کد خبر:13217
پ
mali
بهائیت در ایران

شرکت های بهائی، کانال های اقتصادی بیت العدل- بخش اول

معرفی شرکتهای همسو با جنگِ نوینِ جهانی[۱] با عنایت به اهمیت پایه های اقتصادی یک کشور و لزوم ممانعت از نفوذ مخرب سودجویان معاند، پرداختن به مقوله ی اقتصاد و نگاهی به انگیزه های نفوذ اقتصادی به ویژه همراه با معرفی مؤسسه ها و شرکتهای وابسته مسئله ای مهم بوده و مستلزم رسیدگی هر چه […]

معرفی شرکتهای همسو با جنگِ نوینِ جهانی[۱]

با عنایت به اهمیت پایه های اقتصادی یک کشور و لزوم ممانعت از نفوذ مخرب سودجویان معاند، پرداختن به مقوله ی اقتصاد و نگاهی به انگیزه های نفوذ اقتصادی به ویژه همراه با معرفی مؤسسه ها و شرکتهای وابسته مسئله ای مهم بوده و مستلزم رسیدگی هر چه بیشتر مسئولین ذی ربط در این حوزه می باشد

در کلی ترین حالت، برپایی و رونق یک جریان بر دو ستون ایدئولوژی و توان اقتصادی آن استوار است به این معنا که هر قدر بار معنایی و غنای فکری یک جریان قابل قبول و مستحکم باشد برای جذب، کنترل و اداره پیروان یا گسترش خود به زیر بنای اقتصادی و پشتیبانی مالی نیازمند است. هر چند این دو وزنه در کنار یکدیگر زمینه پایندگی و پیشرفت را فراهم می آورند، اما تجربه نشان داده تشکیلاتی که مبنایش بقا به هر نحوی باشد، سعی می کند ضعف در یکی از این دو زمینه را با رشد و دستیابی به قدرت در دیگری مرتفع سازد.

مصداق بارز چنین تشکیلاتی فرقه بهائیت است که از گذشته تاکنون بی مایگی فرهنگی و مبانی پوچ فکری باورهای خود را با پوشش کمی در موقعیت های جغرافیایی متنوع از طریق صرف هزینه های بالا و ابراز وجودهای این چنینی حاشا کرده است در واقع، بهائیت سعی داشته با مخارج هنگفت و ارسال نیروهای تشکیلاتی خود به نقاط متعدد جهان، در رابطه با تعداد مناطق بهائی نشین آمارسازی چشمگیری به جهانیان ارائه دهد. چنین سرمایه گذاری هایی از سالها پیش با کمک سرکردگان حیفانشین تشکیلات بهائیت پایه گذاری شده و تا به امروز تحت پوشش شرکتهای اقتصادی ادامه یافته است.

در این سلسله مطالب قصد بر آن است تا با معرفی شرکتهای در خدمت بهائیت و پرده برداری از فعالیت این عناصر تشکیلاتی، گامی در پی آگاهی جامعه از این چپاولگران باور و امنیت برداریم؛ چرا که تمام آنچه عناصر تشکیلاتی فرقه کسب می نمایند زیر نظر و در خدمت سرکردگان بهائیت ساکن در فلسطین اشغالی می باشد. پیش از آن اشاره ای مختصر خواهیم داشت به فعالیت های اقتصادی بهائیت در ایران از گذشته تاکنون. اما قبل از بررسی اقدامات اقتصادی فرقه فرقه لازم است یادآور شویم بهائیت پیش از آنکه باوری اعتقادی یا به اصطلاح ایدئولوژیک باشد سازمانی تشکیلاتی است. به تعبیری هر فرد  برای اینکه بهائی محسوب شود، باید عضوی از تشکیلات باشد تشکیلاتی که در آن ن نظام اداری، جایگاهی نظیر اصول دین داشته و تنها سازمانی است که با وجود جود خود دین پنداری همچون منافقین (مجاهدین خلق) بر اساس تشکیلات پیش می رود. در این فرقه، یکایک افراد جایگاه سازمان یافته و مشخص خود را  داشته و بر اساس نقشه راهی که هسته مرکزی ارائه می دهد گام بر می دارند.

رمزگشایی یا تشریح نقشه های ابلاغ شده از رأس هرم تشکیلاتی فرقه بهائیت مستعد مقاله ای مستقل بوده و در این مجال نمی گنجد، اما به صورت کاملا خلاصه نابودی عقاید مسلمانان به خصوص شیعیان، اوهام پنداشتن باورهای شیعی و نهایتا به تأسی از رفقا یا حتی علمای صهیونیست خود را رسیدن به اصطلاحی تحت عنوان “نظم نوین جهانی” را می توان از اساسی ترین اهداف بهائیت به شمار آورد. این خط فکری، با توجه به باور بهانیان به عدم پذیرش احزاب گوناگون، منجر به تشکیل نوعی رژیم تمامیت خواه خواهد شد. با عنایت به این هدفگذاری های سازمانی، به سادگی می توان دریافت که هر گونه فعالیت اقتصادی بهائیت در هر برهه ای از تاریخ، در واقع نوعی تجمیع نیرو و امکانات برای خدشه دار کردن باورهای اسلامی و گامی در مسیر استقرار تشکیلات بوده است.

سیری در وضعیت اقتصادی بهائیت پیش از انقلاب اسلامی

پیش از حکومت پهلوی در ایران، تشکیلات بهائیت سرگرم درگیری های داخلی، تثبیت جایگاه سرکردگان و برنامه ریزی برای نفوذ در اجتماع بود. هر چند در همان دوران نیز نشانه هایی از حضور هر چند اندکتشکیلات در دربار قاجار دیده می شود، اما سقوط قاجار و روی کار آمدن پهلوی اول آن هم  با کمک غیر مستقیم بهائیان  مسیر تازه ای در راستای ورود به موقعیت های مطرح سیاسی و اقتصادی برای تشکیلات فراهم نمود. به سلطنت رسیدن “محمدرضا پهلوی”، نقطه عطفی در تحرکات بهائیت و نمود آشکار قرار گرفتن عناصر این فرقه در رأس امور کشور می باشد، به نحوی که می توان گفت سالهای حاکمیت رژیم پهلوی در ایران به خصوص پهلوی دوم دوران طلایی تشکیلات بهائیت بود.

در همین ایام بود که بهائیانی چون “عبدالکریم ایادی، اسد الله صنیعی، حبیب ثابت، هویدا، پرویز ثابتی، منصور روحانی، عباس آرام و برای خود جایگاهی راهبردی در دربار و رژیم فراهم نمودند. با گسترش نفوذ تشکیلات در دستگاه های دولتی ایران، تلاش جدی برای گسترش بهائیت و در پی آن نفوذ اسرائیل به نقاط مختلف جهان که در برنامه های ده ساله و پنج ساله شوقی افندی ابلاغ شده بود صورت گرفت.

اجرای این نقشه های وسیع و جهانی، مستلزم سرمایه های مالی فراخور بود. بنابر این فعالیت های تجاری، صنعتی، کشاورزی و به شکل عمده مورد توصیه سرکردگان تشکیلات قرار گرفت. در این راستا، بهبود و تحکیم پایه های قدرت اقتصادی به منظور دوام در مقابل حساسیت های جامعه شیعی ایران و به دست آوردن اهرم فشاری علیه کشور، مورد توجه بهائیت بود. به همین سبب هر کدام از بهائیان که در رژیم پهلوی به مناصب مهمی گمارده می شدند، از موقعیت خود برای ثروتمند شدن تشکیلات استفاده می کردند تا از این طریق اقتصاد مملکت را در دست گیرند(۱).

پس از مدتی با تبیین اشکار اهداف بلندپروازانه بهائیت، مبنی بر حاکمیت در سراسر جهان و لزوم تأمین سرمایه های لازم برای نیل به این اهداف، سامان بخشی اقتصادی در اولویت فرقه قرار گرفت. سرکردگان تشکیلات تمام اعضا را به کار و تلاش بیشتر و وقف بخشی از منابع مالی به تشکیلات دعوت می کردند.

مساعد بودن اوضاع بهائیت در زمان پهلوی رونق چشمگیری به اقتصاد بهائیان بخشید تا آنجا که به مدد درآمدهای حاصل از فعالیت های اقتصادی و کمک های مالی بهائیان تحت عناوین مختلفی چون حقوق ا…، تقبلی، تبرعات و فعالیتهای تشکیلاتی بهائیت توسعه پیدا کرد.

از آنجایی که تشکیلات بهائیت از زمان حسینعلی نوری تا به امروز حتی -دوران پهلوی – هیچ گاه به عنوان یک اقلیت به رسمیت شناخته نشده، امکان ثبت اموال و املاک به نام تشکیلات وجود نداشت. تنها راه موجود برای ثبت آنها، این بود که اموال منقول و غیر منقول به نام شوقی و یا افراد مورد اطمینان وی (نظیر هژیر یزدانی، حبیب پاسال و…) به ثبت برسد(۲) بنابراین، نباید تصور شود که سرمایه گذاری افرادی مثل ثابت پاسال و هژبریزدانی با دارایی های شخصی صورت گرفت بلکه تشکیلات این سرمایه را به صورت امانت برای کاسبی به آنها می سپرد، نهایتاً تنها درصدی از سود حاصل، متعلق به خودشان و مابقی در اختیار بیت العدل می بود.

ثبت اموال به نام افراد مورد اطمینان تا مرگ شوقی ادامه یافت، اما پس از آن بر سر سرپرستی اموال و املاک، اختلافاتی به وجود آمد که موجب شکاف میان بهائیان شد و چون یکدیگر را قبول نداشتند، تصمیم به تشکیل شرکتی به نام “شرکت سهامی امنا” گرفتند و تمام اموال بهائیت به نام این شرکت که در حقیقت سازمانی نیمه مخفی بود به ثبت رسید.

بخش عمده ای از سهام این شرکت که متشکل از چندین شرکت تابعه مختلف در زمینه های کشاورزی صنعتی بانکداری و… بود، بدون نام بوده و به محفل ملی بهائیان ایران تعلق داشت. محفل ملی، هزینه های مرتبط با تشکیلات را با درآمدهای حاصل از این شرکت تامین کرده و سالانه، مبالغ بسیاری برای بیت العدل در حیفا ارسال می شد. شرکت در سایه حسن ظن رژیم پهلوی به تشکیلات بهائیت، توانست در مدت کوتاهی صدها میلیون تومان املاک و دارایی جمع آوری کند و حتی تعداد سهام خود را از سه هزار سهم به ۱۵ هزار سهم ارتقا بخشد(۳).

این رشد بالای درآمد، نقش مؤثری در انتشار و نفوذ تشکیلات بهائیت به اقصی نقاط جهان به ویژه ایران داشت. از طرفی، شرکت سهامی امنا، به یک کارتل بزرگ اقتصادی برای ضربه به اقتصاد جامعه مسلمان ایران تبدیل شده بود و همین مسئله نوعی فشار اقتصادی بر جامعه تحمیل می کرد که در طول دوران پهلوی همچنان استمرار داشت. علاوه بر فعالیت شرکت امناء فساد مالی دربار نیز باعث شد، بهائیان سودجو به عرصه هایی چون رانت و قاچاق هم وارد شوند. بهائیت، ثروت حاصل از چپاول سرمایه ملت مسلمان را در راه تأمین بودجه های اسرائیل و پیشبرد غصب فلسطین مورد استفاده قرار می داد.

ادامه دارد.

[۱] – متین حمیدی

 

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please