کد خبر:15470
پ
۱سید علی‌محمد به روایت اسناد انگلستان
بهائیت در ایران:

سید علی‌محمد باب به روایت اسناد انگلستان

در مورد باب، در سند موجود در بایگانی وزارت امور خارجه انگلستان، به تاریخ ۲۱ ژوئن ۱۸۵۰ که توسط یکی از عوامل انگلیسی از تهران به لندن و خطاب به لرد پالمرستون فرستاده شد آمده است: «جناب لرد پالمرستون بر حسب تعليمات جناب لرد اینجانب افتخار دارد شرحی را درباره سلک جدید «باب» ارسال دارم. […]

در مورد باب، در سند موجود در بایگانی وزارت امور خارجه انگلستان، به تاریخ ۲۱ ژوئن ۱۸۵۰ که توسط یکی از عوامل انگلیسی از تهران به لندن و خطاب به لرد پالمرستون فرستاده شد آمده است:

«جناب لرد پالمرستون بر حسب تعليمات جناب لرد اینجانب افتخار دارد شرحی را درباره سلک جدید «باب» ارسال دارم. مطالب محتوی در شرح شماره یک از شرحی گرفته شده که توسط یک تن از مریدان باب به من داده شده است و البته من شکی در صحت آن مطالب ندارم… در یک جمله این ساده‌ترین مذهب است که اصول آن در ماتریالیسم، کمونیسم و لاقیدی نسبت به خیر و شر کلیه اعمال بشرخلاصه می‌شود… .»[۱]

در یکی دیگر از همین گزارشها مأمور انگلیس به مسایل مورد توجه بابیت این گونه اشاره می‌کند:

«باب اعلام می‌دارد که تا این لحظه کلیه اصول اسلام درباره نماز و روزه و حلال و حرام در خوردنی‌ها واجب بوده است ولی اکنون بر وی مقدر شده است تا اعلام دارد که نماز واجب نیست. هر کس ممکن است، بر حسب تمایلات خود نماز بخواند یا نخواند، ولی در واقع هر کس باید همیشه به خدا یا به الوهیت فکر کند. روزه سی روز ماه رمضان و سایر روزه‌ها همه منسوخ و ملغی است و همه‌گونه غذایی حلال به‌شمار می‌رود.

دادن صدقه نسبت به همه جایز است. ولی بین بابی‌ها مال باید همیشه مشترک بوده باشد و هیچ کس نباید از دیگری ثروتمندتر باشد. همه مردم یکسان هستند و بین حلال و حرام آن‌طور که بین مسلمانان رایج است، تفاوتی نیست. در آیین بابیت آمیزش جنسی بسیار آمیخته با هرج و مرج است… مرد ممکن است، بی‌اندازه زن داشته باشد، زن هم همین اجازه را دارد. ضبط اموال کلیه کسانی که بابی نیستند، مجاز است.»[۲]

در کنار اسناد مربوط به انگلستان سوای ظن و گمانی که نسبت به وابستگی اطرافیان سید علی‌محمد باب به روسیه وجود دارد، برخی خود سید علی‌محمد را مورد توجه روس‌ها می‌دانند.

زمانی که سید علی محمد به اعدام محکوم شد، این قونسول روسیه بود که به توصیه تزار تلاش کرد تا مگر مانع اعدام او شود اما نتوانست.

همچنین در کتابی که عباس افندی ملقب به عبدالبهاء، پسر میرزا حسینعلی نوری (بهاء الله) به عنوان مقاله سیاح»، نوشته است، روس‌ها روز دوم نسبت به ثبت واقعه قتل علی محمد با اعزام یک نقاش به اتفاق قونسول روسیه به محل خندق اقدام کردند و نقاش تصویر آن دو جسد را به وضعیتی که کنار خندق افتاده بودند،کشید.

چنین گزارش‌هایی نشان می‌دهد که در آن برهه از زمان مسئله بابی‌ها و ایجاد جریانی برخلاف آموزه‌های اسلام تا چه حد برای دو دولت انگلستان و روسیه مهم و حیاتی بوده است.

به یقین اگر حمایت آشکار انگلیس و روسیه از جریان بابیت نبود، پس از ماجرای معروف گفتگوی علی‌محمد شیرازی با علمای شیراز که منجر به محکوم شدن و فلک کردنش در مسجد شاه و قرائت توبه نامه‌اش در بالای منبر شد، دعوت سید علی‌محمد چنان که معروف به نوعی جنون بود به حساب دیوانگی گذاشته می‌شد و همانند صدها دیوانه‌ای که در طول تاریخ ادعای مهدویت کرده بودند، این ماجرا نیز فراموش و به تاریخ می‌پیوست.

اما این گونه نشد و وقتی سید علی‌محمد شیرازی سرانجام به فتوای علمای تبریز به دار آویخته شد، فرصتی به دست داد تا تبلیغات و تحقیقات روسیه بر روی این فرقه بیشتر شود؛ چرا که آنان همیشه در این نگرانی به سر می بردند که اگر علمای شیعه به فکر رویارویی با قراردادهای مختلف بین ایران با این کشورها بیفتند، چه باید بکنند؟ پس دو کشور به فکر ایجاد نیرویی افتاده بودند که با تکیه بر تعلیمات و عقاید خود شیعه، از درون با آن مبازره کنند.

از طرفی همان‌طور که گفته شد انگلستان و روسیه مانند همه کشورهای دیگر برای سالیان طولانی وجود دولت قدرتمند عثمانی را به‌عنوان یک کشور مسلمان تجربه کرده بودند، غلبه بر قدرت عثمانی‌ها که زیر پرچم اسلام به اتحادی محکم دست یافته بودند. جز بر پایه اختلاف ممکن نبود.

توجه غیرعادی دولت روسیه به جریان بابیت که – به ویژه با دستور امپراطور روس مبنی بر تحقیق کامل پیرامون این جریان و گزارش آن به دربار تزار همراه بود[۳] و فرقه سازی های متعدد در کشورهای اسلامی توسط دولت های استعمارگر جز از این رهگذر قابل توجیه نیست.

متعاقب همین دستورات بود که کنسول روسیه با منشی و دستیار سید علی‌محمد که نامش سید حسین یزدی بود درباره سید علی‌محمد باب و مسایل مربوط به وی گفتگو کرد. پس از آن نیز وقتی که او اعدام شد، نقاش کنسول‌خانه از جسد خونین علی‌محمد در خندق اطراف تبریز تصویربرداری و آن تصویر به پایتخت فرستاده شد.[۴]

ارتباط تنگاتنگ جانشین باب یعنی حسینعلی بهاء با پرنس دالگورکی وزیرمختار مشهور و جنجال‌برانگیز روسیه در ایران و حمایت وی از حسینعلی بهاء در ماجرای ترور ناصرالدین شاه که بابیان به‌طور مستقیم متهم به آن بودند، در همین راستا قابل بررسی است.

از طرفی انگلیسی‌ها هم که برای از هم پاشیدن دین اسلام و ایجاد تشتت در میان مسلمان‌ها به‌خصوص در سرزمین‌هایی که بر سر راه هندوستان قرار داشتند، کوشش فراوانی می‌کردند، توسط سفارتخانه‌های خود اطلاعات جامعی را درباره ادیان کسب کرده و به این نتیجه رسیده بودند که دستیابی به حکومت در سرزمین‌های اسلامی هر چند کوچک و فقیر برخلاف سرزمین پهناور هند بسیار سخت‌تر است تا جایی که گلادستون نخست وزیر انگلیس در پارلمان آن کشور در حالی که قرآن مجید را بر سر دست بلند کرده بود، گفت:

«تا این کتاب در دست مسلمین است، کاری از انگلستان درباره آنان برنمی‌آید و ما نمی‌توانیم بر آن‌ها حکومت کنیم.»

سیاست قالب انگلستان در کشورهای اسلامی ایجاد تفرقه در بین مسلمانان بود. این تفرقه نه‌تنها شامل ایران به جهت منافع انگلیسی‌ها در هند می‌شد، بلکه همه تصرفات عثمانی را دربرمی‌گرفت.

در عثمانی انگلیسی‌ها همواره سلاطین ترک را تشویق می‌کردند تا ادعای خلافت اسلامی را داشته باشند و از این راه بین کشورهای مسلمان اختلاف ایجاد می‌کردند؛ به این ترتیب که از یک طرف سرزمینهای مجاور عثمانی را به مبارزه و مخالفت با مدعیان خلافت اسلامی تشویق می‌کردند و از طرف دیگر عثمانی‌ها را وادار می‌کردند تا با آن کشورها در حال جنگ و ستیز دائمی باشند.

تلاش انگلستان در قرن‌های ۱۸ و ۱۹ برای در هم شکستن قدرت عثمانی و اتحاد مسلمانان بسیار چشم‌گیرتر بود.


[۱]. Iranp. Litical Diaries 1881 -1965 lHj- setby R.M.Burrell

[۲]. قرةالعین، درآمدی بر تاریخ بی‌حجابی در ایران، موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور، ۱۳۶۳، ص ۲۰-۱۷

[۳]. شوقی افندی، قرن بدیع، ۱۳۴۸، ۱/ ۲۶۲- ۲۶۳

[۴]. همان، ۲۸۸

ارتباط با ما:  [email protected]

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید