بهائيت جرياني است كه به شدت از ديگران تأثير پذيرفته و الگو گرفته است. نژادپرستي از جمله مهمترين تأثيرپذيريهاي بهائيت از يهود و صهيونيست است كه خود را فراتر از همگان ميخواند؛ يعني تنها بهائيان را انسان ميداند و حتي تا جايي پيش ميرود كه حسين علي بهاء، پيروانش را از انسان خواندن غير بهائيان منع ميكند: «اليوم هر نفسي بر احدي از معرضين من اعلاهم او من ادناهم ذکر انسانيت نمايد، از جميع فيوضات رحماني محروم است، تا چه رسد که بخواهد از براي آن نفوس اثبات رتبه و مقام نمايد».(۱)
اينجاست كه معناي واقعي خودبرتربيني و نژادپرستي تشكيلات بهائيت روشن ميشود و مفهوم بسياري از جملات سران اين فرقه، به ويژه حسين علي بهاء دانسته ميشود؛ آنگاه كه پيروان خود را گوهر و ديگران را سنگريزه ميخواند: «احبائي هم لئالي الامر و من دونهم حصاه الارض».(۲)
جالب است كه سران فرقه بهائيت، با وجود اين نگاه نژادپرستانه، باز هم به شعور مخاطب توهين كرده و در برابر آنان از وحدت عالم انساني و برابري انسانها دم ميزنند: «خداوند عالم جميع را از تراب خلق فرمود و جميع را از يک عناصر خلق کرده، کلّ را از يک سلاله خلق نموده، جميع را در يک زمين خلق کرده و در ظلّ يک آسمان خلق نموده و در جميع احساسات مشترک خلق فرموده و هيچ تفاوتي نگذاشته. جميع را يکسان خلق کرده، جميع را رزق ميدهد. جميع را ميپروراند. جميع را حفظ ميفرمايد. به جميع مهربان است. در هيچ فضل و رحمتي تفاوتي بين بشر نگذاشته».(۳)
كدام را بايد باور كنيم؟! اينكه خدا همه را يكسان خلق كرده يا اينكه بهائيان گوهرند و ديگران سنگ ريزه كه حتي نبايد نام انسان بر آنان گذاشت!!
پانوشت
۱. بديع، ص ۱۴۰.
۲. مائده آسماني، ج ۴، ص ۳۵۳.
۳. پيام ملکوت، ص ۴۲.