تشکیلات بهائی با صدور پیام و احکام تلاش دارد بهائیان را از گفت و گو با منتقدین بهائیت، به بهانهی مختلف از جمله تهدید باز دارد . اما به راستی اگر بهائیت به حقانیت خود ایمان دارد، چرا بر خلاف شعار حقیقت جوییاش؛ با توسل به دروغهای بچگانه، سعی در جلوگیری از پیوستن پیروانش به شبکههای نقد و بررسی بهائیت دارد؟!
تشکیلات بهائی با ارسال پیامهائی از این دست بدنبال چیست :
“«دوستان گرامی افرادی که به شما در خصوصی، مسیج میدهند را متوجه باشید که افراد اطلاعاتی حکومتی ضدبهائی، تلگرام مخصوصی دارند که با باز کردن پیوی آنها شماره تلفن شما برای آنها قابل دید میشود. این مطلب کاملاً موثق است، برای نمونه به اسکرین شاتهای بعد از این صفحه دقت کنید که برای ما ارسال شده. لطفاً اگر پیوی را باز کردهاید، بلافاصله روی ریپورت و گزارش هرزنامه بالای مسیج را کلیک کنید تا فرد بلاک شده فرصت دیدن اطلاعات شما برایش ممکن نشود و لطفاً این افراد را به ادمین معرفی کنید. با کلیک کردن ریپورت گزارش هرزنامه آن فرد بلاک شده و هیچ اطلاعاتی از شما برای آنها قابل دید نخواهد بود».” (۱)
اما انتشار این پیام و مشاهدهی اسناد تصویری تشکیلات بهائیت، ما را بر آن داشت تا نکاتی در بررسی آن بیان کنیم:
اول: چگونه و با چه منطقی، کارمندان نهادهای امنیتی ، به پیوی افراد بهائی رفته و تحت نظر بودن بهائیان را به آنها اطلاع میدهند؟! آیا این عمل به نوعی خیانت در حفظ اطلاعات نیست؟! از طرفی، تشکیلات بهائیت در این دروغ پردازی خود، فکر آن را نکرده که به راستی چه تعداد کارمند نیاز است تا به پیوی افراد بهائی رفته و ایشان را تحت نظر بگیرد؟!
دوم: نکتهی قابل توجه آنکه شخص به ظاهر اطلاعاتی، از کشتن یک بهائی خبر داده و کشتن بهائیان را عادت خود معرفی کرده است. اما کدام بهائی؟! در کجا؟! آیا تشکیلات بهائیت، از بازتاب کوچکترین تعرضی به پیروانش کوتاه میآید و آن را بازنشر نمیدهد؟! آیا مجرم و قاتلی که از کردهی خود پشیمان نیست، نزد حامیان مقتول به جرم خود اعتراف میکند؟!
سوم: مبلّغین تشکیلات بهائیت در هشدار خود به بهائیان، مدعی وجود تلگرامی مخصوص شدند که توسط آن، شماره موبایل و اطلاعات افراد قابل ردیابی است. اما باید به آنان یادآوری کرد که در عصر ارتباطات، چنین ادعایی به راحتی قابل پیگیری بوده و کشف خلاف آن، تنها موجبات رسوایی بیشتر شما را فراهم میسازد! از طرفی، مبلّغین بهائی در این پیام هشدارآمیز خود، دچار تناقضگویی نیز شدهاند؛ چرا که از یکسو بهائیان را از باز کردن پیامهای ناشناس نهی کرده و مشاهدهی پیامهای آنها را موجب هک شدن بلافاصلهای دانستند و از سویی دیگر، به بهائیان توصیه داشتهاند که به محض مشاهدهی چنین پیامهایی، گزارش هرزنامه را زده و ریپورت کنند؛ اما چگونه بدون باز کردن پیوی، امکان ثبت گزارش هرزنامه وجود دارد؟!
چهارم: طبق آخرین اعتراف تشکیلات بهائیت، از جمعیت ادعایی سیصدهزار نفری بهائیان در ایران، آمار زندانیان بهائی در کشور، تنها ۶۰ نفر است.(۲) حال اگر بهائی بودن جرم بود و پیگرد میداشت که اکنون میبایست سیصدهزار بهائی زندانی و تحت پیگرد میداشتیم؛ ادعایی که هر عقل سلیمی از پذیرش آن اِبا دارد!
پنجم: بدون شک، سوتی تشکیلات بهائیت در ارائهی اسناد این ادعای خود، از هر نکتهای بیشتر خودنمایی میکند! اما نکته اینجاست، شخصی که در اسناد تشکیلات بهائیت خود را اطلاعاتی جا زده، پیامهایش با رنگ سبز نمایش داده میشود؛ حال آنکه هر مبتدی میداند در تلگرام، پیامهای سبز رنگ متعلق به نویسندهی آنها میباشد. بنابراین مبلّغان بهائی که این پیامهای تهدیدآمیز را در گروههای خود انتشار دادند، فراموش کردند که اسکرینهای خود را از سوی فرد تهدید شده بگیرند نه تهدید کننده! وگرنه در غیر اینصورت، چگونه امکان دارد شخص تهدید کننده که تشکیلات بهائیت به دروغ آن را کارمند اطلاعات معرفی نموده، از پیامهای خود اسکرین گرفته و آنها را در اختیار بهائیان قرار دهد؟!
آری؛ این هذلهگوییهای تشکیلات بهائیت، در واقع بیشتر شبیه داستانهای مادرانه، برای نهی فرزندانشان از خطا شباهت دارد و از جنس ادبیات: «مواظب باش لولو نخورتت»، میباشد! اما به راستی اگر بهائیت به حقانیت خود ایمان دارد، چرا بر خلاف شعار حقیقت جوییاش(۳)؛ با توسل به دروغهای بچگانه، سعی در جلوگیری از پیوستن پیروانش به شبکههای نقد و بررسی بهائیت و آگاهی از پوچی این فرقه دارد؟!
پینوشت:
۱- به نقل از گروه تلگرامی وابسته به تشکیلات بهائیت.
۲- به نقل از خبرگزاریهای وابسته به تشکیلات بهائیت، اعتراف خانم دیان علائی، نمایندۀ جامعۀ جهانی بهائی در حاشیهی مجمع عمومی سازمان ملل.
۳- «اول اساس بهاءالله تحری حقیقت است…»: عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: بینا، ۱۹۸۵ م، ص ۱۷٫