پیامبرخواندهی بهائیت هنگام تشریع حکم زکات، مدعی شد تفصیل آن را به زودی بیان خواهد کرد. اما احکامی که قرار بود به زودی توسط او بیان شود، در زمان شوقی افندی، به زمانی نامعلوم حواله داده شد! از طرفی چگونه پیشوایان بهائیت علّت نسخ اسلام را احکام قدیمی آن معرفی نمودند در حالی که تمام احکام خود را از آن کپیبرداری ناقص کردهاند؟!
پیامبرخواندهی بهائیت در تشریع حکم زکات(۱) برای پیروانش نوشته است: «قَد کتب عَليکم تَزکيةُ الأقوات و ما دُونها بالزَّکوة هذا ما حکم به مُنزل الآيات فی هذا الرّقّ المنيع (۲)؛ به تحقیق نوشته شده بر شما تزکیهی (پاک کردن) خوردنیها و غیر آنها به وسیلهی زکات. این است آنچه حکم کرده به آن، فرو آورندهی نشانها در این برگ سفید و بزرگ».
او در ادامه مدعی شد تفصیل حکم زکات در بهائیت را به زودی بیان خواهد کرد: «سوف نفصّل لکم نصابها اذا شآء الله و اراد انّه يفصّل ما يشآء بعلم من عنده انّه لهو العلّام الحکيم (۳)؛ به زودی تفصیل خواهیم داد نصاب آن را اگر خدا بخواهد و اراده نماید. زیرا او تفصیل میدهد هر چیزی را که بخواهد به وسیله دانش از نزد خودش. اوست بسیار دانا و حکیم».
اما در نقد و بررسی این حکم از کتابچهی اقدس پیامبرخواندهی بهائیت، میگوییم:
اولاً: پیشوایان فرقهی بهائیت در دلیلتراشی خود برای تجدید نبوت پس از پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله)، مدعی میشوند که هر دورهای اقتضائاتی دارد و خداوند، انسانها را متناسب با مقتضیات هر زمان، از فیض خود بهرهمند میکند. لذا به عقیدهی پیشوایان بهائی، دین باید مطابق با مقتضای زمانه باشد.(۴) از اینرو آنان احکام اسلامی را قدیمی معرفی و مدعیاند این احکام، نیاز روز جامعهی بشری را برطرف نمیکنند.
اما همانگونه که ملاحظه نمودیم، پیشوایان بهائیت در عمل، دینسازی خود را کاملاً از ادیان سابق کپی کردهاند! از کپی برداری در امور عبادی مانند نماز و روزه و حج و… گرفته، تا مسائلی نظیر خمس (: حقوق الله)، ارث نابرابر و زکات و…؛ همگی به اصطلاح نوآوریهای دین ساختگی بهائیت، برای نسخ احکام به اصطلاح قدیمی اسلام میباشد! با این حال باید پرسید به راستی دینسازان قرن بیستم که احکام اسلامی را قدیمی میدانستند، به جز این کپیبرداریهای ناقص، چه چیز جدیدی با خود به ارمغان آوردهاند؟!
ثانیاً: پیامبرخواندهی بهائیت در بیان احکام زکات، همچون مسئله دیات، وعدهی خود در بیان احکام (نصاب و موارد مصرف) زکات را به فراموشی سپرده و صرفاً با بیان یک جمله، وظیفهی خود را از بیان حدود آن ساقط کرد: «درباره زکات هم امر نموديم کما نزل فی الفرقان عمل نمايند».(۵)
از طرفی شوقی افندی نیز که دریافت، تعیین احکام و جزئیات زکات اسلامی، در روایات پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) بیان شده و آیات قرآن کریم به مسائل جزئی نپرداختهاند، بیان احکام زکات را به بیت العدل حواله داد «نظر باينکه حدّ معافيت و نوع عايدات و موعد اداء زکات و حدّ نصاب در موارد مختلفه هيچ يک در قرآن مجيد ذکر نشده است، لهذا اتّخاد تصميم در اين مسائل منوط به قرار بيت العدل اعظم در آينده است و تا آن زمان به فرموده حضرت وليّ امرالله بايد احبّاء در خور توانائی و مقدورات خويش مرتّباً به صندوقهای اَمری تبرّع (بخشش) نمايند».(۶)
به عبارتی، احکامی که قرار بود به زودی توسط مدعی پیامبری بهائیت بیان شود، در زمان نوهی دختری او شوقی افندی، به زمانی نامعلوم حواله داده شد!
پینوشت:
۱- زکات از واجبات مالی در دین اسلام است که بر اساس آن، مسلمانان باید مقدار معینی از ۹ قلم کالا برای مصرف در زندگی فقرا و سایر امور عمومی اجتماعی بپردازند. این ۹ کالا عبارتند از نقدین (طلا و نقره)، انعام ثلاثه (گاو، گوسفند و شتر) و غلات اربعه (گندم، جو، کشمش و خرما). مقدار پرداختی هر یک از این کالاها متفاوت بوده و در فقه تعیین شده است.
۲- حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص ۱۳۸، بند: ۱۴۶٫
۳- همان.
۴- ر.ک: اشراق خاوری، پیام ملکوت، نسخهی الکترونیکی، ص ۱۹۰٫
۵- حسینعلی نوری، اقدس (رساله پرسش و پاسخ)، نسخهی الکترونیکی، ص ۷۵٫
۶-حسینعلی نوری، اقدس (ملحقات اقدس)، نسخهی الکترونیکی، ص ۲۱۳٫