بهائیت : از همکاری در ایجاد رژیم غاصب اسرائیل تا ایجاد اداره بهائیت در وزارت ادیان
پس از پیروزی رژیم غاصب اسرائیل، بهائیان که از این پیروزی به وجد آمده بودند رسماً میگفتند «دولت اسرائیل در این جنگ قهرمان جهان شده، ما جامعهی بهائیت فعالیت این قوم عزیز یهود را ستایش میکنیم.»
به گواه تاریخ همراهی فرقه ضاله بهائیت با رژیم غاصب اسرائیل به پیش از ایجاد دولت اسرائیل، هنگامی که صهیونیستها با همکاری دولتهای استعماری مخصوصاً انگلیس برای اشغال فلسطین برنامهریزی و مقدمهچینی میکردند ، برمیگردد ، حسینعلی نوری، مؤسس بهائیت هم در این پازل، مژدهی تجمع و عزتیابی یهودیان در ارض موعود را مطرح میکند و بشارت تأسیس دولت اسرائیل را میدهد.(۱)
پس از مرگ حسینعلی نوری، دومین رهبر بهائیان یعنی “عبدالبهاء” با فعالان صهیونیسم در قصر بهجی دیدار کرد. تاریخ این دیدار ۱۹۱۰م یعنی حدود ۴۰ سال قبل از تأسیس دولت جعلی اسرائیل است که نشاندهندهی عمق استراتژیک روابط سران بهائیت و صهیونیستها است.
پس از تشکیل دولت اسرائیل، «شوقی افندی» چهارمین پیشوای بهائیان، سرزمین فلسطین را به عنوان مرکز اصلی بهائیت قرار داد و دولت اسرائیل هم اولین دولتی بود که بهائیت را به عنوان یک دین به رسمیت شناخت. شوقی شورای بینالمللی بهائیان را موظف کرد که با اولیای حکومت اسرائیل، ایجاد رابطه کنند.(۲) از سوی دیگر بنگوریون، نخست وزیر اسرائیل هم صمیمیت میان رژیم اسرائیل و قاطبهی بهائیان را گسترده دانسته است.(۳)
در همین چهارچوب، اسرائیل امکانات ویژهای در اختیار بهائیان قرار داد که شوقی در پیام آوریل ۱۹۵۴م گوشهای از آن را برشمرد. از جمله اینکه دولت اسرائیل، شعبههای محافل ملی بهائیان بعضی کشورها در فلسطین اشغالی را به رسمیت شناخت تا امکان فعالیت مستقل داشته باشند و همچنین ادارهی مخصوصی به نام ادارهی بهائیت در وزارت ادیان اسرائیل تأسیس شد. معافیت بهائیان از عوارض و مالیات در اسرائیل، تسلیم قصر مزرعه به بهائیان و به رسمیت شناختن ایام متبرکهی بهائی از جملهی این امتیازات است.(۴)
این حمایت و اطمینان اسرائیل فقط به سران بهائیت محدود نمیشد بلکه تمامی نفوس بهائی جهان را فرا میگرفت. عبدالله رفیعی از بهائیان ایران که در اسفند ۱۳۳۹ همراه جمعی از بهائیان به اسرائیل رفته، در بخشی از گزارش سفرش نوشته است: «در گمرک تلآویو همینکه خود را بهائی معرفی کردیم با کمال احترام، بدون تفتیش ما را فوراً مرخص کردند، در صورتی که سایرین حتی کلیمیان را به دقت بازرسی و تفتیش میکردند». (۵)
به راستی راز این همه حمایت صهیونیستها از بهائیت در چیست؟ آیا صهیونیستهای خودپرست و سوداگر، به اصطلاح فی سبیلالله و بدون چشمداشت اینگونه برای این فرقه، سینه چاک میدادند؟
واقعیت این است که رابطهی بهائیان و صهیونیسم به سالها قبل از تشکیل دولت اسرائیل بازمیگردد و به اذعان رهبران هر دو گروه و شهادت اسناد، ارتباط میان رهبران اسرائیل و بهائیت از ابتدا بسیار صمیمانه بوده است. آنها در سایهی منافع مشترک و با داشتن دشمن مشترک به نام مسلمانان، خدمات متقابلی به یکدیگر ارائه کردند. در متن قبل از امتیازات دولت اسرائیل برای بهائیان گفتیم، در این متن به خدماتی که بهائیان در ازای دریافت امتیازات، به دولت اسرائیل ارائه میدادند، میپردازیم.
بهائیان از ابتدا در پی رسمیت بخشیدن و تثبیت خود بودند، اسرائیل نیز این کار را برای بهائیان میکرد تا حامی وفاداری داشته باشد و از فشار مسلمانان بکاهد. از طرفی بهائیان هم حاضر بودند برای این منظور سرمایهگذاری کنند. تشکیلات مرکزی بهائیان در اسرائیل میکوشید با جلوهدادن بیش از پیش به اماکن متعلق به خود علاوه بر بهائیان، افراد غیر بهائی نیز به مراکز خویش بکشاند تا از این راه زمینهی جلب آنها را به بهائیت فراهم کند.(۶)
حضور گستردهی بهائیان سراسر جهان در اسرائیل نیز منبع درآمد خوبی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشد، زیرا معمولاً بهائیان افراد مرفه و دارای تمکن مالی بودند و سفر آنها به اسرائیل برای دولت این کشور از نظر اقتصادی و توریستی سودمند بود.
از دیگر خدمات مهم بهائیان به اسرائیل، جاسوسی در جهت منافع صهیونیستها بود. در جنگ اعراب و اسرائیل، نیاز اسرائیل به اطلاعات و منابع خبری وسایل ارتباط جمعی در کشورهای اسلامی، سبب شده بود بهائیان به کمک آنها بیایند، زیرا اگر اعراب موفق میشدند، منافع بهائیت در خطر بود.
پس از پیروزی اسرائیل، بهائیان که از این پیروزی به وجد آمده بودند رسماً میگفتند «دولت اسرائیل در این جنگ قهرمان جهان شده، ما جامعهی بهائیت فعالیت این قوم عزیز یهود را ستایش میکنیم … پیشرفت و ترقی ما بهائیان این است که در هر اداره در ایران و تمام وزارتخانهها یک جاسوس داریم».(۷)
در همین راستا، ساواک نیز گزارش میدهد که «با توجه به اینکه دولت اسرائیل در سال ۱۹۷۲ فرقهی بهائی را به عنوان یک مذهب به رسمیت شناخته، به نظر میرسد با اجرای برنامهی تحبیب از این فرقه، میکوشد از اقلیت بهائی در سایر کشورهای جهان به ویژه در ایران بهرهبرداری سیاسی، اطلاعاتی و اقتصادی کند.(۸)
امروزه هم بهائیان از اسرائیل برای زنده نگهداشتن آیین خود کمک میگیرند و مسئولان رژیم غاصب هم با توجه به اهداف مشترکشان و خدمات بهائیان، از آنها حمایت میکنند.
اهداف بهائیت با اهداف صهیونیسم گره خورده و آنان برای نابودی مسلمانان تلاش مضاعفی از خود نشان میدهند. میتوان گفت اسرائیل در پی جلب سرمایهی بهائیان و مشغول کردن مسلمانان به آنها و بهرهبرداری سیاسی و امنیتی از آنان و فراهم کردن یک حامی بسیار خوب برای یهودیان است.
با تشکر از نویسنده مطلب سرکار خانم معصومه پور فضلالله
پی نوشت:
۱-آهنگ بدیع، نشریهی جوان بهائی ایران، سال۱۳۴۷، شماره۷ و۸، صفحه۲۰۹
۲-آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پروندهی بهائیان، سند شماره۳/۷۰۰/۷/۳۰۰ _۱۳ مورخ۱۳۵۲/۲/۲
۳- جواد منصوری، تاریخ قیام ۱۵خرداد به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلد۱، صفحه۳۳۲
۴-اخبار امری، سال۱۳۲۹، شماره۸ و ۹
۵- آهنگ بدیع، سال ۱۳۴۰، شماره۱۰، صفحه۲۵۲
۶- اخبار امری، شماره۴، تیر۱۳۴۴، صفحه۲۴۴
۷- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سند شماره۶۹۴۶/هـ مورخ۱۳۴۷/۳/۱۱،سند شماره ۱۷،صفحه۲۰۱
۸-همان، سند شماره ۳/۷۰۰/۷/۳۰۰-۱۳ مورخ ۱۳۵۲/۲/۲ سند شماره ۱۸،صفحه۲۰۲