کد خبر:8682
پ
esmaeeli2
بهائیت در ایران

اسماعیلی: بهائیت در پوشش دین قصد تشکیل حکومت دارد

نویسنده کتاب «سازمان سیاسی بهائیت» گفت: سازمان سیاسی بهائیت دارای یک ایدئولوژی سیاسی است که در پوشش باورهای دینی به بسیج منابع و رفتارسازی در اعضای خود دست می‌زند. هدف اصلی تشکیلات بهایی در رؤیای دوردست تأسیس یک حکومت بهایی است. حمیدرضا اسماعیلی، نویسنده کتاب «سازمان سیاسی بهائیت» در مورد فعالیت‌های سیاسی این فرقه و […]

نویسنده کتاب «سازمان سیاسی بهائیت» گفت: سازمان سیاسی بهائیت دارای یک ایدئولوژی سیاسی است که در پوشش باورهای دینی به بسیج منابع و رفتارسازی در اعضای خود دست می‌زند. هدف اصلی تشکیلات بهایی در رؤیای دوردست تأسیس یک حکومت بهایی است.

حمیدرضا اسماعیلی، نویسنده کتاب «سازمان سیاسی بهائیت» در مورد فعالیت‌های سیاسی این فرقه و کنش و واکنش اتباعش با رژیم پهلوی به خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس گفت: قبل از هر چیز باید یک پیش‌فرض و انگاره را تصحیح کنیم. بیش‌تر افراد چنین فکر می‌کنند که شاه «فعال مایشاء» بوده و تمام حکومت و ارکان آن در دست یک نفر است، اما این دیدگاه با حقیقت فاصله دارد. حتی در حکومت‌های استبدادی هم قدرت در یکجا جمع نشده است. شاید شیوه حکومت و اعمال قدرت به شکل استبدادی باشد و به نام شاه صورت گیرد، اما ما نمی‌توانیم نقش هیأ‌ت حاکم را در نظر نگیریم؛ یعنی در کنار شاه که در رأس هرم قدرت قرار دارد طبقه الیگارشی هم هست که در تصمیم‌سازی برای شاه و در سطوح مختلف تصمیم‌گیری اداره کشور دخیل هستند و نقش آفرینی می‌کنند.

یک انگاره غلط در بررسی‌های تاریخی

این محقق حوزه بهائیت افزود: متاسفانه در تاریخ‌نگاری معاصر ما با طرح نظریه‌های نادرستی مانند استبداد شرقی چنین القا شده که شاه فعال مایشاء بوده و دیگران در امر حکومت سهمی نداشته‌اند. در دل چنین انگاره‌ای است که امیرعباس هویدا که ۱۳ سال نخست‌وزیر بود در دادگاه همه تقصیرها را به گردن شاه می‌اندازد.

حکومت همیشه وابسته پهلوی

او بیان کرد: پس از کودتای انگلیسی سوم اسفند، انگلیسی‌ها از نفوذ بالایی در ایران، برخوردار شدند، اما این نفوذ پس از سقوط رضاشاه رفته‌رفته جای خود را به آمریکایی‌ها داد که نقطه اوج آن بعد از کودتای ۲۸ مرداد است. این بدان معناست که حکومت پهلوی چه در نیمه اول خود و چه در نیمه دوم خود حکومتی وابسته به قدرت‌های خارجی بود و طبیعی است که استقلال رای نداشته و سیاست‌هایش وابسته به انگلیسی وآمریکا بوده است.

حکومت پهلوی و بهائیت

حزب؟ فرقه؟ سازمان سیاسی؟ مسأله این است!

وی افزود: به‌جز اقلیت ناچیز بهائی که خود را کیش و آیین معرفی می‌کنند، دیگران از بهائیت با عنوان فرقه، حزب و سازمان سیاسی یاد می‌کنند. لذا پرسش از ماهیت بهائیت، پرسش مهمی است که باید پاسخ دقیقی به آن داد. در واقع همه قبول دارند که بهائیت تشکیلات است، اما وقتی می‌گوییم بهائیت یک تشکیلات است، باید دقیق مشخص کرد که چه جور تشکیلاتی است؟ در کتاب «سازمان سیاسی بهائیت» مبحث اصلی همین بوده و تلاش کرده ایم با اسناد و مباحث تحلیلی نشان دهیم که اطلاق عنوان «حزب» و «فرقه» به بهائیت دقیق نیست و همه ابعاد این تشکیلات را در بر نمی‌گیرد. آنچه که تمامیت بهائیت را پوشش می‌دهد عنوان «سازمان سیاسی» است.

نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت ادامه داد: اینکه بهائیت سازمان است را نه تنها خود بهائیان قبول دارند، بلکه بر آن تأکید هم دارند. به طور مثال پیتر خان، یکی از شخصیت‌های سرشناس بهائی در یکی از سخنرانی‌های خود به شرح این رکن بهائیت پرداخته و بر آن تأکید می‌کند. بهائیان کتاب‌هایی هم در باب «نظم اداری» را تألیف‌ کرده و تکلیف همه بهائیان است که خود را با نظم و مقررات اداری بهائیت وفق دهند. این موضوعی است که از کودکی به بهائیان آموزش داده می‌شود. اما این سازمان همواره در پی قدرت سیاسی و حتی حکومت هم بوده است، که همین هدف به راحتی ماهیت سیاسی بودن سازمان بهائیت را تعیین می‌کند.

سیاست در پوشش دین و آیین

اسماعیلی گفت: به عبارت دیگر، سازمان سیاسی بهائیت دارای یک ایدئولوژی سیاسی است که در پوشش باورهای دینی و آیینی به بسیج منابع و رفتارسازی در اعضای خود دست می‌زند. هدف و غایت اصلی تشکیلات بهائی دست یافتن به قدرت سیاسی و در رؤیای دوردست تأسیس یک حکومت بهائی است. سازمان بهائیت تنها سازمان سیاسی‌ای که با ایدئولوژی شبه‌دینی برای کسب قدرت می‌کوشد، نیست؛ در طول تاریخ گروه‌های سیاسی بسیاری این مسیر را پیموده‌اند. موریس دوورژه در کتاب جامعه‌شناسی سیاسی که از منابع مهم دانشگاهی در رشته جامعه‌شناسی است این نوع سازمان‌های سیاسی را از سایر سازمان‌ها تمییز داده و به توضیح آنها پرداخته است، سازمان‌هایی که برای کسب برای قدرت سیاسی خ از باورهای دینی و رویکرد‌های آیینی استفاده کرده‌اند.

وی افزود: فرق اصلی حزب سیاسی و سازمان سیاسی هم این است که احزاب رسماً برای کسب قدرت رقابت می‌کنند، اما سازمان سیاسی در پوشش اهداف دیگری حتی امور خیریه اهداف سیاسی خود را پیگیری می‌کنند. بنابراین در مورد بهائیت شاید بشود با تسامح لفظ حزب سیاسی را به‌کار برد، اما اگر بخواهیم دقیق‌تر سخن بگوییم باید بگوییم که یک سازمان سیاسی است.

چرا محمدرضا پهلوی با بهائیت مماشات کرد؟

او در انتها گفت: درباره اینکه چرا محمدرضا پهلوی در مورد بهائیت سختگیری نکردو چنین سیاستی را اتخاذ کرد سه فرضیه را می‌توان مطرح کرد: اول که بهائیت مورد حمایت شدید دولت آمریکا و شبکه یهود بوده و طبیعتا پهلوی وابسته به آمریکا نمی‌تواند در برابر آن سختگیری بکند و مجبور است که از در مماشات با آن برخورد کند. در تاریخ نقل است وقتی آیت‌الله بروجردی نسبت به افزایش قدرت و نفوذ بهائیان به شاه اعتراض می کند شاه در جواب می‌گوید این موضوع از اختیار من خارج است!

وی افزود: دوم اینکه محمدرضا پهلوی نیز مانند بسیاری از سیاسیون، ماهیت این سازمان سیاسی را نشناخته بود و آن را صرفاً یک کیش و آیین مذهبی تلقی می‌کرد و لذا آنطور که باید به بهائیت حساسیتی نشان نمی‌داد. شاه نه تنها به گروه‌ها و سازمان‌های سیاسی حساس بود، بلکه از رجال سیاسی رقیب نیز هراس داشت، اما چون نگرش درستی از این سازمان سیاسی نداشت، لاجرم تهدیدی هم از سوی آنها برای آینده حکومتش احساس نمی‌کرد.

سوم اینکه بهائیت خود را مطیع حکومت و هماهنگ با سیاست‌های شاه نشان می‌داد و شاه آنها را به عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست‌های خود می‌شناخت.

 

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please