در احکام و رفتار بهائی، تحصیل جداگانه و اختصاصی برای بهائیان پیشبینی شده، غیربهائیان از ورود به ضیافتهایشان منع، از امور مالی و ارث محروم، مطرود و در انزوای اجتماعی شدید قرار گرفته و تنها جان بهائیان با ارزش شمرده شده است. این باور فرقهای است که امروزه، شعار نوعدوستی میدهد و از مظلومنمایی، پُلی برای تبلیغاتش ساخته است!
مظلوم نمایی و جلب حس ترحم مردم، همواره یکی از روشهای تبلیغ مؤثر بهائیت بوده است. بهائیان در کنار ادعای اینکه به آنان ظلم میشود و حتی از تحصیل و کار محروم هستند، از (ادعای) انحصارطلبی جمهوری اسلامی گلایه کرده و خود را با شعارهایی مثل، نوعدوست، بدون نظر به مذهب و قومیت معرفی میکنند: «همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار به عالم انسانی مهربانی کنید و به نوع بشر مهرپرور گردید و بیگانگان را مانند آشنا معامله کنید و اغنیاء را به مثابه یار نوازش کنید. دشمن را دوست ببینید و اهریمن را ملائکه شمارید. جفاکار را مانند وفادار به نهایت محبّت رفتار کنید و گرگان خونخوار را مانند غزالان ختن و ختامه مسک معطر به مشام رسانید».(۱)
اما جدای از این مظلومنماییها و شعارها که بهائیان در زمان اقلیّت سر میدهد، برخورد بهائیت هنگام قدرت یافتن و تأسیس حکومت موعود بهائی، با غیربهائیان چگونه خواهد بود؟! با بررسی آثار و تاریخ کوتاه این فرقه درمییابیم که پیشوایان بهائی، انحصارطلبی خاصی را برای پیروان خود قائلند که در ادامه، به ذکر چند مورد آن میپردازیم:
اول: بهائیان یکی از دلایل مظلومیت خود و به راهاندازی مؤسسات آموزشی غیرقانونی در ایران را محدودیت تحصیل در کشورمان برمیشمارند. این در حالیست که نه تنها پیشوایان بهائی به صورت فکری از شرکت کودکانشان در کلاسهای آموزشی غیربهائیان نهی و آن را مایهی ذلّت خود قلمداد میکردند (۲)؛ بلکه در عمل و در زمانی که اندک جمعیتی از آنان در عشقآبادِ تحت حاکمیت استعماریتزار روس گرد آمده و آزادی عمل یافتند، مدارس مختص بهائیان تأسیس نمودند.(۳)
دوم: بهائیان حتی در زمان ضعف و قلّت نیز پیروان سایر ادیان (حتی دوستداران و حامیان بهائیت) را از حضور در ضیافتهای نوزده روزه خود، منع میکنند؛ همچنان که ولیامر بهائی حکم میکند: «هیچیک از مؤسّسات أمرالله و هیچکدام از اصول اساسیۀ آن، تحت هیچ شرایطی، تغییر نخواهد کرد و ضیافت نوزده روزه… انحصاراً مخصوص أهل بهاء است و هیچگونه انحرافی از این أصل اساسی، مجاز و میسّر نیست…».(۴)
سوم: بهائیان حتی در زمان به ظاهر مظلومیتشان، غیربهائیان را از حق و حقوق مالی قوم و خویشی که با بهائیان دارند منع میکنند. از اینرو غیربهائیان حتی از بستگان بهائی خود نیز ارث نخواهند برد: «ورثه غیربهائی از ارث سهم نخواهد برد».(۵) حال تصور کنیم که این جماعت حکومت متوهم خود را تشکیل دهند!
چهارم: بهائیت با صدور احکامی نظیر طرد روحانی پیروان مستبصر خود (۶) و ممنوعیت ارتباط با مخالفین بهائیت (۷)، محدودیتهای اجتماعی بسیار سختگیرانهای را برای مخالفین فکری خود در نظر گرفته است.
پنجم: انحصارطلبی و خودخواهی بهائیان به همینجا ختم نشده، بلکه از نظر فکری نیز، بهائیت نابودی میلیونها انسان را بیارزش و در عوض، کم نشدن یک تار موی بهائیان را سزاوار ستایش میدانند. همچنان که عبدالبهاء، چندی پس از اتمام جنگ جهانی و خانمانسوز اول، از سوختن انسانها در آتش جنگ ابراز خوشحالی کرده و بر خلاف ظاهرِ نوع دوست بهائیت، تنها، مصون ماندن بهائیان از آسیبهای این جنگ را کافی دانسته است.(۸)
بنابراین بهائیان که امروزه در کنار شعار نوعدوستی، از مظلوم نمایی دروغین پُلی برای تبلیغ خود ساختهاند، در زمان قدرت یافتن، آپارتایدی کمسابقه را علیه غیربهائیان رقم خواهند زد. آری؛ این واقعیت فرقهای است که پشت شعارهای نوعدوستی و عوامفریبانه پنهان میشود!
پینوشت:
۱-عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرجالله زکی الکردی، ۱۹۲۱ م، ج ۳، ص ۱۶۰٫
۲-ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، نسخهی الکترونیکی، ج ۵، ص ۱۷۰٫
۳-فاضل مازندرانی، تاریخ ظهور حق، ج ۸، قسمت ۲، صص ۹۸۳-۹۸۲ و۹۹۰٫
۴-انوار هدایت، نسخهی الکترونیکی، صص ۳۰۴-۳۰۳، مطلب ۸۰۵٫
۵-حسینعلی نوری، اقدس (رساله سؤال و جواب)، نسخهی الکترونیکی، ص ۹۳٫
۶-ر.ک: هلن هورنبی، انوار هدایت، نسخهی الکترونیکی، ص ۲۳۰، شماره: ۶۰۳٫
۷-«لا تُعاشروا مَعَ الَّذین هم کفروا بالله و آیاتِه ثُم اجتنبوا عَن مثلِ هؤلاء؛ با کسانی که به خدا و آیاتش کافر شدند » بخوانید غیربهائیان) معاشرت نکنید و از مثل آنها دوری کنید»:اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، ۱۲۹ بدیع، ج ۸، ص ۳۹٫
۸-عباس افندی، مجموعه مکاتیب حضرت عبدالبهاء، شماره ۵۲، ص ۱۰۸٫