آنچه در ادامه می خوانید
نقش بهائیت در انتخاب رضاخان توسط انگلستان
بهوسیله سرکشان و راهزنان مبتنی بود، ولی پس از کشف نفت در ایران بهتدریج هندوستان نقشی را که در قرن نوزدهم برای امپراطوری انگلستان داشت، از دست داد و مرکزیت سیاست انگلیس از هندوستان به خلیج فارس منتقل شد. با توجه به کشف نفت در ایران، به منظور استفاده کامل از آن، انگلستان نیازمند یک حکومت مرکزی قدرتمند و در عین حال کاملاً وفادار به خود در این کشور بود.
از آنجایی که تحقق چنین حکومتی به آسانی ممکن نبود، انگلیس برای تأسیس آن به یاران قدیمی خود روی آورد و اتحاد میان سران فرقه بابی، ازلی و بهائی را بنا نهاد و از آنان جهت اجرای کودتای اسفند ۱۲۹۹ بهره برد.
محمدرضا آشتیانی از سیاستمداران دوران پهلوی در خصوص روابط ویژه رضاخان با بهائیان و فرایند انتخاب او جهت کودتای ۱۲۹۹ میگوید:
«سِر اردشیر ریپورتر، فرستاده لرد کرزن، نایب السلطنه هندوستان، ضمن ملاقات با عینالملک، پدر هویدا از متنفذین فرقه بهائیت در ایران از وی میخواهد تا کسی را به وی معرفی کند که دارای دو ویژگی باشد؛ اولاً صاحبمنصب قزاق باشد و ثانیاً شیعه اثنیعشری خالص نباشد که از این ملاقات عینالملک، رضاخان را به اردشیر معرفی کرد. وی نیز او را به فریزر و دیگر دست اندرکاران انگلیسی کودتا معرفی کرد.»[۱]
بنابراین، یک بهائی معرف رضاخان به انگلیسیها میشود؛ بدین ترتیب، با روی کار آمدن رضاخان، مثلثی شکل میگیرد که از چارچوب آن محور قدرت از آن منتج میشود. قدرت مرکزی به رهبری رضاخان، انگلستان به عنوان حامی خارجی و بهائیت به عنوان عامل داخلی و پیرو و مجری سیاستهای انگلستان در ایران.
موریس واخن فورت، سیاح هلندی در سفرنامه خود با عنوان «مسافرت با کاروان به جنوب ایران»، رضاخان را به عنوان عضوی از حلقه مریدان حاجی آخوند بابی از روسای فرقه بابیه و از نزدیکان حسینعلی بهاء پیشوا بهائیان ملاقات میکند. او پیش از این رضاخان را در سفارتخانه کشورش به عنوان مهتر دیده بود.[۲]
نکته قابلتوجهی که باید ذکر شود، اینکه از همان ابتدای کودتا، پیوندی ناگسستنی میان بهائیان و دولت کودتا رقم میخورد.
به عنوان مثال پس از کودتای اسفند ۱۲۹۹، سید ضیاءالدین طباطبایی در تاریخ ۱۱ اسفند همان سال ضمن حضور در قصر فرحآباد ،اعضای کابینه خود را به احمدشاه معرفی میکند.
از نکات جالب در کابینه سیدضیاء معرفی میرزا محمودخان موقر الدوله از خویشاوندان علیمحمد باب و عباس افندی به عنوان وزیر فوائد عامه و تجارت میباشد.[۳]
میرزا محمودخان، پدر حسن موقر افنان بالیوزی از گویندگان سابق فارسی رادیو بی بی سی لندن و بنابر قولی بنیانگذار این بخش و از سران طراز اول بهائیت بود. از دیگر مسئولیتهای او میتوان به ریاست محفل ملی روحانی بریتانیا و سازماندهنده اولین کنگره جهانی بهائیان اشاره کرد.
همچنین سیدضیا در تاریخ ۱۷ اسفند، میرزا عبدالمجید خان آهی از بستگان حسینعلی بها را به سمت مدیرکل وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه منصوب میکند.[۴]
در خصوص رابطه و وابستگی رضاخان به بهائیان پس از رسیدن وی به مقام رئیسالوزرایی گزارشات متعددی وجود دارد. از جمله سفارت آمریکا طی گزارشی به وزارت امور خارجه این کشور از تأثیرات عاطفی و نوع دوستی بهائیان بر روی رضاخان از زمانی که بهعنوان یک قزاق ساده در بیمارستان روشنایی متعلق به بهائیان خدمت میکرد خبر میدهد.[۵]
جالب آنکه بهائیان حتی در جریان جمهوری خواهی رضاخان هم بودهاند. رضاخان نیز در این دوره زمینه را برای فعالیت بهائیان در ایران فراهم میکند. در دهه ۱۹۲۰ نبیل الدوله همچنان به تلاشهای خود برای گسترش روابط تجاری و اقتصادی ایران و آمریکا ادامه میدهد.
آن گونه که خود در نامهای که به سید حسن تقیزاده در تاریخ ۷ جدی ۱۳۰۲ ش ۲۹ دسامبر ۱۹۲۳ مینویسد:
«بر حسب تشویق از طرف ولایت عهد عظمی و بر حسب بروز خدمت از طرف حضرت اشرف آقای سردارسپه دامت شوکته که کمال لطف و خصوصیت را با مخلص پیدا کردند، بند پیشنهادی برای تحصل حق تقدم (ایسیون) راهآهن که با سرمایه آمریکایی از خلیج فارس به دریای مازندران ساخته شود، تقدیم نمود و با حدیث خود آقای سردارسپه با حضور بنده ،کابینه آقای قوام السلطنه آن را تصویب نمود به مجلس شورای ملی دادند.»[۶]
این نامه به خوبی نشان میدهد که بعدها بهائیان در تأسیس و ساخت مهمترین زیرساخت کشور در دوره رضاخان یعنی راهآهن چگونه نقشآفرینی میکنند و چرا در میان کشورهای مختلفی که در این دوره توانایی ساخت راهآهن در ایران را داشتند، آمریکا بهعنوان یکی از سازندگان راه آهن شمال به جنوب وارد عرصه زیر ساختهای ایران شد.
سند قابل ذکر دیگر درباره روابط بهائیان و رضاخان در این دوره گزارشی یکی از کارمندان سفارت آمریکا در ایران به دولت متبوع خود است.
موری از کارکنان سفارت آمریکا در تهران طی گزارشی نتیجهگیری میکند که رئيسالوزرا قصد دارد، پس از استقرار جمهوری در ایران با اصلاح و تعدیل قانون اساسی دین و دولت را از یکدیگر جدا و قانون عرفی (سکولار) را در کشور رایج نماید.[۷]
امری که با توجه به قدرت اسلام در جامعه ایران بهمثابه رقیبی برای قدرت دولت از اهداف بهائیان بود. پس از صعود رضاخان به سلطنت، روابط وی با فرقه بهائیت بیش از پیش حسنه شد تا جایی که آجودان ولیعهد خود را از میان اعضای این فرقه انتخاب کرد.
بدین ترتیب از این دوره بهائیان در چارچوب قدرت رسمی به فعالیتهای اقتصادی و سیاسی خود روی میآورند.
بهائیان در دوران رضاشاه
ارتشبد حسین فردوست در خاطرات خود از انتخاب اسداله صنیعی از بهائیان طراز اول به عنوان آجودان مخصوص محمدرضا یاد میکند. نزدیکی صنیعی به خاندان سلطنت به حدی بود که وی در مسائل بازرسی و خصوصی ولیعهد مشارکت داشته است.
مسلماً رضاخان با توجه به پیوندهای دیرین خود با بهائیان نسبت به بهائی بودن صنیعی توجه داشته و ادامه این رویکرد در دربار پهلوی با انتخاب عبدالکریم ایادی به عنوان پزشک مخصوص محمدرضا دنبال میشود.[۸]
بدین ترتیب در دوران سلطنت رضاشاه نفوذ بهائیان روز به روز رو به گسترش نهاد به طوری که راپورت اداره اطلاعات در صفحه پیوستی تقویم پارس در سال ۱۳۰۹، اکثر رؤسای متنفذ ادارات دولتی را بهائی معرفی میکند و جریان سیاسی و داخلی ادارات را نیز تحت نفوذ آنها قلمداد مینماید.[۹]
جالب اینکه برخی از اسناد حتی مدعیاند که محمدرضا پهلوی ولیعهد و خواهرش اشرف نیز در مدرسه بهائیان تحصیل میکنند.[۱۰] این بدان معناست که بهائیان در حال سرمایهگذاری بر روی آینده خود در ایران هستند.
بدین ترتیب، پس از صعود رضاخان اعضای فرقه بهائیت توانستند به مقامات بالایی در مراکز سیاسی و اقتصادی دست یابند:
- انتصاب عینالملک هویدا از طرف وزارت امور خارجه به سمت سرکنسول شامات لبنان و فلسطین در خرداد ۱۳۰۳[۱۱]
- ریاست بدیعالله خان بهائی بر انبار غله تهران
- نعمتالله خان علایی بهائی در مقام معاونت انبار و رتبه مدیری این دایره با یکصد و بیست و چهار تومان حقوق
- ریاست سلطان یوسف خان بهائی بر خبازخانه تهران با توصیه رضاخان[۱۲]
- انتصاب مجید آهی فرزند ابوالقاسم و نوه میرزا مجید آهی شوهر خواهر حسینعلی بهاء (مؤسس این فرقه) به معاونت وزارت معارف، مستشاری دیوان عالی، والی فارس، وزیر راه، وزیر دادگستری در کابینه علی منصور
- انتصاب مسعود سلطان برادر موقر الدوله کفیل حکومت در بنادر خلیج فارس به حکمرانی در این منطقه[۱۳]
- انتصاب سرلشگر شعاع الدوله از معروفترین و شاخصترین بهائیان ایران به ریاست مالیه کل قشون[۱۴]
- بازگشت بهائیان اخراجی از وزارت معارف به مشاغل خود در این دستگاه از آن جملهاند.
جایگاه بهائیان در این دوره آنچنان رو به فزونی است که در شهریور ۲۰ رضا شاه، نخستوزیری را ابتدا به مجید آهی پیشنهاد کرد ولی وی نپذیرفت.[۱۵]
جالب اینکه یکی از سران معروف بهائی که در دوران پهلوی دوم به یکی از ثروتمندترین مردان ایران تبدیل شده بود، یعنی حبیب ثابت پاسال، عضو هیئت مدیره شرکت امنا و محفل ملی بهائیان از دوره رضاشاه کار خود را آغاز میکند.
ثابت پاسال توانست با زمینه سازیهایی که رضاشاه برای اعضای این فرقه ایجاد کرده بود، مراتب پیشرفت اقتصادی خود و این فرقه را فراهم آورد.
حبیب ثابت با تأسیس اداره حمل و نقل ثابت موفق به اخذ امتیاز سرویس حمل پست دولتی از تهران به مازندران شد.
نکته قابل تأمل اینکه دایی حبیب ثابت پاسال، میرزا رحیم خان ارجمند، در این دوره معاون وزارت پست و تلگراف و تلفن بود. همچنین شرکت وی موفق به انعقاد قرارداد حمل ریل از درود به اراک با شرکت ساکسیلد از شرکای شرکت دانمارکی کامپساکس مجری ساختمان راهآهن ایران شد.[۱۶]
بدین ترتیب، میتوان به این نکته پیبرد که محدودیت آزادی بهائیان در دوره رضاخان که در بسیاری از منابع به آن اشاره میشود امری خلاف واقع است.
واقعیت این است که در دوران سلطنت رضاشاه، مبلغان بهائی از آزادی عمل بالایی برخوردار بودند تا جایی که اگر کسانی به هر عنوان در مقابل تبلیغات مبلغان این فرقه اقدام میکردند، دچار محدویت، زندان و تبعید میشدند.[۱۷]
برای نمونه میتوان به مبارزات آقا سیدعبدالله خراسانی در نقد آزادی عمل اعضای این فرقه در تبلیغات و در مقابل محدودیتهای تبلیغ برای دین اسلام و همچنین تذکرات وی در انتصاب بهائیان در مناصب مختلف حکومتی اشاره کرد که به خاطر این اقدامات بارها تبعید و زندانی شد.[۱۸]
درک واقعیتها درباره میزان فعالیت بهائیان در این دوره امری پیچیده نیست. چاپ رسائل ضد بهائیت متعدد در روزها و ماههای از سقوط رضاشاه نشانه خفقان در گفتارها و نوشتارهای ضدبهائی در دوره رضاشاهی میباشد.
این فضا نشان میدهد که پیش از این، روحانیت به چه میزان در سخن گفتن از روحانیت منع شده که اکنون که فضای استبداد از کشور رخت بربسته بار دیگر با استفاده از فرصت پیش آمده رسائل متعددی درباره این فرقه منتشر میکنند.
بهائیان در دوره رضاشاهی و حتی پس از رسیدن او بر سریر سلطنت آزادی عمل بسیاری داشتند؛ بهعنوان مثال محمدحسین آیرم رییس تیپ مستقل شمال، در تاریخ ۵ مرداد ۱۳۰۳، رسماً حکومت نظامی را در شهر رشت و توابع اعلام کرد و با چاپ و توزیع مفادی یازدهگانه، مخالفان را به قتل و مجازات تهدید میکند.
وی با ارسال تلگرامی به وزارت جنگ خبر میدهد که با اجرای حکومت نظامی، مانع سخنرانیهای علما بر علیه فرقه بهائیت شده است. رضاخان نیز در جواب تلگرام به حکومت نظامی گیلان تعطیلی مجالس روضهخوانی و جلوگیری از سخنرانی علیه دولت و فرقه بهائیت را مورد تأیید قرار میدهد.[۱۹]
در دوران رضاشاه اعضای فرقه بهائیت از چنان آزادی عملی برخوردار شدند که پس از سقوط دولت قاجار و روی کار آمدن حکومت پهلوی از دولت قاجار بهعنوان حکومت اموی یاد میکنند. چنانکه اسدالله مازندرانی از مورخان و مبلغان این فرقه در کتاب ظهور الحق مینویسد:
«پس از برچیده شدن آن دولت [قاجاریه]] که در تمام مدت با دولت امویه قابل تطبیق بود، اعلیحضرت رضا شاه پهلوی که در آن هنگام سردارسپه و رییسالوزرا بود، به سلطنت نشست و در روز ۲۹ جمادی الاول ۱۳۴۴ ق تخت و تاج شاهی ایران را تصرف نمود. از هر جهت رونق جدید و اصلاحاتی در این کشور پدید آورد، به نظر میآید مملکت روی به امنیت و عدالت و تساوی آورد.»[۲۰]
یکی از نشانههای قدرتگیری بهائیان در این دوره را باید در محافل و تشکیلاتی که در این دوره ایجاد شد، جستجو کرد. در دوران حاکمیت ۱۶ ساله رضاشاه، سران این فرقه موفق به ثبت شرکت سهامی نونهالان به دستور شوقی افندی در سال ۱۳۱۳،[۲۱] تشکیل اولین انجمن شور روحانی مرکزی بهائیان ایران، نصب اولین سنگ بنای حظیره القدس ملی بهائیان ایران در تهران به دست امین امین و ولی الله ورقا و تشکیل اولین محفل ملی بهائیان ایران در تهران شدند.[۲۲]
ذکر این نکته در اینجا ضروری است که پیشتر عباس افندی پیشوای بهائیان در سال ۱۲۹۸ش دستور تأسیس شرکتی با هدف پیشرفت اقتصادی بهائیان و توسعه آن در جمیع ممالک تا مرحله ایجاد بانک جهانی متعلق به عموم بهائیان را داده بود.
پس از مرگ عباس افندی، در زمان حکومت رضاشاه، شوقی افندی جانشین او دستور تأسیس شرکت سهامی نونهالان در سال ۱۳۱۳ را میدهد.[۲۳] در همین راستا، رهبران بهائی به منظور بسط و توسعه فعالیتهای اقتصادی اقدام به تأسیس شرکت سهامی امنا در اقصی نقاط جهان طی سالهای ۱۹۲۹ – ۱۹۳۸ مینمایند.[۲۴]
این امری طبیعی است که شخصیتهای مهم این فرقه در همکاری با رضاخان گسترش منافع فرقه بهائیت را دنبال میکردند. انتخاب رضاخان به عنوان عامل کودتا و معرفی وی به انگلیس را نیز در همین راستا باید ارزیابی کرد.
رضاخان که خود پیش از کودتا به محافل بهائی نزدیک بود، نیز در بازی سیاست دست به بدهبستان زد و در مقابل قدرتگیری و تثبيت خود میبایست، امتیازاتی به بهائیان میداد. این امتیازات ممکن بود، پیدا و یا پنهان باشد.
طبیعتاً با توجه به ماهیت شیعی جامعه ایران و مخالفتهای علمای مذهبی علیرغم همه ممنوعیتها عمده فعالیتهای آنان غیر علنی صورت میگرفت. به عبارت دیگر آنچه در اینجا به عنوان فعالیتهای بهائیان در این دوره ذکر شد، بخش اندکی از فعالیتهای آنان است؛ چرا که این فرقه عمدتاً هیچ گونه ردی از فعالیتهای خود بر جای نمیگذارد.
نکته قابل تأمل اینکه از زمان وقوع کودتا تا پیروزی انقلاب که بهائیان در زمینه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر روز قدرتمندتر از قبل ظاهر میشدند، به تدریج فعالیت آشکار آنان بیشتر میشد. اگرچه به دلیل مقاومت و مبارزه علما آنان هرگز نتوانستند اهم فعالیتهای خود را به شکل علنی دنبال کنند.
پینوشت
[۱]. محمدرضا آشتیانیزاده، سوابق رضاخان و کودتای سوم حوت ۱۲۹۹، به اهتمام سهلعلی مددی، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، کتاب سوم، تهران: مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی ۱۳۷۰ ، صص ۱۰۶ – ۱۰۷
[۲]. همان، صص ۱۱۵-۱۱۶
[۳]. حسن فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، جلد اول، سوم اسفند ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۰، تهران مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی سال، ص ۲۲
[۴]. روزنامه ایران ۱۹/۱۲/۱۲۹۹، ص ۲۱۲
[۵]. محمدقلی مجد، از قاجار تا پهلوی ۱۲۹۸-۱۳۰۹، بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، مترجمین: سیدرضا مرزانی، مصطفی امیری، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۹، صص ۲۷۷-۲۷۶
[۶]. ایرج افشار، زندگی طوفانی (خاطرات سید حسن تقیزاده)، ص ۴۹۰
[۷]. همان، ص ۲۷۵
[۸]. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج اول، چ هفتم، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۴، ص ۵۶
[۹]. اسنادی درباره وضعیت مطبوعات در عصر رضاخان، علیرضا روحانی، مجله گنجینه اسناد، شماره ۳۰-۲۹، بهار و تابستان ۱۳۷۷، ص ۱۱۳
[۱۰]. بدون شرح به روایت اسناد ساواک، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۷، ص ۱۸۹
[۱۱]. روزنامه ایران، شماره ۱۶۱۵، ص ۲
[۱۲]. روزنامه قانون، س ۳، شماره ۶۰، ص ۴
[۱۳]. جنگ جهانی اول در جنوب ایران (گزارشهای سالانه کنسولگری بریتانیا در بوشهر)، مترجم: کاوه بیات، بوشهر: کنگره بزرگداشت هشتادمین سالگرد شهادت رئیسعلی دلواری، ۱۳۷۳، ص ۱۳۸
[۱۴]. آهنگ بدیع، شماره ۳۲۸، ۱۳۵۳، ص ۳۳
[۱۵]. حسن فراهانی، روز شمار تاریخ معاصر ایران، جلد اول، سوم اسفند ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۰، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۵، ص ۳۷
[۱۶]. سرگذشت حبیب ثابت به قلم خود ایشان، ناشر: ایرج و هرمز ،ثابت لسآنجلس، ۱۹۹۳، صص ۱۱۶-۱۰۸
[۱۷]. تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۷، ص ۶۹
[۱۸]. هدایت الله بهبودی، روز شمار تاریخ معاصر ایران، ج چهارم، اسفند ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۰، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۹، ص ۴۱۲
[۱۹]. همان، صص ۲۱۴-۲۱۵
[۲۰]. ظهور الحق، اسدالله فاضل مازندرانی، جلد نهم، صص ۶۴-۶۵
[۲۱]. مجتبی مجدآبادی، نفوذ بهائیان در حکومت پهلوی به روایت اسناد، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۹۶، ص ۴۵۰
[۲۲]. فصلنامه تاریخ معاصر ایران، سال ۱۲، پاییز و زمستان ،۱۳۸۷ شماره ۴۷ و ۴۸، ص ۵۴
[۲۳]. مجتبی مجدآبادی، پیشین، ص ۴۵۰
[۲۴]. اسماعیل رائین، انشعاب در بهائیت، بیجا، مؤسسه تحقیقی رائین، ۱۳۵۷، چاپ مرو، صص ۳۰۱-۲۹۹
منبع: رضا قریبی، زرسالاران بهائی و رژیم پهلوی، صص ۴۳- ۵۳
ارتباط با ما: bahaismiran85@gmail.com





