بهائیانِ مولود دشمنان اسلام، که همواره توسط استعمارگران و مغرضان حمایت میشدند، با آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، اقدام به فرار نموده و حتی سرمایههای خود را از ایران خارج کردند. آنان بلافاصله از سوی دولتهای انگلیس، آمریکا، کانادا و … به پناهندگی سیاسی پذیرفته شدند. البته گروهی هم متوجه اشتباهات خود و فریبکاری رهبران خود شده بودند و به دامان اسلام روی آوردند و توبه کردند.
پس از انقلاب پرشکوه ایران و قطع حمایت حکومتی از این فرقه ضاله، غربیها از این فرقه به عنوان حربهای برای مبارزه تبلیغاتی بر ضد نظام اسلامی استفاده کردند. بهائیان گریخته از ایران هم از هر فرصتی برای وارد کردن ضربه به نظام اسلامی و به شکست کشاندن نظام استفاده کردند. در این راه طرحها و برنامه و حتی سرمایه گذاریهای کلانی هم انجام دادند. علاوه بر اینها کمپانیهای خبری مثل بیبیسی، رادیو فرانسه، رادیو آمریکا، رادیو اسرائیل با همه امکانات در اختیار این فرقه صهیونیستی هستند و سعی میکنند این فرقه ضاله را در رسانههای خود، یک دین معرفی کنند.
با پیروزی انقلاب اسلامی بهائیان به یکباره تمام پشتوانه خود را در کشور از دست رفته میدیدند و تمام آمال و آرزوهای آنان نقش بر آب شده بود. در گزارش سفارت آمریکا به وزارت امور خارجه آن کشور در ژوئن ۱۹۷۹م (۱۳۵۹ش) آمده است: «یکی از نه نفر از مردان متفکر بهائیان گفت که جامعه بهائی احساس میکند از جهات اداری، اجتماعی و مالی درحال مرگ است و با بدترین بحران در تاریخ صدوبیست و هشت سالهاش مواجه شده است»[۱]
در مجموع باید گفت پیروزی انقلاب اسلامی ایران باعث شد ماهیت اصلی این فرقه آشکار شود و پایگاه آنان را در ایران که به اوج خود رسیده بود و دوران طلایی خود را سپری میکرد، ویران شود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قطع حمایت حکومتی از این فرقه ضاله، غربیها و دشمنان، از این فرقه هم حربهای برای مبارزه تبلیغاتی بر ضد نظام مقدس اسلامی ساختند و طی اینسالها هنوز هم به دنبال آسایش این جاسوسان دستآموز هستند؛ برای نمونه میتوان به حمایت رونالدریگان ـ رئیس جمهور وقت آمریکا ـ از چند جاسوس بهایی اشاره کرد که به جرم جاسوسی بیگانگان در جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران دستگیر شده بودند. حضرت امام خمینی رحمه الله علیه در پاسخ به آن حمایتها فرمود:
نمیدانم این که در بعضی رادیوها پخش کردند صحبت رئیس جمهور آمریکا را ملاحظه کردید؟ که ایشان از همه دنیا استمداد کردند برای اینکه این بهاییهایی که در ایران هستند و مظلومند و جاسوس هم نیستند و به جز مراسم مذهبی به کار دیگر اشتغال ندارند و ایران برای همین که اینها مراسم مذهبیشان را به جای میآورند، ۲۲ نفرشان را محکوم به قتل کردهاند، ایشان از همه دنیا استمداد کرده که اینها جاسوس نیستند، اینها یک مردمی هستند که دخالت در هیچ کاری ندارند و روی انسان دوستی ایشان این مسائل را میگویند….[۲]
اگر ایشان (ریگان) این مسائل را نمیگفت، خوب گاهی اذهان ساده احتمال میدادند که خوب اینها هم یک مردمی هستند که ولو اعتقاداتشان فاسد است، لکن مشغول کار خودشان هستند …لکن بعد از اینکه اقای ریگان گفتهاند، شهادت دادند به اینکه اینها جز مراسم مذهبی چیزی دیگری ندارند، باز هم میتوانیم باور کنیم؟ از آن طرف وقتی که حزب توده را (به جرم جاسوسی) میگیرند شوروی صدایش بلند میشود که یک عده مردم بیگناهی که با جمهوری اسلامی هم موافق بودند … دولت ایران بیخودی آمده است اینها را گرفته و حبس کرده، از آن طرف هم آقای ریگان میگوید که این بهاییها، بیچارهها مردم آرامی، ساکتی مشغول عبادت خودشان هستند
اگر اینها جاسوس نیستند شما صدایتان در نمیآمد[۳]. شما برای خاطر اینکه اینها یک دستهای هستند که به نفع شما هستند (اعتراض کردید) … آمریکا را میشناسیم که انسان دوستیاش گل نکرده که حالا برای خاطر ۲۲ نفر بهایی که در ایران به قول خودشان گرفتار شدند، برای انسان دوستی یک وقت همچو صدا کرده و فریاد کرده و به همه عالم متشبث شده است که به فریاد اینها برسید. مردم شما را میشناسند … اگر دلیلی ما نداشتیم به اینکه اینها جاسوس آمریکا هستند … طرفداری ریگان از آنها … کافی بود.
بهائیها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزبی که در سابق انگلستان پشتیبانی آنها را میکرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانی میکند.اینها هم جاسوسند مثل آنها … مسأله این است که طرفدار اینها شما آقای ریگان هستید ….»[۴]
[۱] – بهائی گری، اسناد لانه جاسوسی، ص۹، (به نقل از ویژه نامه ایام، ش ۲۹، سال ۱۳۸۶، ص۵۲)
[۲] – امام خمینی، پیشین، ج۱۷، ص۲۶۶، مورخه ۷/۳/۱۳۶۲.
[۳] – به دلیل محرز شدن جاسوسی عده ای از سران تشکیلات در شهرهای مختلف کشور و نیز کمک به تثبیت نظام شاهنشاهی و نیز حیف و میل اموال مسلمین و سرازیر کردن بیت المال به جیب صهیونیست ها، تعدادی از آنان دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه های انقلاب اسلامی به حبس های متفاوت و اعدام محکوم شدند بهائیان تا سال ۱۳۶۲ کماکان به طور مخفیانه به فعالیتهای تشکیلاتی خود ادامه می دادند. در این سال دادستان کل کشور با انتشار نامه رسمی هرگونه فعالیت تشکیلاتی بهائیت در ایران را ممنوع اعلام نمود. علی رغم ممنوعیت فعالیت تشکیلاتی سران این فرقه ضاله به دنبال تعقیب اهداف شوم اربابان خویش و برای تداوم سلطه و سیطره بر پیروان خود در ایران تلاش نمود تا با پنهان کاری به راه اندازی تشکیلات جدید در سطح محدود اقدام نماید.
[۴] – امام خمینی، پیشین، ج۱۷، ص۲۶۶ و ۲۶۷.