کد خبر:6339
پ
eid-siam
بهائیت در ایران

نهاد رهبری فرقه ضاله بهائیت همچنان عید صیام بهائی را رد میکند

عید صیام یا نوروز یکی از ایام محرمه در آئین بهائی است. در تقویم بهائی، اسم اعظم «بهاء» نام اولین ماه سال و اولین روز هر ماه است. با این ترتیب «یوم البهاء من شهرالبهاء» روز اول سال نو بهائی یعنی نوروز است. که سید علی محمد باب آنرا در کتاب بیان عید مقرر کرده‌است. […]

عید صیام یا نوروز یکی از ایام محرمه در آئین بهائی است. در تقویم بهائی، اسم اعظم «بهاء» نام اولین ماه سال و اولین روز هر ماه است. با این ترتیب «یوم البهاء من شهرالبهاء» روز اول سال نو بهائی یعنی نوروز است. که سید علی محمد باب آنرا در کتاب بیان عید مقرر کرده‌است. و بهاءالله در کتاب اقدس این مسئله را تائید کرده‌است. (کتاب اقدس بند ۱۲۷ و ۱۱۱)

در تقویم بهائی هر سال شامل ۱۹ ماه ۱۹ روزه است (بعلاوه ۴ یا ۵ روز ایام هاء). آخرین ماه از این سال، شهرالعلاء است که بهائیان در این ماه از طلوع تا غروب خورشید از خوردن و آشامیدن پرهیز کرده و روزه می‌گیرند. تقویم بهائی دارای ۳۶۵ (و یا ۳۶۶ روز در سالهای کبیسه) است، بنابراین بر اساس این تقویم ثابت، این ماه همه ساله مطابق ۱۱ اسفند تا عید نوروز است.

عید صیام یا نوروز اولین روز بعد از ۱۹ روز روزه گرفتن در آئین بهائی است. این روز همه ساله مطابق با عید نوروز و اول شهرالبهاء است. بهائیان این روز را به مناسبت شروع بهار جشن می‌گیرند. این روز جزء ایام محرمه دین بهائی به حساب می‌آید و کار کردن در این روز بر بهائیان حرام است.

در کتاب اقدس ام‌الکتاب دین بهائی آمده‌است: “و جعلنا النیروز عیدا لکم بعد اکملها” (کتاب اقدس بند ۱۶)

نهاد رهبری بهائیت “بیت العدل” در حالی به انکار وجود عیدی به نام “عید صیام” در بهائیت تصریح کرده است که منابع دست اول بهائی، بارها از “عید صیام” در بهائیت سخن به میان آورده‌اند. آری؛ اصرار بر اشتباه بیت العدل، یا حکایت از جهل بالاترین نهاد رهبری بهائیت داشته و یا حاکی از دروغ‌پردازی آن برای حفظ استقلال بهائیت از اسلام است.

توجیه بی‌اطلاعی بیت‌العدل یا کم اهمیتی موضوع؟!

چندی پیش از عید نوروز که مقارن با عید روزه‌داری بهائیان است؛ کانالی بهائی، با استناد به برخی از نصوص پیشوایان بهائیت، خبر از وجود عیدی مشابه عید فطر مسلمانان، با عنوان “عید صیام” در بهائیت داد. (به نقل یکی از کانال‌های تبلیغی بهائیت.)

اما جالب است بدانیم که نهاد رهبری بهائیت “بیت العدل” (که خود را مصون از هرگونه خطا می‌پندارد)، وجود عیدی به نام صیام را در آثار بهائی منکر و مدعی شده است: «سال‌های متمادی، برخی از پناهندگان بهائی ایرانی و عرب ۲۱ مارس را “اعیاد توأمین” تلقّی کرده‌اند، یعنی، عید نوروز و صیام یا “عید صیام”. در برخی موارد، “عید صیام” آشکارا از اهمّیتی به مراتب بیشتر از نوروز برخوردار شده، و به ۲۱ مارس فقط به عنوان عید صیام اشاره شده که یادگار “عید فطر” اسلامی است. ایشان اظهار می‌دارند که در آثار مبارکه هیچ اشارتی به “عید صیام” نیافته‌اند…». (نهاد رهبری بهائیت “بیت العدل“، پیام مورخ: ۳۱ مارس ۲۰۰۷٫)

 

اما جالب است بدانیم که بر خلاف ادعای نهاد رهبری بهائیت، به قدری مسئله‌ی “عید صیام” در بهائیت روشن است که بارها و بارها از “عید صیام” در منابع دست اول بهائیت، سخن به میان آمده است. همچنان که پیامبرخوانده‌ی این فرقه در کتاب اقدس خود آورده است: «قَد کَتبنا عَلیکُم الصّیام أیّاماً مَعدودات و جَعلنا النّیروز عیداً لَکُم؛ به تحقیق که ما روزه گرفتن را در روزهای مشخصی بر شما نوشتیم (: واجب کردیم) و نوروز را به عنوان عید (روزه داری) شما قرار دادیم». (حسینعلی‌نوری، اقدس، بمبئی: مطبعه‌ی ناصری، ۱۳۱۴ ق، ص ۱۶٫)

در کتاب گنجینه‌ی حدود و احکام نیز از عید روزه داری بهائیان این‌گونه سخن به میان آمده است: «فصل ششم: در اینکه عید صیام عید نوروز است». (عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص ۵۲٫) و یا آن‌جا که اشراق خاوری در بیان زمان عید أعظم بهائیان، “عید صیام” را مبدأ شماره‌ی آن قرار داده است. (همان، ص ۳۶۰٫) همچنین فاضل مازندرانی نیز در “رساله امر و خلق” خود، “عید صیام” را مبدأ تعیین زمان عید أعظم بهائیان قرار داده است. (فاضل مازندارنی، رساله امر و خلق، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، ۱۴۱ بدیع، ج ۴، ص ۸٫)

اما مسئله زمانی جالب‌تر می‌شود که اشراق خاوری با صراحت غیرقابل انکاری، از عید نوروز به “عید صیام” بهائیان تعبیر و آن روز را “عید توأمین” تلقی می‌کند: «وقتی نوزده روز تمام شد، آن وقت روز بعدی که عید نوروز می‌شود، برای شما عید صیام است، یعنی برای أحبّاء هم عید صیام است هم عید نوروز». (عبدالحمید اشراق خاوری، تقریرات اقدس، تنظیم و تدوین: وحید رأفتی، هوفمایم آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، ۱۹۹۷ م، ص ۵۶٫)

نتیجه آنکه : به راستی چگونه ممکن است نویسندگان سرشناس بهائی، که هم عصر با پیشوایان بهائیت بوده و کتاب‌های آنان مورد تأیید رهبران بهائی قرار گرفته است، در خصوص نام‌گذاری “عید صیام” مرتکب خطا شده و در عوض ادعای نهاد غیرمشروع بیت العدل (به گفته‌ی پیشوایان بهائیت، نهاد بیت العدل بدون حضور و ریاست شخص “ولی‌امر” بر آن، از هیچ‌گونه وجاهتی برخوردار نیست: جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: سرنوشت بیت‌العدلِ بدون ولی‌امر، از زبان شوقی افندی)، صحیح باشد؟! آری؛ اصرار بر اشتباه نهاد بیت العدل، یا حکایت از جهل بالاترین نهاد رهبری بهائیت داشته و یا حاکی از دروغ‌پردازی آن برای حفظ استقلال بهائیت از اسلام است؛ که در هر صورت، ادعای عصمت این نهاد را از بین خواهد برد.

اما عجب از نویسندگان اصطلاحاً روشن‌فکر و ظاهراً مستقل بهائی است که یک روز، مقاله‌ای بر اثبات وجود “عید صیام” در بهائیت می‌نگارند و روزی دیگر برای آن‌که بودجه‌ی حمایتی‌شان قطع نگردد، به حذف و انکار تمام استدلال‌های خود می‌پردازند!

با تشکر از نویسنده گرد آورنده مطلب جناب آقای نجفی

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please