کد خبر:16471
پ
esrael-750×375
بهائیت در ایران:

عوامل برگزیدن فلسطین اشغالی به‌عنوان مرکز آئین بهائیت

استعمارگران با تجربه‌ای که از جنبش‌های مسلمان، بخصوص مردم ایران به‌عنوان سمبل شیعه، به‌دست آورده‌اند، بر آن شدند تا پایه‌‌های اعتقادی مردم را مورد تردید قرار دهند. از این رو، در ایران مرامی را به‌وجود آوردند که بعدها به بهائیت مشهور گشت. بهائیت در کنار حکومت‌های استکباری و در مقابل فرهنگ اصیل اسلامی قرار گرفت. […]

استعمارگران با تجربه‌ای که از جنبش‌های مسلمان، بخصوص مردم ایران به‌عنوان سمبل شیعه، به‌دست آورده‌اند، بر آن شدند تا پایه‌‌های اعتقادی مردم را مورد تردید قرار دهند. از این رو، در ایران مرامی را به‌وجود آوردند که بعدها به بهائیت مشهور گشت.

بهائیت در کنار حکومت‌های استکباری و در مقابل فرهنگ اصیل اسلامی قرار گرفت. از طرفی صهیونیزم نیز یک اندیشه کاملاً استعماری است، برای همین دولت‌های غیر اسلامی در فکر یافتن دست‌هایی در میان مسلمانان بودند که بتوانند سرزمین‌های وسیع اسلامی را مورد حمله و غارت قرار داده و در نهایت تحت سلطه خود درآورند، از این رو، به یهودیان وعده تشکیل حکومت مقتدر در فلسطین داده می‌شد.

از اول پیدایش، فرقه بهائیت با یهود ارتباط تنگاتنگی داشت. به‌طوری که روش بهائیت این بود که یهودیان را به جمع شدن در فلسطین و بر پایی دولت اسرائیل تشویق و بشارت دهند، چنانچه در کتاب اقدس (حسین علی نوری) آمده:

«آن روز (تشکیل حکومت اسرائیل)، روزی است که کلیم (حضرت موسی) رستگار شد.» همچنین عبدالبهاء هم می‌گوید: «در کتاب‌های عهد عتیق آمده است که یهود در سرزمین مقدس جمع می‌شود و این بشارت الهی در زمان بهاءالله تحقق یافت.»

عبدالبهاء خطاب به یهودیان می‌گفت: «ای دوستان خدا و فرزندان ملائکه‌های خدا، همانا آسمان جدید و زمین مقدس مهیا شده برای حکومت مقتدر صهیونیزم و بهاءالله در این سرزمین بشارت‌های الهی را دید و خداوند به وعده‌اش عمل کرده است.»

در همین ارتباط شوقی افندی می‌گوید: «عبدالبهاء نوشته است که فلسطین باید وطن قوم یهود باشد» و همسرش «روحیه» می‌گوید: «رشد بهائیت امکان‌پذیر نیست مگر اینکه با اسرائیل ارتباط داشته باشد!!»

جولد تسيهر مستشرق یهودی هم می‌نویسد: به یهودیان چنین وانمود می‌شود که هر آیه و نشانه‌ای که در عهد قدیم وجود دارد، خداوند آن را به بهاءالله ظاهر کرده است.
عباس افندی هم بعد از مرگ پدرش، از تورات و انجیل برای آمدن خودشان بهره‌ها جست و آنچه را در سفر اشعيا وعده داده می‌شود که مراد آمدن حضرت عیسی است، به بهاء الله تفسیر کرد.

نویسنده دیگری به‌نام محمد افندی می‌نویسد: «حضرت عبدالبهاء برای وحدت دین آسیا بین مسلمانان مسیحیان و یهود آمده است تا همه را بر اصول حضرت موسی جمع کند.»
وقتی هم تمام دولت‌های اسلامی با رژیم اسرائیل مخالفت کردند، شوقی افندی علاوه بر نوشته‌هایش که حاکی از موافقت او با تاسیس دولت اسرائیل بود، با رئیس جمهور اسرائیل ملاقات کرد و مراتب وفاداری خویش را اعلام کرد و در پیامی به بهائیان به مناسبت عید نوروز اعلام نمود؛ مصداق وعده الهی به فرزندان ابراهیم خلیل و موسی کلیم دولت اسرائیل در ارض اقدس مستقر شده است!!

چنانچه در تاریخ آمده است، پس از مرگ علی‌محمد، رهبر بابیه و سوء قصد بابیان به ناصرالدین‌شاه، یحیی صبح ازل جانشین باب و حسینعلی بهاءالله برادرش به بغداد رفتند.
در این مهاجرت که با حمایت و اسکورت دولت روسیه تزاری انجام شد، بهاءالله جانشینی برادرش را از طرف باب، وسیله‌ای برای حفظ خود از گزند دشمنانش دانست و گفت: آنچه باب وعده داده بود به آمدنش من هستم.

این کار باعث اختلاف بین دو برادر گردید و دولت عثمانی آن‌ها را به مرکز حکومت یعنی استانبول آورد ولی در آنجا اختلافات شدیدتر و دولت عثمانی با ترفندی خاص و به بهانه خاتمه دادن به اختلافات و با توصیه دولت انگلیس، یحیی صبح ازل را به قبرس و حسینعلی بهاءالله را به سرزمین فلسطین اشغالی انتقال داد.

منبع: ناصر سنگدوینی، جنبش بهائیت و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۵ – ۱۴۷

ارتباط با ما:  bahaismiran85@gmail.com

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید