بر خلاف ادیان الهی در فرقه بهائیت، شخص با اقرار و اعلام، بهائی محسوب نمی شود، بلکه باید از فیلترهای تشکیلات بهائی رد شود و دست آخر این تشکیلات بهائی است که با سنجش ایمان و شخصیت افراد، بهائی شدنشان را پذیرفته یا رد می کند! تفاوت بهائیت با ادیان الهی از اینجا شروع می شود که مرجع پذیرش ایمان افراد در ادیان راستین، خداست نه حزب و سازمان!
بر خلاف ادعای باور قلبی بودن بهائیت، در ماده اول نظام نامه بهائی می خوانیم که بیت العدل مرجع سنجش ایمان افراد و تشخیص صلاحیت آنان برای بهائی شدن است.
بر خلاف ادیان الهی که هرآنکس بخواهد، با اقرار یا انجام مقدماتی (اقرار به شهادتین در اسلام و اقرار و تعمید در مسیحیت) می تواند به راحتی به آن دین درآید، شخص با اقرار و اعلام، بهائی محسوب نمی شود. در واقع بر خلاف شعار بهائیت به اینکه هرکس می تواند حتی با اقرار قلبی خود بهائی شود، برای بهائی شدن لازم است از فیلترهای تشکیلات بهائی رد شده و دست آخر این تشکیلات بهائی است که با سنجش ایمان و شخصیت، بهائی شدنش را پذیرفته یا رد می کند!
در اصطلاح بهائیت پس از گرایش فردی به این فرقه، ایمان، شخصیت و جایگاه او مورد سنجش قرار می گیرد و اعتقادش راستی آزمایی می شود تا دست آخر در صورت صلاحدید تشکیلات بهائی عضویتش پذیرفته و اصطلاحاً تسجیل شود. پس از طی فرایند تسجیل، افراد همچون اعضای سازمان های اطلاعاتی _ جاسوسی، کد تشکیلاتی دریافت می کند.(۱)
در همین راستا در ماده اول نظام نامه بهائی منتشر شده از سوی نهاد رهبری بهائیت می خوانیم که بیت العدل مرجع سنجش ایمان افراد و تشخیص صلاحیت آنان برای بهائی شدن است: «عضویت در جامعه بهائی مرکب از همه افرادی است که بیت العدل اعظم آنان را واجد شرایط لازمه ایمان و عمل به موجب شریعت بهائی شناخته باشد.»(۲)
اما در حالی تأیید بیت العدل پیش نیاز ایمان و عمل به مسلک بهائی معرفی شده که:
اولاً: این شیوه نه از ادیان بلکه از سازمان ها، احزاب و تشکیلات بر می آید. به عبارتی تنها دلیلی که تسجیل افراد در بهائیت را معقول جلوه می دهد که این مسلک نه یک باور، بلکه یک سازمان، حزب و تشکیلات است! اگر بهائیت تشکیلات نیست، پس چرا افراد باید درخواست عضویت خود را در آن اعلام کنند؟! اگر بهائیت تشکیلات نیست، پس طرد بهائیان مستبصر یا حتی معترض چه معنا دارد؟!(۳)
ثانیاً: تشکیلات بهائیت که خود را دینی جهانی معرفی می کند، چگونه می تواند برای پذیرش ایمان و عمل افراد به احکام مسلک بهائی شرط بگذارد و برای خروج شان هم مجازات تعیین کند؟! و در عین حالی که درهای ورودی و خروجی بسته ای دارد، شعار تحری و جستجوی آزادانه حقیقت سر دهد؟!(۴)
آری؛ تفاوت بهائیت با ادیان الهی از اینجا شروع می شود که مرجع پذیرش ایمان افراد در ادیان راستین، خداست نه حزب و سازمان! و اقرار شخص به پذیرش دین الهی (حتی اگر باور قلبی به آن نداشته باشد)، موجب جاری شدن احکام در حق او شده و دیگر نیاز به صلاحیت سنجی سازمانی وجود ندارد.
پینوشت:
۱- ر.ک: اصول نظم اداری بهائی، بی نا: تهیه و تنظیم لجنه ملّی جوانان بهائی، ۱۱۹ بدیع، صص ۸-۴٫
۲- نهاد رهبری بهائیت، قانون اساسی بیت العدل، هوفمایم آلمان: مؤسسه مطبوعات بهائی، ترجمه: هیئت بین المللی ترجمه به زبان فارسی، ۲۰۱۸ م، ص ۸-۷٫
۳- ر.ک: عباسافندی، خطابات، تهران: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، ۱۲۷ بدیع، ج ۲، ص ۱۴۴٫
۴- عباس افندی، الواح وصايا، کتابخانه الکترونیکی تشکیلات بهائیت، ص ۸٫