوری اسلامی با عموم بهائیان (به رغم انحرافات و اثبات مکرر خیانتهای تشکیلات بهائیت به ایران و ایرانی)، همواره با رأفت اسلامی همراه بوده است. براساس اصول اسلامی، انسانی و قانون اساسی، افراد این قبیل فرقهها، علیرغم فساد عقیده و رسمیت نداشتن از یکسری حقوق مانند حق حیات، تأمین امنیت، شغل، مسکن، آموزش و پرورش رایگان، تأمین اجتماعی، دادخواهی، حق انتخاب وکیل و نظایر آن، برخوردارند و تا زمانی که مرتکب جرایم قانونی و اخلال در نظم و امنیت جامعه نشدهاند و یا دست به توطئهچینی بر علیه مذهب و نظام اسلامی نشدهاند، از حقوق فوق برخوردار میباشند.(۴)
چهارم: سخنگوی بهائیت از کشورهای غربی درخواست دارد تا صرفنظر از مسائلی که در خاورمیانه رُخ میدهد، موضوع بهائیان ایران را در اولویت پیگیری قرار دهند. اما مگر بهائیت مدعی وحدت عالم انسانی نیست، پس چگونه به جای درخواست از کشورهای غربی برای نفروختن سلاح به تروریستها و رژیمهای مرتجع منطقه برای به نابودی نکشیدن خاورمیانه و کشتار انسانهای بیگناه، اولویت درخواست بهائیت را آزادی عمل تعداد محدودی بهائی در ایران میداند؟! آیا کشتار هزاران انسان بیگناه در کشور یمن، به آزادی ۷۰ بهائی در ایران اولویت دارد؟! آیا نباید اولویت مدعیان وحدت عالم انسانی، آزادی ۲۴ میلیون یمنی از اسارت رژیمهای مرتجع مورد حمایت اربابانشان باشد؟!(۵)
آری؛ در شرایطی که کشورهای غربی به دنبال کوچکترین بهانه برای افزایش تحریم و فشار حداکثری بر مردم ایران هستند، تشکیلات بهائیت تلاش دارد تا با ادعاهای دروغین حقوق بشری، زمینه را برای عهدشکنی اربابان خود فراهم سازد.
پینوشت:
۱-به نقل یکی از کانالهای تبلیغی تشکیلات بهائیت.
۲-حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص ۱۱۶، بند: ۱۲۳٫
۳- همان، ص ۹۳، بند: ۹۵٫
۴- سید محمد هاشمی، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، نشر دادگستر، ۱۳۷۸، صص ۱۹۳-۱۸۳٫
۵- جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: نوع دوستی بهائیت، در یمن رنگ و بویی دگر دارد!