بهائیان همواره رهبر خود را منادی وحدت عالم انسانی معرفی میکنند. این در حالیست که با مشاهدهی کلام رهبران بهائی، به خلاف آنچه بهائیان، سعی در معرفی خود دارند میرسیم. حسینعلی نوری در خصوص ترکزبانها گفته است: «از تُرک زبانها دوری کن، اگرچه پدرت باشد. چرا که اگر دوستت بدارد، خواهدت خورد و اگر دشمن بدارد خواهدت کشت».
از جمله شیوههای تبلیغی فرقهی بهائیت، سوء استفاده از شعار وحدت عالم انسانی میباشد. بهائیان در تبلیغات خود، وحدت عالم انسانی را به عنوان اصل مترقی و مهمترین هدف خود معرفی میکنند. در این راستا حسینعلی بهاء میگوید: «…همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار. به عالم انسانی مهربانی کنید و به نوع بشر مهرپرور گردید و بیگانگان را مانند آشنا معامله کنید و اغیار را به مثابه یار نوازش کنید…».(۱)
اما حقیقت اینست که با مروری هرچند کوتاه بر آثار و گفتههای رهبران فرقهی بهائیت، روش آنها را بر خلاف آنچه سعی در معرفی خود دارند، درمییابیم. چرا که آنها با رفتار خود در توهین به برخی نژادها و پیروان برخی مذاهب، عملاً مرتکب نقض شعار وحدت عالم انسانی شدهاند. به همین منظور، در ادامه قصد داریم میزان صداقت بهائیت در شعار وحدت عالم انسانی را با توهین به یکی از قومیتها بسنجیم.
حسینعلی نوری رهبر فرقهی بهائیت، در خصوص ترکزبانها میگوید: «اُترُکُوا التُرُوک و لَو کانَ اَبُوک، اِن احِبُّوک اکلُوک و اِن ابغضُوک قَتَلُوک؛(۲)از تُرک زبانها دوری کن و فاصله بگیر، اگرچه پدرت باشد. چرا که اگر دوستت بدارد، خواهَدَت خورد و اگر دشمن بدارد خواهَدَت کشت». ملاحظه نمودیم، کسی که بهائیان او را منادی وحدت عالم انسانی معرفی میکنند؛ ترکزبانها را در خوشبینانه ترین حالتشان، همچون زامبیهای آدمخوار فرض کرده و در بدبینانهترین حالت، قاتلان بیرحم معرفی میکند! با توجه به این کلام رهبر بهائیت، بد نیست توجه شما را به دو نکتهی جالب جلب نمائیم:
نکته اول: حسینعلی نوری، به مردم توصیه میدارد که از رابطه با ترکزبانها پرهیز کن حتی اگر پدرت باشد. گویا او متوجه این نبوده، شخصی که پدرش ترک باشد، خود او نیز ترک محسوب میشود. در نتیجه تکلیف ترکزادگان چیست؟! آیا از رابطه با خود هم باید پرهیز کنند؟!
نکته دوم: عجیبتر از همه آنکه، شاهد آن هستیم که عدّهای از ترکزبانان (هرچند محدود) پیرو فرقهی ضالّهی بهائیت هستند! با مشاهدهی چنین افرادی که پیرو شخصی نژادپرست بوده و به نژاد ایشان هم توهین میکند، تنها میتوان سکوت کرد!
به راستی چنین شخصی که به صورت مطلق به مردم این قوم توهین نموده، میتواند منادی وحدت عالم انسانی باشد؟! کدام یک از پیامبران الهی چنین روشی را پیموده که مدعی اختراع وحدت عالم انسانی، چنین جسارتهایی را بدین قوم روا داشته است؟!در پایان باید گفت: آیا وحدت عالم انسانی بهائیان، تمسخر اقوام و توهین به نژادهاست؟
پینوشت:
۱- عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرجالله زکی الکردی، ۱۹۲۱ م، چاپ اول، ج ۳، ص ۱۶۰٫
۲- اسدالله فاضل مازندرانی، اسرالآثار خصوصی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، ۱۲۴ بدیع، ج ۲، ص ۱۵۴٫