فرقهای که در باورش کمترین ارزشی برای غیربهائیان قائل نیست و آنان را همچون سنگریزه، پست میداند و در عین حال، محبّت و خوشرویی کاذب یکی از شیوههای فریبندهی تبلیغیاش به حساب میآید، چگونه میتواند در مذمت ریاکاری سخن بگوید؟! آن هم کسی همچون عبدالبهاء که تا آخر عمر دست از ریاکاری و مسلمان جا زدن خود نکشید؟!
دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء، در مذمت ریاکاری به پیروان خود توصیه داشته که حتی نیکترین اعمال وقتی به ریا آلوده شوند، در سبیل الهی به حساب نیامده و تأثیری در عالم وجودی ندارند؛ همچنان که میخوانیم: «ابراز محبت و اظهار خدمت وقتی مفید و مقبول و لایق شئون ایمانی است که مقدس و مبری از شائبه ریا باشد وإلا اگر مقصود و منظوری هم در ضمن ملحوظ شود، ولو آن مقصود و منظور هر قدر فی حد ذاته مقبول و مقدس باشد، باز هم این نیکوکاری آلوده به ریاکاری است و فی سبیل الله محسوب نه و چندان تأثیری در عالم وجود ندارد… فیضان باران رحمت الهی را مشاهده نمائید که چگونه بر عاصی و مطیع یکسان نازل، آن وقت میدانید که چگونه باید آیت این رحمت الهی باشید و در هنگام ریزش و عطا به هیچ قیدی و به هیچ شرطی قائل نشوید ولو این که آن قید هم لله باشد شما هر قدر میتوانید بی ریا خوبی کنید و منتظر نتیجه هم نباشید».(۱)
اما در پاسخ به این اظهارات عبدالبهاء میگوییم:
اولاً: اگر ریا ناپسند و مذموم است، پس چرا عبدالبهاء در طول حیات خود در سرزمین فلسطین، بر خلاف اعتقاداتش همواره خود را مسلمان جا میزد و در نمازهای جماعتشان حضور مییافت (۲)، با آنکه نه تنها در فرقهی بهائی نماز اسلامی منسوخ شده بود، بلکه عبادت به صورت دسته جمعی نیز حرام اعلام گشته بود.(۳)
ثانیاً: اگر ریا حتی به نیّات خِیر نیز ناپسند و مذموم است، پس چرا عبدالبهاء خود بر خلاف باورهای بهائیت، با هدف جذب افراد به این فرقه، تعالیمی ساختگی و کپیبرداری شده را به او منتسب میکرد؟! به طور مثال چگونه عبدالبهاء بهائیت را مُبدع اصل تساوی زن و مرد معرفی مینمود (۴) در حالی که اساساً جنس مرد را برتر از زن میدانست.(۵) و یا زنان را از عمدهی ارث پدر و شوهر محروم میکرد؟!(۶)
ثالثاً: شاید بتوان بیریاترین باور و خوبی بهائیان نسبت به دگراندیشان را این گفتار پیشوای بهائیت دانست: «برای اثبات مظهر احدیة الیوم (امروز) هر نفسی بر احدی از معرضین (مخالفین) من، اعلاهم أو ادناهم (بزرگ و کوچکشان)، ذکر انسانیت نماید، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است، تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس، رتبه و مقام نماید».(۷)
آری؛ فرقهای که در باورش کمترین ارزشی برای غیربهائیان قائل نیست و آنان را همچون سنگریزه، پست میداند [۸] و در عین حال، محبّت و خوشرویی کاذب یکی از شیوههای فریبندهی تبلیغیاش به حساب میآید، چگونه میتواند در مذمت ریاکاری سخن بگوید؟!
پینوشت:
۱- کانال تلگرامی تبلیغی بهائیت، به نقل از: یونس افروخته، خاطرات نه ساله، ص ۳۷۵٫
۲- «با وجود ضعف و خستگی روزافزون جسمانی با مختصر تخفیف تا یکی دو روز قبل از پایان حیات ادامه داشت. روز جمعه ۲۵ نوامبر ۱۹۲۱ برای نماز ظهر به مسجد جامع حیفا تشریف فرما شدند»: جی. ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، منشورات دارالنشر البهائیه فی البرازیل: ترجمه: ع. بشیر اللهی، ه. رحیمی، ف. سلیمانی، ۱۹۸۸ م، ص ۷۸٫
۳- حسینعلی نوری، اقدس، بیجا: بیتا، (۱۸۰ صفحهای با ملحقات)، ص ۱۲٫
۴-عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری به زبانهای فارسی و عربی، بیتا، ج ۳، ص ۷۸٫
۵- احمد زرقانی، بدائع الآثار، نسخهی الکترونیکی، ج ۱، ص ۱۵۳٫
۶- ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، ص ۱۲۸٫
۷- حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخه خطی، کاتب: حرف الزاء، ربیع الاول، ص ۱۴۰٫
۸- اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، ۱۲۹ بدیع، ج ۴، ص ۳۵۳٫