پیشوایان بهائیت اصل تساوی زن و مرد را از اختراعات خود برشمرده‌اند. از این‌رو عبدالبهاء با شعار عدم تفاوت میان زنان و مردان، هردو را یکسان و مساوی خوانده است. اما بر خلاف این ادعا، عبدالبهاء با مخاطب قرار دادن زنان؛ جنس زن را بی‌استعداد و بی‌لیاقت خوانده و تنها امید به پیشرفتش را لطف پیامبرخوانده‌ی این فرقه دانسته است!
از این‌رو عبدالبهاء با شعار عدم تفاوت میان زن و مرد، مدعی شده است: «مرد و زن هردو بشرند و بندگان یک خداوند، نزد خدا ذکور و اناث نیست… زیرا هردو بشرند و در جمیع مراتب مشترک، خدا تفاوتی نگذاشته».(۱)
اما این شعار در حالیست که عبدالبهاء با بی‌استعداد، بی‌لیاقت و سراب خواندن زن‌ها، امید به پیشرفت آن‌ها را منوط به عنایت پیامبرخوانده‌ی این فرقه دانسته است؛ همچنان که می‌خوانیم: «تا بلکه ان شاءالله در اندک زمانی نساء حکم رجال یابند… ای کنیزان عزیز الهی نظر به استعداد و لیاقت خود نکنید! بلکه اعتماد بر الطاف و عنایات جمال مبارک داشته باشید، زیرا آن فیض ابدی، گیاه را شجره (: درخت) مبارکه نماید و سراب را بارد و شراب کند. ذرّه مفقود را جوهر وجود نماید و نمله معدوم را ادیب دبستان علوم فرماید. از خاک گل برویاند و از خاک سیاه ریاحین معطر پر بها انبات نماید (: برویاند)، سنگ را لعل بدخشان کند و صدف دریا را مملو از گوهر تابان نماید».(۲)
اما اگر به ادعای پیشوایان بهائی مساوات کامل میان زن و مرد برقرار است، پس چگونه عبدالبهاء با مخاطب قرار دادن زنان؛ جنس زن را بی‌استعداد و بی‌لیاقت خوانده و تنها امید به پیشرفتش را لطف پیامبرخوانده‌ی این فرقه دانسته است؟!
پی‌نوشت:
۱- ریاض قدیمی، گلزار تعالیم بهائی، نسخه‌ی الکترونیکی، ص ۲۸۳٫
۲- عباس افندی، مکاتیب، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، ۱۳۴ بدیع، ج ۷، ص ۱۳۶-۱۳۵٫
