کد خبر:3320
پ
rafsanjani-bahaism
بهائیت در ایران

پیوند فائزه رفسنجانی با باند صهیونیستی بهائیت؟

پس از دیدار فائزه رفسنجانی با سرکرده فرقه انگلیسی صهیونیستی بهائیت که واکنش‌ های گسترده‌ای در ایران و محافل خارجی داشته است، از سوئی پیام این دیدار از سوی مقامات آمریکائی به خوبی دریافت شد و وزارت خارجه این کشور در بیانیه ای با محکوم کردن تداوم حبس هفت سرکرده بهائیت در ایران، خواستار آزادی […]

پس از دیدار فائزه رفسنجانی با سرکرده فرقه انگلیسی صهیونیستی بهائیت که واکنش‌ های گسترده‌ای در ایران و محافل خارجی داشته است، از سوئی پیام این دیدار از سوی مقامات آمریکائی به خوبی دریافت شد و وزارت خارجه این کشور در بیانیه ای با محکوم کردن تداوم حبس هفت سرکرده بهائیت در ایران، خواستار آزادی دیگر زندانیان بهائی در ایران شد و از طرف دیگر نیز بهائیان و برخی شخصیت‌ ها و گروه‌ های ضد انقلاب نیز به حمایت از فائزه هاشمی پرداختند.

در این میان علمای أعلام و مراجع عظام تقلید به انتقاد شدید از این رفتار فائزه رفسنجانی پرداختند و از هاشمی رفسنجانی خواستند تا نسبت به این عملکرد قبیح فرزند خود واکنش نشان دهد، چرا که اصل برای یک مسلمان اعتقادات دینی او است نه منافع سیاسی. برخی شخصیت‌های دینی و سیاسی نیز از دستگاه قضا خواستند تا نسبت به دیدار فائزه هاشمی با یک شخصیت مجرم که به یک جریان سیاسی منحرف مورد حمایت دشمنان این مرز و بوم وابسته است واکنش قاطع نشان دهند.

نکته دیگری که از این دیدار می‌توان بدان پرداخت آن است که چرا پس از سفر چندی پیش فائزه رفسنجانی به آمریکا و دیدار وی با یک سرکرده بهائی، وزارت خارجه آمریکا بیانیه‌ای در ضرورت آزادی چند مجرم زندانی صادر کرده است؟ آیا میان اقدامات فائزه هاشمی و بیانیه اخیر وزارت خارجه آمریکا ارتباط مستقیم و تنگاتنگی وجود دارد؟

دیدار فائزه هاشمی رفسنجانی با یک متهم بهائی که به مرخصی آمده بود، مورد استقبال اعضای این گروهک وابسته به دشمنان قرار گرفته و سخنگوی جامعه بهائیان در لندن طی گفتگوئی با شبکه بی‌ بی سی فارسی اظهار داشت: بعد از سالیان سال ناآگاهی در باره وضعیت بهائیان و اعتقادات آنها، این سدها دارد شکسته می‌ شود و کسانی که با بهائیان در تماس هستند متوجه واقعیات می‌ شوند. البته اختلاف عقیده وجود دارد اما احترام به عقاید دیگران نشانه پیشرفت جامعه ایران است، مخصوصاً از سوی کسانی که متعلق به قشر مذهبی جامعه هستند.

این اظهار نظر به خوبی نشان می‌ دهد که وابستگی فائزه هاشمی به خانواده‌ای که در جمهوری اسلامی سابقه روشنی دارد مورد اهمیت قرار گرفته است، اگر این دیدار از سوی فردی غیراز فائزه هاشمی که فرزند مرحوم هاشمی رفسنجانی عضو سابق مجلس خبرگان رهبری و رئیس اسبق مجمع تشخیص مصلحت نظام است صورت می‌ گرفت چنین بازتابی نمی‌ یافت.

دیدار فردی با چنین وابستگی به گفته پدیده ثابتی سخنگوی بهائیان در انگلیس سدها را می‌ شکند و زمینه ساز آن می‌ گردد که وابستگان به یک فرقه انحرافی که تاریخچه آن از گذشته تا کنون نشان از دشمنی با ملت ایران و جاسوسی به نفع بیگانگان دارد احساس آرامش و امنیت بیشتری کرده و در اقدامات ضد ملی و امنیتی خود جری‌ تر گردند.

نگاهی به پرونده بهائیان در گذشته و حال جنایت‌ ها و خیانت‌ های آنان را در حق این ملت مظلوم و دین مقدس اسلام به عیان نشان می‌ دهد. آدم کشی، قتل، ترور و قساوت را از اولين روزهاي پيدايش بابی گری در ميان اعضای اين فرقه می توان ديد. مورخین می‌ گویند «بابی ها در جريان شورش‌ هاي خود در دوران ناصری، با مردم و نيروهای دولتی رفتاری سبعانه داشتند و «اسيران جنگی» را «دست و پا می بريدند و به آتش می سوختند».

قتل‌ های انجام شده توسط بهائیان را می‌ توان به پنج گروه تقسيم کرد: قتل‌ های سياسی؛ قتل برخی شخصيت‌ های مسلمان که تداوم حيات ايشان برای بهائيت مضر بود؛‌ قتل بابيان مخالف دستگاه ميرزا حسينعلی نوری (به‌ طور عمده ازلی ها)؛ قتل بهائيانی که از برخی اسرار مطلع بودند يا به دلائلی تداوم حيات ايشان مصلحت نبود و قتل بنا به اغراض شخصی سران فرقه بهائی.

تروريسم سياسی در تاريخ معاصر ايران از اواسط دهه ۱۸۴۰ م/ ۱۲۶۰ ق/۱۲۲۳ ش. با بابی گری آغاز گردید و چنان با بابی گری پيوند خورد که در دوران متأخر قاجار نام «بابی» ‌و «تروريست» مترادف بود. به عنوان نمونه می‌ توان گفت «بابی ها ترور اميرکبير را طراحی کردند و پس از ترور نافرجام چندین مقام ایرانی اين رويه در کشور تداوم يافت و به‌ ويژه در دوران انقلاب مشروطه و پس از آن اوج گرفت».

بهائیان در طول فعالیت ننگین خود به ترورهای دیگری نیز دست زده اند، اقدام به ترور شیخ فضل الله نوری یکی از این ترور‌هاست. عامل اين ترور کريم دواتگر بود که دستگير شد. در اين رابطه افراد ديگری نيز دستگير شدند. يکی از این افراد ميرزا محمد نجات خراسانی (۱۲۵۶ ش مشهد – ۱۳۱۲ش تهران)، عضو فرقه بهائی بود که به ارتباط با سفارت انگليس به عنوان جاسوس و شخصيتی فاسد شهرت داشت.

بی شک جنایات فراوانی در تاریخچه بهائیت وجود دارد که ایجاد تفرقه در صفوف نهضت جنگل یکی از این جنایت‌ ها و خیانت‌ ها است. احسان‌ الله خان دوستدار، چهره سرشناس تروريستی که در صفوف نهضت جنگل تفرقه انداخت و «کودتای سرخ» را عليه ميرزا کوچک خان هدايت کرد، به يکی از خانواده‌ هاي سرشناس بهائی ساری (خانواده دوستدار) تعلق داشت و سردار محيی (عبدالحسين خان معزالسلطان) همدست او، از اعضای خاندان اکبر بود که برخی از اعضای آن، به‌ ويژه ميرزا کريم‌ خان رشتی، به رابطه با اينتليجنس سرويس انگليس شهرت فراوان دارند.

ميرزا رضاخان افشار شخصیت دیگر موثر این دوره نيز بهائی بود و نقش مخرب و مرموزی در حوادث نهضت جنگل ايفا کرد. او در زمان آغاز نهضت پيشکار ماليه گيلان بود. به همراهی با جنگلی ها پرداخت و مسئول مالی «کميته اتحاد اسلام» شد. او سپس مبلغی از پول کميته را به سرقت برد و به تهران گريخت و بعدها به آمريکا رفت.

در یک کلام می‌ توان گفت « بهائیت مساوی است با تروریسم، این یک ادعا نیست یک واقعیت تاریخی است. این فرقه سرسپرده که مقر اصلی آن در اراضی اشغالی و در حمایت رژیم صهونیستی است با پیوند به این موجود نامشروع از ابتدای ایجاد تا کنون با ریختن خون‌ های زیادی ریشه دوانیده و حالا با مظلوم نمائی ادعای حقوق بشر دارد».

نکته دیگری که در این رابطه باید بدان تاکید کرد مقابله این گروهک منحرف با انقلاب اسلامی ملت ایران است. با پیروزی انقلاب اسلامی این فرقه به یک باره تمام پشتوانه سابق خود را در کشور از دست داد و تمام آمال و آرزوهای جامعه بهائیت نقش بر آب شد، مثل همیشه به سوی بیگانگان روی آورد و نمایندگان تشکیلات بهائیت مرتباً با لانه جاسوسی آمریکا در ایران در تماس بودند.

در گزارش سفارت آمریکا به وزارت امور خارجه آن کشور در ژوئن ۱۹۷۹ میلادی (خرداد ۱۳۵۸ شمسی) آمده است: «یکی از ۹ نفر مردان متفکر جامعه بهائیت (روسای محفل بهائیان) گفت که جامعه بهائی احساس می‌ کند از جهات اداری، اجتماعی و مالی در حال مرگ است و با بدترین بحران در تاریخ ۱۲۸ ساله خود مواجه است».

بهائیان‌ در زمان‌ جنگ‌ با کناره‌ جوئی‌ از شرکت‌ در جبهه‌ها اعلام‌ کردند که‌ مخالف‌ جنگ‌ هستند و به‌ بهانه‌ عدم‌ دخالت‌ در سیاست‌ از به‌ دست‌ گرفتن‌ سلاح‌ امتناع‌ کردند و کوچک ترین‌ فعالیتی‌ برای‌ دفاع‌ از کشور از خود نشان‌ ندادند… آنها که‌ دائماً‌ در کلاس‌ ها و مجالس‌ از عشق‌ به‌ عالم‌ بشریت‌ دم‌ می‌ زدند، آنان‌ که‌ از الفت‌ و محبت‌ طوری‌ سخن‌ سرائی‌ می‌ کردند که‌ گوئی‌ برتر و مهربان‌تر از همه‌ اقشار عالمند، در عمل‌ نه‌ تنها بوئی‌ از انسانیت‌ و محبت‌ نبرده‌ بلکه‌ درنده‌ خوئی‌ شان‌ گُل‌ می‌ کند و از خبر شهادت‌ جوانان‌ عزیز این‌ مرز و بوم‌ اظهار خوشحالی‌ و مسرت‌ می‌ کنند».

آن چه ذکر شد خلاصه‌ای از سوابق پر از جنایت و خیانت فرقه انگلیسی صهیونیستی بهائیت است که امروز فائزه هاشمی به بهانه خنده‌دار حقوق بشر می‌ خواهد سدها را به نفع آنها بشکند.

مراجع عظام تقلید از گذشته تا کنون به شدت با این فرقه انحرافی مقابله کرده و نظرات خود را به صراحت در این زمینه اعلام کرده اند. امام خمینی در جمع مسئولان نظام در مبحث دفاع آمریکا از جاسوسان و متجاوزین به جمهوری اسلامی که در تاریخ ۷ خرداد ۱۳۶۲ ایراد فرمودند، با توجه به صحبت ریگان رئیس جمهوری آمریکا مبنی بر استمداد از همه دنیا برای بهائیان توضیح می‌ دهند که همین دفاع نشان از جاسوس بودن آنها و منفعت داشتن بهائیان برای آمریکا داشته است.

امام خمینی در یکی از سخنرانی‌ های خود با اشاره به حمایت ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا از بهائی‌ها مضمون سخن رئیس‌ جمهور آمریکا را تشریح و اظهار داشتند: «آقای ریگان می ‏گوید که این بهائی ‏‌ها، بیچاره ‏ها مردم آرامی، ساکتی مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهبی خودشان را بجا می‏ آورند و ایران برای خاطر همین که اینها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آنهاست گرفتند. اگر اینها جاسوس نیستند شما صدایتان در نمی ‏آمد.

با توجه به آن چه گفته شد از سوابق پر از خیانت و جنایت بهائی ها در تاریخ ایران از گذشته تا به حال و نظرات امام و رهبر انقلاب و مراجع عظام تقلید در این رابطه سوالی که می‌ توان از دستگاه قضائی پرسید این است که آیا وظیفه‌ای در این میان وجود ندارد؟ به قطع و یقین قوه قضائیه بایستی با دیدار فائزه هاشمی با مجرمین امنیتی از جمله بهائیانی که سوابقی به شدت پر از خیانت و جنایت دارند برخورد کند تا چنین دیداری به مقامات آمریکائی پیام مداخله در امور داخلی ایران را ندهد.

نکته دیگری که می‌ توان از آن به پیام دیگر دیدار فائزه هاشمی و اظهارات نامبرده در مصاحبه با رسانه‌های ضد انقلاب تعبیر کرد؛ گرای تحریم حقوق بشری وی به آمریکا است. فائزه هاشمی از ظلم! به بهائی‌ ها سخن می‌ گوید و ادعا می‌ کند که به واسطه مسائل حقوق بشری با یک فرد بهائی دیدار کرده است ! آیا چنین سخنی که به آمریکا گرای تحریم‌ های شدید‌تر را می‌ دهد جرم نیست؟

گفتنی است استعمار انگلیس به موازات ایجاد فرقه وهابیت در منطقه حجاز علیه اهل سنت،‌ فرقه قلابی و جعلی بهائیت را در ایران علیه شیعه راه‌ اندازی کرد و به واسطه سربازگیری از طریق این فرقه، به مهره‌ چینی استراتژیک در رژیم پهلوی پرداخت، به نحوی که سران ارشد این رژیم در گلوگاه‌ های امنیتی، سیاسی،‌ دیپلماتیک، صنعت و تجارت و اقتصاد و مطبوعات و رادیو و تلویزیون اغلب بهائی بودند؛ از جمله: امیر عباس هویدا، عبدالکریم ایادی، هژبر یزدانی، حبیب ثابت پاسال، پرویز ثابتی، فرخ روپارسا، ارتشبد ازهاری، ارتشبد جعفر شفقت، ارتشبد فریدون جم و…

مقر این جریان ضد دینی اکنون در فلسطین اشغالی و تحت حمایت ویژه رژیم صهیونیستی قرار دارد. نکته جالب در ۱۰-۱۵ سال گذشته پیوند رو به تشدید افراطیون مدعی اصلاح‌ طلبی با باند بهائیت در حوزه‌ های مطبوعاتی،‌ سیاسی و حزبی است که نمونه آن را در دفاع امثال محسن کدیور، عیسی سحرخیز،‌گروهک مجمع محققین و مدرسین و این آخری فائزه هاشمی از بهائیت به بهانه‌ های مختلف می‌ توان جستجو کرد.

اسلام‌ ستیزی و مهدویت‌ ستیزی به بهانه جدائی دین از سیاست و معارضه با اصول اسلامی نظیر حجاب از جمله ویژگی‌ های بهائیت است. برخی عناصر همکار با این شبکه در خارج کشور نظیر اکبر گنجی و سروش به انکار صریح نبوت یا وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف پرداختند.

فائزه هاشمی که کارنامه مصاحبه با بیوه محمد رضا پهلوی و رفتن به زیارت(!) قبر وی در مصر را در کارنامه خود دارد، سال ۹۲ برای مدتی از سوی کسانی چون عیسی سحرخیز به عنوان رئیس گروهک انجمن دفاع از آزادی مطبوعات معرفی شد. اعضای این انجمن به دیدار هاشمی رفسنجانی نیز رفتند. عیسی سحرخیز ضمن دفاع از «بهائیان» و همجنس‌ بازان، در مصاحبه با جرس تصریح کرده بود؛ «اصلاح‌ طلبان دیگر مانند اول انقلاب علاقه‌ای به آقای خمینی ندارند». او از محکومان اخیر جرائم جاسوسی و ضد امنیتی است.

در حقیقت فائزه هاشمی رفسنجانی بخشی از سرپل نفوذ طیفی از گروهک‌ ها به دفتر هاشمی رفسنجانی بود.

 

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please