کد خبر:7819
پ
peace-bahaism
بهائیت در ایران

توهم غیر قابل تحقق صلح بهاءالله و جهانی شدن بهائیت

پیامبرنمای بهائیت، جهانگیر شدن مسلکش و برقراری صلحی عمومی را پس از جنگ های جهانی و دین گریزی مردم دانسته است! اما از آنجا که بهائیت همواره صلح را از جنگ طلبان و سلطه گران استمداد کرده و به چاپلوسی ستمگران پرداخته، وعده صلحش پس از وقوع دو جنگ جهانی همچنان تحقق نیافته است! وعده […]

پیامبرنمای بهائیت، جهانگیر شدن مسلکش و برقراری صلحی عمومی را پس از جنگ های جهانی و دین گریزی مردم دانسته است! اما از آنجا که بهائیت همواره صلح را از جنگ طلبان و سلطه گران استمداد کرده و به چاپلوسی ستمگران پرداخته، وعده صلحش پس از وقوع دو جنگ جهانی همچنان تحقق نیافته است!

وعده پیامبرنمای بهائی به عالم گیری بهائیت و برقرای صلح جهانی؛ بخاطر استمداد از جنگ طلبان و سلطه گران، با گذر سال ها از مرگ بهاء و به راه افتادن دو جنگ جهانی، همچنان تحقق نیافته است!

پیامبرخوانده بهائیت در پاسخ به چگونگی جهانی شدن بهائیت و مورد قبول قرار گرفتن آن توسط نوع بشر پاسخ داد که پس از جنگ هایی جهانگیر بخاطر تعصبات دینی، باور به دین توسط بشر کنار گذاشته خواهد شد و پس از آنکه انسان فهمید زندگی بدون دین ممکن نیست، بهائیت به عنوان دین جهانی برگزیده خواهد شد؛ چنان که می خوانیم: «ابتدا ملل عالم خود را با تجهیزات جنگی جهنمی مجهّز خواهند کرد و پس از تجهیز کامل،  چون وحشيان خونخوار بر هم هجوم خواهند نمود و در نتیجه خونریزی عظیمی در سراسر جهان به راه خواهد افتاد. سپس خردمندان جهان در جستجوی سبب این خونریزی ها دور هم خواهند نشست و به این نتیجه خواهند رسید که سبب اصلی آن خونریزی ها تعصبات مختلفه، مخصوصاً تعصبات دینی و مذهبی بوده است. بنابراین برای دفع این تعصبات مذهبی، دین را به طور کلی کنار خواهند گذاشت. بعد به این حقیقت پی خواهند برد که انسان نمی تواند بدون دین زندگی کند. آن وقت تعالیم تمام ادیان را مطالعه خواهند کرد تا ببینند کدام یک با شرایط و مقتضیات آن زمان مطابق است. بدین ترتیب و در آن زمان است که امر الهی (بخوانید بهائیت) جهانگیر خواهد شد.»(۱)

اما در پاسخ به اینکه چرا وعده صلح پیامبرنمای بهائیت جهانگیر شدن بهائیت و پذیرش آن توسط نوع بشر، با گذر سال ها از مرگ او تحقق نیافته، خواهیم گفت:

اول: پیشوایان دین ستیز بهائیت بی توجه به اینکه اکثر جنگ های بزرگ در قرن های گذشته (مخصوصاً دو جنگ جهانی اول و دوم)، بخاطر زیاده خواهی بشری صورت گرفته، همواره ادیان را عامل جنگ و نزاع معرفی کرده اند! تا از این حیث هم نقش اربابان سلطه گر و زیاده خواه خود را کم رنگ جلوه دهند و هم به دروغ، مسلک خود را صلح جو و تنها راه رسیدن به صلح و آرامش معرفی کنند!

دوم: اینکه وعده پیامبرنمای بهائی به صلح هیچ گاه با تعالیم بهائیت شکل نخواهد گرفت، به این دلیل است که پیشوایان بهائی برای رسیدن به صلحی پایدار، به جای تکیه بر آحاد مردم، همواره به ابرقدرت ها دل بسته اند! قدرت هایی که هرگاه منافع شان اقتضاء کند از به راه انداختن جنگ، قحطی و ناامنی (به صورت مستقیم یا غیرمستقیم) بر علیه ملت های آزاده، هیچ ابایی نداشتند!

استعمارگرانی که پیشوایان بهائیت تحقق صلح جهانی موعود خود را به دست آنان ممکن دانسته اند. چنان عبدالبهاء ضمن حمایت از استعمارگری انگلیس، تحقق صلح جهانی را به دست استعمار پیر دانسته است: «لهذا چون ملت انگلیس نجیب است و دولت انگلیس دولت عادله است! امید چنان است که سبب شود تا علَم صلح در جمیع عالم بلند گردد و وحدت عالم انسانی مشاهده گردد…»(۲)

سوم: چگونه می توان شعار صلح داد و همزمان با جنگ افروزان و زیاده خواهان تعامل و همکاری داشت؟! پیشوایان بهائی که وعده به برقراری صلح را ملازم با جهانی شدن بهائیت می دانند، همواره از جنگ طلبان بزرگ هم عصر خود تمجید کرده و به جنایات شان مشروعیت بخشیده اند. به عنوان نمونه می توان از تمجید دین سازان بهائیت از استعمارگران روس تزاری، (۳) استعمار آمریکا، (۴) استعمار انگلیس، (۵) و دفاع از رژیم اشغالگر، کودک کش و آپارتاید اسرائیل اشاره کرد.(۶)

به راستی بهائیت راه تبلیغ و برقرای صلح موعود خود را از چه سو و تحت لوای چه کسانی ممکن می داند؟! آیا طلب صلح از جنگ طلبان بزرگ عالم، دارندگان و استفاده کنندگان از سلاح های کشتار جمعی، منطقی است یا بهائیت از آنجا که خود ساخته و پرداخته نظام های استعماری است، راهی جز چاپلوسی ستمگران عالم نداشته است؟!

پی‌نوشت:

۱- ادیب طاهر زاده، نفحات ظهور حضرت بهاءالله، مزرعه بهجی ۱۸۹۲- ۱۸۷۷ م ، تأليف با ترجمه باهر فرقانی در ۵۱۸ صفحه ای، استرالیا: مؤسسه انتشاراتی سنچری پرس، چاپ اول ۲۰۱۵، ج ۴، ص ۵۷٫

۲- عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه ملّی نشر آثار امری، بی تا، ج ۳، ص ۹۰٫

۳- ر.ک: سلیمانی، مصابیح هدایت، بی جا: چاپ لجنه، بی تا، ج ۲، ص ۲۸۲٫

۴- ر.ک: عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه ملّی نشر آثار امری، ۱۲۷ بدیع، ج ۲، ص ۳۰٫

۵- ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرج الله زکی کردی، چاپ اول، ۱۹۲۱ م، ج ۳، ص ۳۴۷٫

۶- ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، ۱۲۵ بدیع، ج ۴، صص ۲۹۱-۲۹۰٫

 

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please