پیامبرخواندهی بهائی در کتاب اقدس، خانهی مسکونی را سهم الإرث فرزندان پسری تعیین کرده است. اما عبدالبهاء این حکم پدر خود را تحریف و آن را مختص فرزند بزرگ پسری دانسته است! اما به راستی چگونه میتوان باور کرد که این تحریفِ بدون مبنای عبدالبهاء، هیچ ارتباطی به اینکه او پسر بزرگ پیامبرخواندهی بهائی بوده، ندارد؟!
وحال سوال این است : چرا احکام در بهائیت، دستمایهی منافع پیشوایان بهائی شده است؟!
پیامبرخواندهی بهائی در کتاب اقدس، خانهی مسکونی را سهم الإرث فرزندان پسری تعیین کرده است: «وَ جَعَلنا الدارَ المَسکُونة و الألبسه المَخصُوصة لِلذُرِّیة مِن الذُکران دُونَ الإناث و الوُراث إنَّهُ لَهُو المُعطی الفَیاض؛ (۱) و قرار دادیم خانهی مسکونی و لباسهای مخصوص (میّت) را برای فرزندان پسری…».
این در حالیست که عبدالبهاء بیهیچ دلیلی این حکم را تغییر داده و خانهی متوفی را متعلق به پسر ارشد دانسته است: «بیت مسکون (خانهی مسکونی) در هر صورت مال ولد بکر (پسر بزرگ) است. خواه از میّت چیز دیگری باقی ماند يا نماند، ولد بكر از ساير اموال نيز سهم خویش میبرد».(۲)
مبلّغ بهائی: ایشان مبیّن احکام بهاءالله بوده و مشخص کردهاند که منظور ایشان از فرزندان پسری، پسر بزرگ بوده است!
پژوهشگر: تبیین، یعنی عبدالبهاء وظیفهی روشن کردن ابهامات گفتههای پیامبرخواندهی بهائی را داشته؛ حال به نظر شما، انصراف فرزندان پسری به فرزند بزرگ پسری، تبیین هست یا تحریف؟! آيا ما بايد باور كنيم كه تغيير و تحریف این حكم، ارتباطی به اين موضوع ندارد كه عبدالبهاء پسر بزرگ بهاءالله بوده و بخاطر رویگردانی سایر فرزندان از خود، به نوعی قصد انتقامجویی نداشته است؟!
پینوشت:
۱-حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص ۲۳، بند ۲۵٫
۲-اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، ص ۱۲۸٫