به این صحبت های مولوی عبدالحمید توجه کنید: «ما بارها گفته ایم که ما شیعه و سنی نداریم. ما اینجا اقوام نداریم، همه ایرانی، همه یکی هستند از زرتشتی ها گرفته تا دراویش گرفته تا دیگه تمام ادیان اینجا، روش های اینجا، گرایش ها … حتی بهائی ها! بهائی ها هم انسانند مال ایرانند، حقوق دارند، حق آنها هم رعایت بشه.» درپی این سخنان، یکی از پژوهشگران اهل سنت سوالی را از چند مرکز بزرگ اهل سنت مطرح کرد؛ حکم بهائیت در اسلام چیست؟ او این سوال را از این مراکز پرسید: دارالعلوم گشت سراوان، دارالإفتاء لبنان و دارالإفتاء مصر. در نهایت چنین نتیجه گرفت که: بهائیان خارج از اسلام هستند و کسی که بهائی شود مرتد است و این یک مسئله اجتماعی است. حال این سوال مطرح است که؛ آیا فرقه خارج از اسلام و یا یک مرتد حقوفش مانند مسلمانان است؟ آیا نظر اسلام این است؟
و به همین دلیل نظرات خارج از چهارچوب احکام اسلام مولوی عبدالحمید را منحرف می داند.
اما سوال اینجاست که چرا برخی از علمای اهل سنت در حمایت از عبدالحمید بیانیه صادر می کند؟ این بیانیه ها برای مصالح اسلام است یا منافع شخصی و حزبی؟ آیا می توان مصالح اسلام را فدای منافع حزبی و شخصی کرد؟ عبدالحمید امروز می گوید: بهائیان حقوق شهروندی یکسانی با مسلمانان دارند به این دلیل که همه اینها در کشتی ایران سوار هستند. قطعا روزی می رسد که خواهد گفت همجنس گرایان ایران، حقوق شهروندی یکسانی دارند و در کشتی ایران سوار هستند. او موضعش را مشخص کرد و نشان داد نظراتش منطبق بر اسلام نیست اما معدود علمای اهل سنتی که از او دفاع کردند چه در ایران و چه در جهان اسلام، باید موضع خود را در قبال اسلام عبدالحمید مشخص کنند وگرنه روزی خواهد رسید که در آن روز پشیمانی سودی نخواهد داشت.
منبع: www.baha9.ir
با تشکر از خ- ک