کد خبر:9487
پ
shatrang
بهائیت در ایران

جَو زدگی : خُلق تاریخی بسیاری از ایرانیان

همه شیاطین گرد هم آمدند تا ایران را و اسلام را بزنند. در این میان، عده ای نادان از سر بی فکری و حماقت، بازیچه رسانه های شیطان شده، جَو زده در میدان به رقص درآمدند. بین اندیشمندان آمریکا و اروپایی، مشهور است که «ایرانی‌ها، قابل پیش‌بینی نیستند». چنان که چارلز کورزمن (Charles Kurzman) جامعه […]

همه شیاطین گرد هم آمدند تا ایران را و اسلام را بزنند. در این میان، عده ای نادان از سر بی فکری و حماقت، بازیچه رسانه های شیطان شده، جَو زده در میدان به رقص درآمدند.

بین اندیشمندان آمریکا و اروپایی، مشهور است که «ایرانی‌ها، قابل پیش‌بینی نیستند». چنان که چارلز کورزمن (Charles Kurzman) جامعه شناس و استاد دانشگاه کارولینای شمالی در ایالات متحده در این باره کتابی نوشت.

I published a book several years ago arguing that the Iranian Revolution had been inherently unpredictable. (1)

این (که ما غیر قابل پیش‌بینی هستیم) یک نتیجه مثبت دارد مانند یک استاد حرفه‌ای شطرنج که “قابل پیش‌بینی” نیست؛ یا برنده است، یا اگر هم بازنده باشد، حریف خود را به سختی و دردسر می‌اندازد. اما این قضیه، گاهی برای خودمان هم اسباب دردسر می‌شود. همانا ما غیر قابل پیش‌بینی هستیم، چون بسیاری از ایرانیان، جَو زده هستیم. نمونه‌ی آن در همین آشوب اخیر.

نخستین بار که از این خلق و خویِ برخی از هموطنان، ترسیدم، آنجایی بود اولین بار، سریال “ستایش” پخش شد. در آن سال، بسیاری از دخترانِ نو رسیده، نامشان ستایش شد. یکی از دوستان مزاح می‌فرمود که پدرم خواست اسم برادرم را “ستایش‌علی” بگذارد. با بدبختی او را منصرف کردیم! صد البته ما مخالف اسم ستایش نیستیم.

نمونه دیگر، مادر کیان پیرفلک است. نوجوانی که در آبان ۱۴۰۱، در حوادث ایذه به دست اشرار و عوامل ضد انقلاب کشته شد. زنِ نادان، در جمع مسئولین به آنان التماس می‌کند که شما را به قرآن قسم، نگذارید خون پسرم پایمال شود. فردای آن روز در جمع مُشتی باستانگرای برانداز بَددین، می‌گوید که نظام، پسر من را کشته و بعد هم می‌گوید که قرآن پخش نکنید، پسرم از قرآن متنفر بود! تمام شد؟ خیر! یک روز بعد، همین زن، لبریز از شهوتِ دیده شدن، با صدا و سیما مصاحبه می‌کند که آن حرف‌های من نبود. باد بین جمعیت می‌وزید و صدایی شبیه صدای من تولید شد و یک عده از حرفهای من سوء استفاده می‌کنند. بعد هم ادعا کرد، تمام آنچه در اینستاگرام از قول من علیه نظام گفته می‌شود، دروغ است و گوشی من اصلاً دست من نیست! یک نفر دیگر گوشی‌ام را برداشته و این پُست‌های ضد دینی و ضد نظام را منتشر می‌کند!

جَوزَدگی، هنگامی که با حماقت تلفیق شده، در ذهن یک ابله جا بگیرد، حتماً مایه‌ی ویرانی است.

پی‌نوشت:

  1. بنگرید به: Middle East Institute (MEI), Charles Kurzman, “The Iranian Revolution at 30: Still Unpredictable”, January 29, 2009

 

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please