سوالات مختلفی در مورد تعداد جمعیت بهائیت مطرح است. اما سؤال اصلی که وجود دارد این است که حقیقتاً آمار جمعیت کنونی بهائیان جهان چقدر است؟ و چه تعداد بهائی درحال حاضر در کل دنیا وجود دارد؟ تعداد بهائیانی که امروز به تشکیلات بهائی اعتقاد دارند و یا پایبند به اصول آن هستند چقدر است؟ رشد جمعیت بهائیان از ابتدا تا کنون به چه صورتی بوده است؟ پاسخ کوتاه این است که هیچ کس جز بیت العدل و رهبری تشکیلات بهائی، حقیقت را نمی داند .
اصولاً یافتن تعداد دقیق یک گروه اجتماعی-سیاسی گسترده در جهان و تعیین تعداد معتقدین واقعی و یا هواداران آن توسط سایرین ، کاری مشکل بنظر می رسد و نیازمند تحقیقات آماری و میدانی فراوان می باشد. علاوه بر آن ، بررسی آمار دقیق جامعه بهائی در جهان احتیاج به بررسی پارامترهای دیگر نیز دارد که ذیلاً به برخی از آن ها اشاره می شود:
۱. یکی از معضلات در به دست آوردن آمار دقیق بهائیان ، مشکل چند آئینی و قبول همزمان چند آموزه دینی است که شمارش تعداد واقعی افراد بهائی در جهان را با مشکل روبرو می سازد. گروهی از افراد در جهان بر این باور هستند که می توانند به چند آئین به صورت هم زمان معتقد باشند . این ویژگی در برخی از کشورها از جمله هندوستان بسیار شایع است.
به طور نمونه بسیاری از افرادی که امروز خود را بهائی می نامند، در واقع تنها دوستدار بهاءالله هستند و او را به عنوان یک فرد به اصطلاح نجیب و دوستدار صلح جهانی می دانند ولی در واقع بهائی نیستند. یعنی نه تشکیلات بهائی را می شناسند و نه از آن تبعیت می کنند. بلکه براساس دستورات آئین خود یعنی هندوئیسم و یا سایر آئین های موجود در هندوستان رفتار می کنند.
نمونه ای از این آمار را ویلیام گارلینگتن نویسنده و محقق سرشناس آمریکائی که مدت ۲۰ سال عضو جامعه بهائی بود و سپس از این آئین جدا شد، تز دکترای خود اشاره می کند. وی در مورد « تبلیغ دسته جمعی آئین بهائی در Malwa هندوستان » نوشته است. او در مورد پیدایش آئین بهائی در هندوستان تحقیق مفصلی دارد و در مقاله ی «آئین بهائی در هندوستان، یک راهبرد توسعه ای » می نویسد:
« آیین بهائی در بین افراد روستائی بی سواد که فکر می کردند بهاءالله همان آواتار ( موعود هندیان ) است، رشد کرد. روستائیانی که با پذیرش دیانت بهائی هیچ گاه آداب و رسوم و اعتقادات خود را کنار نگذاشتند زیرا از نظر آنان قبول آیین بهائی منافاتی با سنت گاو پرستی یا بت پرستی نداشت».
این مسئله در برخی از کشورهای آفریقائی و قبیله های دور افتاده نیز صادق است. بنابراین، به نظر می رسد ، ارائه آمار و ادعای وجود حدود ۲/۲ میلیون نفر بهائی در هندوستان در سال ۲۰۰۱ در مقابل آمار رسمی دولت هند که در آن تعداد بهائیان ۱۱۰۰۰ نفر اعلام شده است ، از صحت لازم برخوردار نباشد.
همچنین بعد از رسمی شدن آیین Jains در کشور هند، این موضوع مورد اعتراض تشکیلات بهائی قرار گرفت و یک کمیسیون از طرف دولت هندوستان جهت بررسی موضوع تشکیل شد ولی به دلیل مبهم بودن جمعیت واقعی بهائیان در هند این کمیسیون در شمارش آمار نیز به نتیجه مطلوبی دست نیافت.
۲. بر طبق نصوص و فرامین دیانت بهائی هر نوجوان بهائی بعد از رسیدن به سن بلوغ مکلف است که خود تحری حقیقت نموده و دین خود را انتخاب نماید. بدین ترتیب جزء آمار بهائی ثبت می شود.
شوقی ربّانی در توقیع مورّخ ششم شهرالاسماء ۱۰۲ بدیع خطاب به محفل ملی ایران، ورود بلوغ شرعی را سن ۱۵ سالگی و ورود بلوغ اجتماعی را سن ۲۱ سالگی تعیین می نماید. (۱)
بنابر دستورالعمل یاد شده جوان بهائی تا قبل از رسیدن به سن ۱۵ سالگی بهائی محسوب نمی شود و بعد از آن سن باید به محفل مراجعه کند و نام خود را در دفاتر و سجلات بهائی ثبت نماید تا به عنوان بهائی شناخته شود . البته در صورتی که نوجوان در خانواده بهائی بدنیا آمده و سن او به ۱۵ سال تمام برسد می توان خود به خود او را بهائی دانست. با دستورالعمل فوق کودکان زیر ۱۵ سال تمام را نمی توان جزء آمار رشدجمعیت بهائی محسوب نمود .
در یک استدلال دیگر، می توان به این نتیجه رسید که با توجه به اینکه جوانان بهائی در سن ۲۱ سالگی به سن بلوغ اجتماعی می رسند و قادرند درک صحیحی از انتخاب دین داشته باشند. بنابراین تحقیق و انتخاب آئین بهائی در سن ۲۱ سالگی می بایست ملاک بهائی بودن یا نبودن قرار گیرد.
اگر برای محاسبه ی جمعیت بهائی، ۱۵ سالگی و یا ۲۱ سالگی را ملاک بهائی بودن قرار دهیم می بایست تعداد زیادی از نوزادان و کودکان و حتی نوجوانان بهائی را که هنوز دین خود را انتخاب نکرده اند، از آمار بهائیان حذف نمائیم . در حالی که از سال ۱۹۸۶ تشکیلات بهائی فرم های آمار بهائی را تغییر داده و نوزادان و کودکان بهائی را نیز به صرف اینکه از پدر و مادر بهائی متولد شده اند در شمار آمار بهائیان قرار داده است . این نکته نشانگر آن است که دیانت بهائی در پی بالا بردن آمار جمعیتی خود است. (۲)
بیت العدل با تغییر در رویکرد محاسبه ی جمعیت و با هدف نشان دادن آمار بالای خود در ۱۹ جولای ۱۹۸۲ خطاب به محفل ملی انگلستان نوشت:
«…اطفال بهائی بر عکس اطفال مذاهب دیگر بطور اتوماتیک دین والدین خود را به ارث نمی برند. معهذا والدین مسئول پرورش و سعادت روحانی اطفال خود می باشند و محافل روحانی منطقه در صورت ضرورت والدین را در اجرای این وظیفه یاری دهند… لذا طبیعی است که اطفال بهائی را باید بهائی به حساب آورد مگر اینکه دلیلی خلاف آن را ثابت نمایند . کاملاً اشتباه است که فکر کنیم طفل بهائی باید تا سن ۱۵ سالگی در یک نوع غفلت یا بلاتکلیفی روحانی بماند و در آن سن بهائی شود… » (۳)
با توجه به مطالب ذکر شده، به نظر می رسد که آمارهای ارائه شده در جوامع بهائی با احتساب نوزادان و کودکان است.
۳. پدیده ای دیگر که در جامعه بهائی باید مورد توجه قرار گیرد ، آمار کسانی است که به صورت رسمی از عضویت در جامعه بهائی انصراف می دهند و یا بر اثر اختلاف با تشکیلات بهائی و انتقاد به آن از جامعه ی بهائی در کشورهای مختلف اخراج می گردند. افراد اخراج شده از جامعه ی بهائی حق مراوده با خانواده و بستگان خود را ندارند (۴) و در صورت ارتباط آنان نیز از جامعه بهائی اخراج می شوند که این پدیده یکی از عوامل مهم در کاهش آمار جامعه ی بهائی است.
همچنین تعداد زیادی از افراد با وجود سابقه ی بهائی بودن هرگز در تشکیلات بهائی حضور نداشته و دلیلی که بتواند بهائی بودن آنان را اثبات نماید ، وجود ندارد.
آقای پروفسور رابرت استاکمن در مورد رشد جمعیت بهائی در امریکا در سال ۱۹۹۸ می نویسد: «از تعداد ۱۳۸۰۰۰ نفر بهائی تسجیل شده در امریکا تنها از نیمی از آن ها آدرس تأیید شده وجود داشت.» (۵)
این به آن معنی است که بسیاری از بهائیان بدون اعلام تغییر محل خود به تشکیلات بهائی به زندگی شخصی خود پرداخته و علاقه ای به عضویت در تشکیلات و حضور در برنامه های موسوم به حیات بهائی و مطلع نمودن تشکیلات از آخرین وضعیت خود نداشتند. در این حالت چند فرض متصور است: این افراد اعتقادی به دیانت بهائی نداشته و از آن خارج شده و یا به آیین قبلی خود برگشته اند و یا همزمان خود را معتقد به دو یا چند آیین دانسته و آیین واحدی ندارند و یا به گروه های دیگر بهائی که شهرت چندانی ندارند، پیوسته اند.
بر اساس گزارش رضوان ۲۰۱۴ انجمن شور روحانی بهائیان امریکا فقط در سال ۲۰۱۳ تعداد ۲۹۰ نفر از بهائیان امریکا درخواست حذف نام و خروج از بهائیت را داده اند که این روند در سایر کشورها نیز می تواند قابل تصور باشد. اگرتعداد افراد مستعفی و اخراج شده از بهائیت و خانواده های آنان را نیز به حساب آوریم ، به این نتیجه می رسیم که نمی توان به تخمین ها و برآوردهای آماری غیررسمی موجود در وب سایت های مختلف چندان اعتماد کرد.
۴. محاسبه ی تعداد پیروان آئین بهائی در سرزمین ایران نیز ساده تر از دیگر جوامع نیست . زیرا با توجه به محدودیت فعالیت و عدم وجود تشکیلات رسمی بهائیان در ایران، محاسبه آمار دقیق جمعیت ایشان با مشکل روبرو است. اگر چه در اعتقادات بهائی تقیه و پوشاندن عقیده مجاز نیست ؛ اما سابقه نشان می دهد که در شرایط خاص، بهائیان به دلیل شرایط اجتماعی و برای کسب موقعیت های شغلی یا اجتماعی و تحصیلی، خود را غیربهائی معرفی نمودهاند.
این پدیده در برهه ای از زمان آنقدر شایع شد که بیت العدل طی پیامی (۶) اعلام نمود که بهائیان می توانند در پرسشنامه های ارائه شده از سوی مقامات دولتی، خود را مسلمان معرفی کنند که می تواند نشانگر امکان نوعی کتمان عقیده در مجامع عمومی و حتی خصوصی بهائی باشد.
اگر چه دادن آمار دقیق از بهائیان ایران برای بیت العدل و تشکیلات بهائی به دلیل اشراف نسبتا دقیق بر بهائیان کار چندان مشکلی نیست، اما کتمان آمار واقعی بهائیان و هم چنین مصلحت ندانستن اعلام آن می تواند سؤال برانگیز باشد.
۵. با وقوع انقلاب اسلامی تعداد زیادی از مجموع حدود ۲۵۰۰۰۰ بهائی ایران ، به خارج از کشور مهاجرت کردند . همچنین از آن زمان تا کنون، جمع کثیری از بهائیان به دلیل وجود مشکلات و برخی محدودیت ها در تبلیغ بهائیت و در پی کسب وضعیت و امکانات بهتر، ایران را ترک کردند و بعضی ها مسلمان شده اند . با این وجود وب سایت های بهائی هنوز تعداد ۳۰۰ هزار نفر را به عنوان تعداد بهائیان ساکن ایران ارائه می دهد. این عمل به این معنی است که تشکیلات بهائی صداقت لازم را در ارائه ی آمار واقعی بهائیان از خود نشان نمی دهد.
در انتها لازم است به عنوان نتیجه گیری بیان شود که با توجه به نکات فوق، خبر دادن از آمار دقیق بهائیان در چنین موقعیتی که بیت العدل اعظم هیچ سخنی از آن به میان نمی آورد و حتی انتشار آن را به مصلحت نمی داند، کاری بس دشوار است. این مقاله تحقیقی محدود بود تا نشان دهد جامعه ی بین المللی بهائی در مورد آمار اعضای خود حقیقت را نگفته و در برخی از موقعیت ها نیز آماری بیش از آمار حقیقی را توسط رسانه های مرتبط جمعی منتشر می کند تا به اهداف خود برسد، یعنی این تشکیلات استعمار ساخته حتی از آمار قلیل جمعیتی خود هم سوء استفاده می کند.
آنچه به صورت قطعی می شود گفت این است که تعداد بهائیان در ایران و در کل کشورها نسبت به آنچه این تشکیلات شیطانی استعمار ساخته، اعلام می کند بسیار کمتر است.
منابع
۱ – گنجینه حدود و احکام، صفحه ۱۴۵ .
۲-. MARGIT WARBURG, WORLD CITIZENS, Brill Publications , 2006 ,The Netherlands,p.227.
۳- انوار هدایت ص ۱۹۶ بند ۵۱۲ .
۴-اخبار امری، شماره ۳، تیرماه سال ۱۳۳۰ ، صفحه ۱۳ – نمونه ای از برخورد تشکیلات بهائی با فرد طرد شده.
۵- . bahai-library.com/stockman_bahai_membership_statistics
۶- پیام ۱۵ دسامبر ۲۰۱۱ .
ارتباط با ما: bahaismiran85@gmail.com