میرزا حسینعلی بهاء سرکرده بهائیان برخلاف مبانی قرآن کریم نه تنها پیروانش را به تفکر در آثار و کلمات خویش دستور نمی دهد، بلکه آمرانه از آنها می خواهد چشم و گوش خود را ببندند و هرآنچه وی می گوید بپذیرند. (مجموعه الواح مبارکه، صفحه ۳۷۵)
این در حالی است که این فرقه ضاله مدعي است كه تقليد موجب خسران است و هر فردي بايد با ادراكات و احساسات خود در هر امري از امور، تحري و تحقيق نمايد و جوياي حقيقت باشد، با گوش خود بشنود و با چشم خود ببيند و با احساسات خود درك نمايد كه در اثر آن بر وحدت و يگانگي خواهد رسيد. [اشرف. فرامرز. مجموعه اي از مطالب ديانت بهائي به اختصار. موسسه ملي مطبوعات امري ۱۳۱ بديع.]
گویا بهائیان دستور رهبر خود را فراموش کرده اند! البته این دستور بقدری غیر قابل اجرا و غیر عاقلانه است که بهائیان مجبور می شوند در عصر حاضر برای حفظ ظاهر روشنفرانه خود این امر رهبرشان را نادیده بگیرند زیرا چگونه در عصر حاضر می توان کور و کر شد و هرآنچه بنیانگذار فرقه دستور می دهد پاسخ مثبت داد؟ این اهانت به شعور مخاطب نیست که به او گفته شود به چیزی فکر نکن، عقل را تعطیل کن و هرچه رهبر فرقه می گوید عمل کن؟
براستی چشم ها را روی حقیقت بستن، با شعار تحری حقیقت که از مهمترین تعالیم این فرقه است، سازگاری دارد؟ آیا با چنین استبداد و خودکامگی رهبر بهائیان، حق طلبی و معرفت خواهی در این فرقه وجود خواهد داشت؟