بازخوانی پرسشنامه استخدامی رئیس اداره کل سوم ساواک
در قسمت اول مستند پرویز ثابتی که شبکه منوتو سوم آذر پخش کرد، مدیر امنیت داخلی ساواک ادعا کرد که در خانوادهاش هم مسلمان بودند و هم بهائی؛ عمههایش مسلمان و خالههایش بهائی بودند و درباره خودش گفته «من از همان موقع اعلام کردم هیچ دینی ندارم.» علاوه بر آن خودش را یک «آگنوستیک» (ندانمگرا) معرفی کرده و مدعی است «هنوز وجود خدایی به طوری که ما میشناسیم یا به ما معرفی شده اثبات نشده!»
بهائیت در ایران، برداشت از سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در قسمت اول مستند پرویز ثابتی که شبکه تلویزیونی فاسد و صهیونیستی «منوتو» سوم آذر پخش کرد، مدیر امنیت داخلی ساواک ادعا کرد که در خانوادهاش هم مسلمان بودند و هم بهائی؛ عمههایش مسلمان و خالههایش بهائی بودند و درباره خودش گفته «من از همان موقع اعلام کردم هیچ دینی ندارم.» علاوه بر آن خودش را یک «آگنوستیک» (ندانمگرا) معرفی کرده و مدعی است «هنوز وجود خدایی به طوری که ما میشناسیم یا به ما معرفی شده اثبات نشده!»
او این ادعاها را برای اولین بار در کتاب خاطراتش «در دامگه حادثه[۱]» که سال ۱۳۹۰ منتشر شد گفته بود که «از موقعی که به سن بلوغ رسیده و خود را شناختهام، به هیچ دینی اعتقاد نداشتهام. یک فرد غیردینی و غیرمذهبی بودهام. نه بهائی بودهام و نه مسلمان و نه پیرو دینی دیگر.» (ص۶۴۸) و « از لحاظ فلسفی من به اومانیسم (انسانگرایی) باور دارم. آگنوستیک هستم یعنی عقیده دارم وجود خدا به صورتی که معرفی شده است، ثابت نگردیده است.» (ص۶۴۹)
ولی در همان گفتوگوها ضدیت آشکار خود را با مذهب نشان داد: «واقعا اگر قدرتی داشتم نقش مذهب را به حداقل میرساندم و روشنگری میکردم.» (ص۵۸۸)
چنانکه خودش نیز در کتاب خاطراتش اشاره کرده در پرسشنامه استخدامی (چه در وزارت آموزش و پرورش، چه وزارت دادگستری و چه ساواک) مینوشت: «مسلمان شیعه اثنیعشری»: «من که نمیتوانستم بنویسم بیدین. اینقدر احمق و متعصب نبودم که آینده خدمتی خود را خراب کنم که چه؟ چه چیزی را ثابت کنم؟» (ص۶۵۱)
جالب آنکه یکی از دلایل او در ضدیت با شیعه، کاربرد «تقیه» در این مذهب است که آن را «مجاز دانستن دروغگویی در مواقع لازم» تعبیر میکند. (ص۵۶۲)
ثابتی با وجود اینکه مدعی است از سن بلوغ دینی نداشته، اما در پرسشنامه استخدامی خود که ۱۳۴۷/۵/۱۴ در اداره کل سوم ساواک پر کرده، کنار ستون مذهب نوشته «اسلام (شیعه اثنیعشری)».
او در پشت صفحه پرسشنامه این توضیح را نوشته است: «البته باید در ستون مذهب نوشت شیعه، زیرا اسلام دین است و شیعه مذهب است. ولی اینجانب در کلیه سؤالات در پاسخ ستون مذهب اسلام نوشتهام و این امر از جهتی اشتباه است و باید مینوشتم شیعه. علیعهذا جهت مزید استحضار اضافه مینماید کلیه اشخاصی که بنده نوشتهام مذهب اسلام به دین اسلام متدین و دارای مذهب شیعه اثنیعشری میباشند.»
او دین پدرش، حسین و مادرش، ضیاء را اسلام ذکر کرده و برخلاف ادعای اخیرش سال ۱۳۴۷ مذهب خالهها و خالهزادههایش را اسلام و مذهب داییهایش را «فرقه بهائی» عنوان کرده است.
فریب دیگر ثابتی[۲] این بود که او در پرسشنامه استخدامی از لفظ «فرقه بهائی» استفاده کرده است اما در کتاب خاطراتش بهائیت را از «ادیان ابراهیمی» و «شاخهای از دین اسلام (شیعه اثنیعشری)» میداند. یعنی حتی ایشان در آن موقع که اقوامش بهائی بودند، این گروه گمراه را فرقه معرفی نموده است نه دین آسمانی.
منبع:
مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران https://irdc.ir/fa/news/8577
[۱] – در دامگه حادثه: بررسی علل و عوامل فروپاشی حکومت شاهنشاهی/ گفتوگو از عرفان قانعیفرد. تهران: نشر علم ۱۳۹۰٫
[۲] – پرویز ثابتی فرزند حسین در ۱۳۱۵ ش. و در خانوادهای بهایی در بخش سنگسر سمنان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستانهای حسینیه و شاهپسند سنگسر گذراند و دوران متوسطه را در مدرسه فیروز بهرام تهران طی کرد. در سال ۱۳۳۷ از دانشکده حقوق دانشگاه تهران در رشته قضائی مدرک کارشناسی گرفت. در همین سال به استخدام ساواک درآمد. ساواک دارای ۱۰ اداره کل بود. اداره کل سوم (امنیت داخلی) مهمترین و معروفترین بخش ساواک بود.
ثابتی در اوج سرکوبهای ساواک در سال ۱۳۵۲ به جای ناصر مقدم رئیس اداره کل سوم ساواک شد. همان ادارههای که آوازه رعب، وحشت و شکنجههای آن نه تنها در میان مردم ایران بلکه در سراسر دنیا مشهور بود. رئیس سازمان عفو بین الملل در سال ۱۹۷۵ (۱۳۵۴ شمسی) گفت: «از جمله سیاهترین کارنامه حقوق بشری جهان متعلق به رژیم پهلوی است.» نفرت عمومی از واژه ساواک به حدّی بود که تا چندین سال بعد از انقلاب نیز، صرف اعلام تشکیل یک نهاد اطلاعاتی، بازخورد منفی داشت. زیرا دستگاه اطلاعاتی برای مردم یادآور ساواک بود.
ثابتی طبق سلسله مراتب نفر دوم ساواک بود ولی به دلیل گستره اختیارات تبدیل به مهمترین شخصیت امنیتی رژیم شاه در دهه ۵۰ شد. در آن دوره ثابتی هر از گاهی بعنوان مقام ارشد امنیتی در برنامههای تلویزیونی حاضر میشد و از موفقیتهای ساواک در مبارزه با مخالفان سیاسی و چریکی حکومت صحبت میکرد. همین امر باعث شد او در چشم مردم به فردی ترسناک و نفرتانگیز تبدیل شود. ثابتی با حسین فردوست و امیرعباس هویدا روابط نزدیکی داشت و اخبار و گزارشات منظمی از عملکرد و فعالیتهای اداره کل سوم ساواک را در اختیار این دو قرار میداد. فردوست ثابتی را فردی جاهطلب و متظاهر میدانست و معتقد بود که ساواک در دوران مدیریت او بر اداره کل سوم به نهایت بدنامی رسید.
پس از آغاز جنبشهای مردمی دوران انقلاب، ثابتی طرفدار سیاست سرکوب مخالفان بود و به شاه پیشنهاد کرده بود تا اجازه دهد تا ساواک ۱۵۰۰ نفر از مخالفان شاخص سیاسی را دستگیر کند و به طور همزمان مخالفان را با شدت هر چه تمامتر سرکوب کند. او وعده داده بود که با اجرای این سیاست بزودی ناآرامیها فروکش خواهد کرد. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دعوت مرتبطین خود در سازمان سیا به آمریکا رفت و در آمریکا ساکن شد. وی بعداز دهها سال خاموشی بالاخره در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ ایران ، در تجمع عناصر ضد انقلاب در آمریکا شرکت کرد. ( https://www.mehrnews.com/news)