کد خبر:4952
پ
ebham
بهائیت در ایران

جریان انحرافی شیخیه چگونه شکل گرفت؟

جریان انحرافی بابیه و بعدها بهائیه از درون تفکر شیخیه زائیده شدند . فرقه شیخیه بر اساس تعالیم عالم شیعی، شیخ احمد احسائی در نیمه اول قرن سیزدهم به وجود آمد. بررسی تاریخ شیخیه نشان می‌دهد احسائی قصد تأسیس مسلك و مكتب و یا مذهب جدیدی نداشت؛ بلکه قدرت‌طلبی و منفعت‌طلبی برخی از شاگردانش مهمترین […]

جریان انحرافی بابیه و بعدها بهائیه از درون تفکر شیخیه زائیده شدند . فرقه شیخیه بر اساس تعالیم عالم شیعی، شیخ احمد احسائی در نیمه اول قرن سیزدهم به وجود آمد. بررسی تاریخ شیخیه نشان می‌دهد احسائی قصد تأسیس مسلك و مكتب و یا مذهب جدیدی نداشت؛ بلکه قدرت‌طلبی و منفعت‌طلبی برخی از شاگردانش مهمترین عامل تأسیس و انشعاب شیخیه از شیعه امامیه گردید.

 

آنچه در ادامه می خوانید

خلاصه مقاله

فرقه شیخیه بر اساس تعالیم عالم شیعی، شیخ احمد احسائی در نیمه اول قرن سیزدهم به وجود آمد. بررسی تاریخ شیخیه نشان می­دهد احسائی قصد تأسیس مسلك و مكتب و یا مذهب جدیدی نداشت؛ بلکه قدرت­‌طلبی و منفعت­‌طلبی برخی از شاگردانش مهمترین عامل تأسیس و انشعاب شیخیه از شیعه امامیه گردید. بارزترین این افراد «سید كاظم رشتی» بود كه بعد از مرگ استادش شیخ احمد احسائی، از فرصت پیش آمده استفاده كرد و با استفاده از محبوبیت استاد، مسلك «شیخیه» را بنیان نهاد و با تمام توان خود به سازمان دهی این مسلك نوپا كه به نام احسائی و به كام وی بود، پرداخت. برخى معتقدند منشأ اكثر آراى نادرست شیخیه، سید كاظم رشتى است.

متن مقاله

فرقه شیخیه بر اساس تعالیم عالم شیعی، شیخ احمد احسائی در نیمه اول قرن سیزدهم به وجود آمد. احسائی که در اصطلاح شیخیه به «شیخ جلیل» معروف است در سال ۱۱۶۶ هـ . ق در منطقه احساء، از مناطق شرقی عربستان به دنیا آمد و در زادگاه خود به فراگیری قرآن و علوم مقدماتی پرداخت تا این­كه در سال ۱۱۸۶ هـ . ق یعنی در سن بیست سالگی برای ادامه تحصیل راهی عتبات عالیات شد. او در كربلا و نجف در محضر علمایی چون آقا باقر وحید بهبهانی، آقا سید مهدی بحرالعلوم، كاشف الغطاء و سید علی طباطبایی معروف به صاحب ریاض به تحصیل پرداخت و بعد از نوشتن شرحی بر كتاب علامه حلّی موفق به اخذ درجه اجتهاد از صاحب ریاض، كاشف الغطاء و بحرالعلوم شد.(۱)

شیخ احمد بعد از بیست و سه سال سكونت در عتبات عالیات در سال ۱۲۰۹ هـ . ق به دلیل شیوع بیماری وبا در عراق به وطن خود بازگشت؛ امّا در سال ۱۲۱۲ ق دوباره به عتبات بازگشته و تا سال ۱۲۲۱ ق در عراق به خصوص اطراف بصره بود. او در همین سال به قصد زیارت امام رضا (علیه السلام) به ایران مسافرت کرد. در این مسافرت به اصرار مردم یزد به آنجا رفت و به مدت پنج سال در آنجا ماند. وی به دلیل شهرتی كه یافته بود، به اصرار فتحعلی شاه قاجار به تهران رفت و مورد احترام قرار گرفت. سه سال نیز در كرمانشاه، در نزد محمد علی میرزا دولتشاه بود و از ایران به شام و عراق و حجاز رفت و هنگام سفر حج در بین راه در گذشت و در مدینه منوره دفن شد.(۲) احسایی كتاب‌­هاى زیادی در فلسفه و كلام و فقه و تفسیر و… نوشت که بزرگ­‌ترین و معروف­‌ترین آنها، شرح الزیاره الجامعه الکبیره است.(۳) او در آرای کلامی خود تعبیرات فلسفى قدیم متأثر از آثار سهروردى را با اخبار اهل‏‌بیت علیهم السلام درهم آمیخت و روش جدیدى را بنا نهاد.(۴) از همان تاریخی که شیخ احمد احسایی‌، آرای خاص خود را ابراز کرد، علما با آن به مخالفت پرداختند، تا جایی که عده‌ای از فقهای عصر شیخ، وی را تکفیر کردند(۵)

بررسی تاریخ شیخیه نشان می­‌دهد احسائی قصد تأسیس مسلك و مكتب و یا مذهب جدیدی نداشت و حتی بعد از تكفیر از سوی برخی علمای معاصر خود، هرگز سعی در مقابله به مثل نكرد و برای رفع اختلاف و دفع جنجال‌­های به وجود آمده به عتبات و از آنجا به حجاز رفت. از این‌­رو برخی از علمای شیعه از وی تمجید كرده­‌اند. از آن جمله حاج محمد ابراهیم کلباسی است که از معتقدات احسائی آگاهی داشت و پس از وفات او، در اصفهان ۳ روز عزای برپا داشت.(۶) وی درباره احسائی می‌گوید: «‌منسوب داشتن شیخ به برخی امور ناشایست به ویژه از جانب کسانی که به مطالب و اصطلاحات او وقوفی ندارند، جرأت زیادی می‌طلبد».(۷)در هر صورت عقاید خلاف مشهور شیخ احمد باعث انگشت­‌نما شدن او شد و او را در راهی قرار داد كه ناخواسته در رأس یك مسلك جدید قرار گرفت و قدرت­‌طلبی و منفعت­‌طلبی برخی از شاگردانش مهمترین عامل تأسیس و انشعاب شیخیه از شیعه امامیه گردید.(۸) بارزترین این افراد «سید كاظم رشتی» بود كه بعد از مرگ استادش شیخ احمد احسائی، از فرصت پیش آمده استفاده كرد و با استفاده از محبوبیت استاد، مسلك «شیخیه» را بنیان نهاد و با تمام توان خود به سازمان دهی این مسلك نوپا كه به نام احسائی و به كام وی بود، پرداخت.

سید كاظم رشتی به مسائل اختلافی بین شیخ و علمای دیگر دامن زد و با تألیف كتاب­‌های متعدد و تربیت شاگردان فراوان، پایه­‌های فرقه شیخیه را بنا نهاد. او با اتخاذ مواضع متمایز از علمای شیعی بالغ بر صد و پنجاه جلد كتاب و رساله نوشت كه غالباً با زبان رمزى و نامفهوم است.(۹)برخى معتقدند منشأ اكثر آراى نادرست شیخیه، سید كاظم رشتى است.(۱۰)

پی‌نوشت:

۱- سید سعید زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، انتشارات مركزاسناد انقلاب اسلامي، ۱۳۸۱، ص۱۲۰ و ۱۲۲٫

۲- محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد: بنياد پژوهش هاي آستان قدس رضوي، چاپ سوم، ۱۳۷۵ ش، ص۲۶۶٫

۳- دائره المعارف تشیع، ص۱۸۶٫

۴- ر.ک: فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۶۶٫

۵- ر.ک: قصص العلماء، ص۴۳-۶۰؛ اعیان الشیعه، ص۵۹۰٫

۶- محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۲۳۲٫

۷-حبیب الله شریف کاشانی، لباب الالقاب، ص۵۴٫

۸- مجتبی صبوری، درسنامه فرق انحرافی؛ شیخیه- بابیه- بهائیه، قم: سپهر حکمت، ۱۳۹۶، ص۶۹٫

۹- ر.ک: فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۶۶٫

۱۰- سید محسن امین، أعیان الشیعه، ج۲، ص۵۹۰؛ مجتبی صبوری، درسنامه فرق انحرافی، ص ۶۹٫

 

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please