شریک جرم رضاخان در ایران کیست؟
بعد از انعقاد قرارداد ۱۹۱۹میان ایران و انگلیس، مخالفت نمایندگان مجلس شورای ملی با این قرارداد استعماری، انحطاط کامل حکومت احمد شاه قاجار و بیم استیلای بلشویکها بر ایران، سیاستمداران انگلیسی را متقاعد کرد که بایستی نسبت به تغییر رژیم ایران اقدام کنند. در همین ارتباط، در اواسط ژانویه ۱۹۲۱ ژنرال آیرون ساید انگلیسی به این نتیجه رسید که برای غلبه بر مشکلات حکومت انگلستان در ایران تنها یک راه حل وجود دارد و آن هم برقراری یک “دیکتاتوری نظامی” در ایران است. از این رو رضاخان میرپنج توسط انگلستان انتخاب شد تا با استفاده از او بندهای قرارداد ۱۹۱۹ را اجرایی کنند. از این رو میتوان گفت اقدامات رضاخان در طول مدت ۱۶ سال سلطنتش، مثل استقرار مستشاران خارجی، حفظ تمامیت ارضی، تشکیل ارتش و توسعه راهها و خط آهن، همه برنامه مورد نظر انگلیسیها بود که ۶ سال قبل از به سلطنت رسیدن رضاخان در قالب قرارداد ۱۹۱۹ به ایران تحمیل شده بود.
برخی اسناد حکایت از دخالت بهائیت در شناسایی و معرفی رضاخان به اردشیر جی ریپورتر – واسطه انگلیس و ژنرال فریزر – دارد. بر اساس این اسناد، طبیعی است که بهائیت مورد حمایت همه جانبه رژیم پهلوی قرار گرفته و اهرمی برای شکستن اقتدار دین اسلام و روحانیت باشد.
محمدرضا آشتیانی زاده وکیل پُر اطلاع مجلس شورای ملی در عصر پهلوی می گوید:
حبیب الله رشیدیان مستخدم سفارت انگلیس و عامل مشهور بریتانیا در ایران[۱] برایم نقل کرد که چند سال قبل از کودتای ۱۲۹۹، به دستور کلنل فریزر انگلیسی، بیشتر روزهای هفته صبح به منزل «عین الملک که از متنفذین و کملین فرقه بهائیه بود و با وی سوابق دوستی و صحبت داشتم میرفتم در آنجا با اردشیر جی آشنا شدم و اردشیر جی روزی به عین الملک گفت:
«از شما خواهشمندم که با محفل بهائیان به مشورت بنشینید و از آنها بخواهید تا صاحب منصبی بلند قامت و خوش قیافه پیدا کنند و به شما معرفی نمایند و شما آن صاحب منصب را با من آشنا کنید».
اما به دو شرط:
- اولاً این که آن صاحب منصب نباید صاحب منصب ژاندارم باشد و حتماً باید صاحب منصب قزاق باشد.
- ثانیاً شیعه اثنی عشری خالص نباشد – که ارباب اردشیر جی مخصوصاً جمله اخیر را باز تکرار کرد و برای بار دوم گفت که آن صاحب منصب نباید شیعه اثنی عشری خالص باشد.
رشیدیان گفت پس از آن ملاقات، عین الملک، رضاخان را با ارباب اردشیر جی آشنا کرد و اردشیر وسیله آشنایی رضاخان با فریزر می شود و فریزر او را به دیگر انگلیسیهای دست اندرکار کودتا چون هاوارد اسمایس و گاردنر – کنسول انگلیس در بوشهر – معرفی می نماید[۲].
با این گزارش می توان گفت فرقه ضاله بهائیت از زمان تأسیس تاکنون یکی از نقش های اصلی که برای دشمنان ایران و اسلام بویژه انگلیس خبیث بازی کرده نقش سرپل برای جاسوسی در ایران بوده است که با قدرت گرفتن این فرد قلدر بی سواد در کشور و کودتای وی در کشور که رسما شاه ایران شد(۱۳۰۴ ه ش)[۳] اقداماتی خباثت آمیزی در ایران کرد که هنوز که هنوز است آثار آن در کشور باقی است. اقداماتی مثل:
- قدرت گرفتن عوامل بیگانه در کشور از جمله فرقه ضاله بهائیت
- گسترش فرهنگ ضد اسلامی اباحه گری و ولنگاری در کشور با اقداماتی مثل دستور کشف حجاب خانم ها و … در سال ۱۳۱۴ش/۱۹۳۵م به دنبال فرمان کشف حجاب، زنان به شکلی بدون حجاب نیز به دانشکده ها راه یافتند و در ادارات دولتی به کار گرفته شدند. در این زمان مدارس مختلط دختران و پسران تأسیس گردید. از آغاز این جریان یک نظم نوین با آهنگی شتابان که مورد نظر رضاشاه در حذف اسلام بود، به نظام آموزش و پرورش جدید ایران پای نهاد و به صورت یک نظام یکپارچه در سیطره کامل دولت نمایان شد.
- بزرگترین خیانت به فرهنگ کشور اسلامی ایران، مبنی بر غیر اسلامی کردن نظام آموزش و پرورش. تغییر نظام آموزش و پرورش از عمده ترین اقدامات رضاشاه در نیل به اهداف تجددخواهی وی بود، در سالهای ۱۳۰۶-۱۳۱۳ش/۱۹۲۷-۱۹۳۴م و تصویب نامه هایی درباره آموزش عمومی و اجباری رایگان ابتدایی و دبیرستان و آموزش عالی و همچنین تأسیس شبکه آموزش غیر مذهبی و دولتی و حتی آموزشگاه ها و دانشکده های علوم تربیتی غیر اسلامی وضع شد. به موجب این قوانین مدارس از اختیار علماء و مبلّغان دین خارج شد. رضاشاه بر این عقیده بود که روحانّیت مهمترین مانع بر سر راه ترقی است و دولت و وزارت فرهنگ مسؤولیّت اداره و نظارت کلیه مدارس را بر عهده گرفت.
- از بین بردن حقوق و اختیارات علماء دین در سیاست و حکومت و آنگاه بنیان یک ایران نوین غیر اسلامی را چیدن، بر اساس موازین غربی و غیر مذهبی با تأسیس حکومت دیکتاتوری پهلوی در سال ۱۳۰۴-. کودتای ۳ اسفند را میتوان انهدام ساختار پارلمانی تازه تاسیس ایران و ایجاد یک دولت مستبد مطلقه دانست. احمد شاه قاجار در سوم آبان ماه سال ۱۳۰۲ سردار سپه را به سمت نخست وزیری منصوب کرد و خود به سفر اروپا رفت. در این دوران رضا خان فرصت را برای تثبیت قدرت خویش مناسب دید. در سال ۱۳۰۴ مجلس احمد شاه را از سلطنت برکنار کرد و رضا شاه بر تخت سلطنت نشست.
- استقرار مستشاران خارجی در ادارات:بعد از روي كار آمدن حكومت پهلوي، استفاده از مستشاران كشورهاي مختلف امري الزامي و متداول بود. به گونهاي كه براي صنعت چايكاري از چينيها، راهاندازي و تشكيل ژاندارمری با كمك سوئديها، اخذ فنون روغن زیتونگیری از طريق يونانيها، ساخت هواپیما توسط آلمانیها، ساخت توپخانه توسط فرانسويان و اتریشیها و براي ساخت ذوب آهن از مستشاران و کارشناسان روسی كمك گرفته شده است. در دوره رضاخان در مقطع آموزش و پرورش و همچنین، آموزش عالی نیز از مستشاران فرانسوی بهره جستند[۴].
[۱] – برای مطالعه سوابق و عملکرد خیانتبار او به کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی جلد دوم رجوع شود.
[۲] – سوابق رضاخان و کودتای سوم حوت ،۱۲۹۹، محمدرضا آشتیانی زاده، به اهتمام سهلعلی مددی تاریخ معاصر ایران، کتاب سوم صفحه ۱۰۷
[۳] – رضاخان در سال ۱۳۰۴ شمسی برابر با سال ۱۹۲۵ میلادی، به سلطنت رسیده و حکومت پهلوی را بنیاد نهاد.
[۴] – در جلسه ۱۰ تیر ۱۳۱۰ هيأت وزیران به ریاست “مهدی قلیخان هدایت” تصویب کرد که یک کمپانی بلژیکی کارخانه برق را در تهران دایر کند. سهم این شرکت ۵۰ درصد و سهم دولت نیز ۵۰ درصد در نظر گرفته شد. در سال ۱۳۱۸ لایحه انعقاد قراردادهای اکتشاف و استخراج برخی معادن ایران با یک شرکت هلندی به منظور گسترش صنایع و معادن به مجلس تقدیم شد. در این قانون آمده است که شرکت و کارمندانش از حمایت قانونی بهرمند هستند.
-در تاریخ ۳ تیر ۱۳۰۷ لایحهای از طرف دولت در مورد استخدام یک نفر متخصص کاغذسازی از ایتالیا جهت تأسيس کارخانه کاغذسازی در ایران مطرح شد. در قانون مذکور ذکر شد که حقوق ماهیانه متخصص مزبور و هزینه رفت و آمد او جمعأ ۶۰۰ تومان باشد. علاوه بر این، در سال ۱۳۱۹هیأت وزیران به ریاست «احمد متین دفتری» به پیشنهاد وزارت پیشه و هنر استخدام ده نفر متخصص خارجی در زمینه راهاندازی و توسعه کارخانههای قندسازی را تصویب کرد.
-در سال ۱۹۲۹ یکی دیگر از اتباع آلمان به مقام ریاست کل دیوان محاسبات و دیگری نیز به سمت مدیر امور مالی با اختیارات تام منصوب شد. به این ترتیب بانک ملی ایران توسط آلمانها قبضه شد و به تدریج کلیه معاملات داخلی و خارجی کشور زیر نظارت آنها قرار گرفت. علاوه بر این مناصب و مقامهایی چون مدیریت صنایع نظامی و سرپرستی مدرسه فنی تهران نیز به متخصصین آلمانی واگذار شده بود. اولين مستشار ورزشي ايران نیز یک انگلیسی به نام «جان هاكر» بود.
-علاوه بر این، دولت ايران، از ايالات متحده آمريکا هم براي بازسازي نيروي پليس (شهرباني) درخواست مستشار کرد و دولت آمريکا يک غيرنظامي به نام «استفن تيمرمن» را به ايران اعزام کرد. مدت قرارداد تيمرمن دو سال بود. همراه تيمرمن، يك آمريكايي ديگر به نام «جيمز شريدن» نيز در سپتامبر ۱۹۴۲ به عنوان مشاور خوراك و تداركات به ايران اعزام شد..( https://irdc.ir/fa/news– 3 اسفند ۱۳۹۶)