آنچه در ادامه می خوانید
به بهانه سالروز عروج ملکوتی امام راحل (ره)
مذهب شیعه مهمترین خصوصیت مذهبی ایرانیان با احکام اجتماعی ، عبادی و اخلاقی خاص میباشد که مهمترین خصوصیت آن ،اهمیت دادن به اجتماع مسلمانان است، لذا در آیات بسیاری از قرآن کریم این اهمیت نمایان میباشد. در احکام نیز تمام احکام عبادی اسلام با نگاهی اجتماعی قابل تأمل میباشد به همین خاطر«وحدت مسلمین» مهمترین سد و مانع در اجرای اهداف دشمن شمرده میشود و لذادشمن به تفرقه افکنی به وسیله راههای متعدد پرداخته است. از جمله اختلاف افکنی میان مسلمین، تأسیس و حمایت از فرقههای انحرافی مثل بهائیت میباشد که از زمان تأسیس این فرقه تاکنون شواهدمتعددی بر وابسته بودن این فرقه به دولتهای استعماری نظیر روسیه و انگلیس وجود دارد.
در این میان امام خمینی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران با موضعگیری واحدی در مقابل این جریان انحرافی به مقابله با آنها پرداخته و خطر آنها را گوشزد کرده است. این مقاله باروش توصیفی تحلیلی، به بررسی این فرقه ضاله و مواضع امام خمینی (ره) در این رابطه می پردازد.
استعماری بودن فرقه ضاله بهائیت:
مذهب تراشی از دیرزمان رایج بوده و همیشه در کنار دعوت حق پیامبران عده ای داعیه ی مذهب و مسلک جدید داشتند تا به منافع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و… دست یابند. در عصر حاضر این امر شکل جدیدی به خود گرفته و همراه با پیشرفت دانش بشری بعضی از مسلک ها و مکاتب نو ایجاد شده، چهره ی علمی و سیاسی به خود گرفته، و با ایسم ها ظهور نموده اند. مسلمانان از گذشته تا حال شاهد پیدایش انحراف فکری و عملی در جریان خلافت، حکمیت، خوارج و به وجود آمدن فرق مختلف مذهبی در قرون دوم و سوم بوده اند.
سوالی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بررسی علل مخالفت شدید با بهائیان توسط رهبر کبیر انقلاب بوده و فرضیه ای که در پی اثبات آن بر آمدیم، استعماری بودن بهائیان، انحراف عقیدتی داشتن بهائیان و بدعت گذاشتن در دین مبین اسلام توسط سران آن و جاسوسی و مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران بود.
احتمال هر عمل نسنجیده و سنجیدهای توسط استعمار و دشمن می رود و لذا مذهب سازی نیز یکی از این احتمالات است که با توجه به خرافات و انحرافات عقیدتی که در دین مبین اسلام پیدا شده است و به تعبیر شهید مطهری در کتاب اسلام و مقتضیات زمان گل و لای هایی که در طول این ۱۴ قرن در بستر این چشمه گوارای اسلام، پیدا شده است و نیز توجه شدید مردم به مباحث مهدویت و نگاه مردم به آسمان و معنویت و از طرفی گسترش ظلم در جهان، همیشه دشمن در پی ایجاد و حمایت از موارد بدلی است؛ یعنی هم اکنون که قادر به ساخت اصل نیست، بدل آنرا می سازد. وقتی نمی تواند این احساسات مذهبی مردم را که فطری است، پاسخ گوید و دستور به پیروی از دین حقیقی دهد، خود به ایجاد و یا حمایت از ادیان تقلبی می پردازد تا در سایه آن به مطامع خود بپردازد.
حمایت از بهائیت در راستای همین سیاست ،عملی شد و به خاطر شرایط تاریخی که مهیا شده بود که قسمتی از بهائیان در عکا و حیفای اسرائیل بودند به مقابله با جمهوری اسلامی ایران پرداختند و با مرکزیت بیت العدل اعظم (که مکان بسیار سرسبز و آبادی است) به رهبری بهائیان ایران می پردازد. آمریکا و انگلیس هم گر چه در بسیاری مواقع در مقابل هم در صحنه سیاسی ظاهر شده اند، در این مسأله در کنار هم و در حمایت از اسرائیل و بهائیان پرداختند و می پردازند و ایران را بخاطر مقابله با عده ای جاسوس، متهم می کنند.
«بهائیان» در کلام امام خمینی (رحمه ا… علیه)
لزوم بررسی سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی در مورد این فرقه، از چند جهت میباشد:
۱-امام خمینی (ره) به عنوان رهبر مردمی که برای استقلال وآزادی ملت خود قیام کردند.
۲- امام خمینی (ره) به عنوان مرجع تقلید اعلم و صاحب فتاوای فقهی و اجتماعی در مورد این فرقه.
۳-امام خمینی (ره) به عنوان یک فرد مسلمان که قبال افرادی که عمال استعمار هستند، موضع میگیرد.
اگر رهبر یک انقلاب، سخنانی بصورت مکرر و موضعگیریهایی در مورد افراد خاصی انجام میدهد، نشان دهنده حساسیت این موضوع میباشد،لذا اهمیت صحبتها، پیامها، سخنرانیها، نامهها و دیگر آثار امام در مورد این فرقه ضاله دارای ارزشی والاست.
در ادامه مطالب امام خمینی در این زمینه، در سه قسمت جمع آوری شده است:
الف: اقدامات بهائیان برای براندازی اسلام .
ب: حمایتهای استعمار از بهائیان.
ج: اعلام مخالفت صریح.
۱-اقدامات بهائیان برای براندازی ایدئولوژی اسلامی
۱-۱-ارتباط داشتن بین خود و قیام برای رسیدن به مطامع خویش:
امام در اولین پیام تاریخی خود به ملت ایران فرمودند: خوب است دینداری را دست کم از بهائیان، یاد بگیرید، که اگر یک نفر آنها در یک دیه ]تلفظ قدیم کلمه ده[ زندگی کند، از مراکز حساس ، آنها با او رابطه دارند و اگر جزئی تعدی به او بشود، برای او قیام میکنند، شما که به حق مشروع حق قیام نکردید، خیره سران بی دین از جای خود برخاستند و در هر گوشه، زمزمه بی دینی را آغاز کردند و به همین زودی بر شما تفرقه زدهها، چنان چیره شوند، که از زمان رضا خان روزگارتان سختتر شود.
«و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» (سوره نساء،آیه۱۰۰)(صحیفه امام،ج۱،ص۲۱)
۱-۲-احیای سنتها و رسوم غیر اسلامی مثل جشن گرفتن در سالروز کشف حجاب:
امام در دیدار رؤسای شهربانی و ساواک قم (آقایان پرتو و بدیعی) مطالبی را مبنی بر اجتناب از تحریک افکار و احساسات مردم فرمودند و در ادامه نیز خاطرنشان کردند که روحانیون پشتیبان اصلاحاتاند. بعد در توضیح برنامههای نمایشی رژیم در ۱۷ دی (سالروز کشف حجاب رضاخانی در سال ۱۳۱۴ ه. ش) گفتند: خوب است آقایان به ادارات مرکزی خود گزارش دهند که مراسم روز ۱۷ دی را، بیش از آنچه هست جلوه ندهند و مردمی را که اعصابشان تحریک شده بوسیله دستگاه تلویزیون بهائیها ،تهیج ننمایند. دستگاه بهائیت و کارخانه پپسی کولادستگاه جاسوسی یهود فلسطین ]رژیم صهیونیستی[ است. البته امام خمینی به آندو گفته بودند که: تلویزیونی که متعلق به یک اقلیت منفور (یعنی بهائیان) است، قصد دارد در ۱۷ دی نمایش زنان سابق و امروزی را بدهد و در این صورت مردم تظاهرات می کنند و … «همان،ص۱۲۲»لازم به ذکر است تلویزیون در آن زمان توسط ثابت پاسال (یهودی بهائی شده) اداره می شد.
۱-۳-حمله به معارف اسلامی و ابزار قرار دادن شعار تساوی حقوق زن و مرد:
«محافل لا مذهب بهائی های یهودی الاصل ایران و آمریکا، اراده دارند درخواست تساوی حقوق زن و مرد را آلت تجاوز به حریم رسمی این مملکت قرار دهند و دین اسلام را که موجب بقای استقلال ظاهری این ملک و ملت است، تضعیف کنند.» (همان ،ص۱۹۲)
حسین فردوست که از جمله نزدیک ترین افراد به محمد رضا شاه بوده است،مینویسد:«دردوران محمد رضا بهائیت در ایذان توسعه ی عجیبی یافت و آنها بر مبنای انگیزه ونقاط ضعف،به شدت افراد را جلب می کردند.چند مورد به اطلاعم رسید که فرد، مقروض بوده و سازمان بهاییت قروض او را پرداخت کرده است تا بهایی شود. زن نیز از وسایل مهم جلب افراد بود و ترتیبی میدادند که از طریق روابط جنسی، جوان ها جلب شوند واصولاٌ ازدواج مسلمان و بهایی را تجویز می نمودند واز طریق دختران بهایی به عنوان مبلغ، عمل می نمودند. ایران بعد از آمریکا ، بیشترین تعداد بهایی ها را داشت.(بهایی ها در آمریکا بسیار قوی هستند و مراکز متعددی ازجمله در شیکاگو دارند.)در دورانی که بهائیت ایران قوی بود، در فرم های استخدام و غیره در مقابل مذهب، صراحتاٌ بهایی می نوشتند، ولی وقتی که در موضع ضعف قرار میگرفتند(مانند حرکت مردم تهران و تخریب حضیره القدس)خود را مسلمان معرفی میکردند. »(خاطرات ارتشبد سابق، حسین فردوست،ظهور وسقوط سلطنت پهلوی،ج ۱،ص۳۷۶)
حضرت امام خمینی (ره)در سخنرانی تاریخی در عصر عاشورای روز ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه فرمودند:
«…اسرائیل نمى خواهد در این مملکت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملکت علماى دین باشند؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملکت احکام اسلام باشد…. آقا، یک حقایقى در کار است، من باز سرم دارد درد مىگیرد؛ یک حقایقى در کار است. شما آقایان در تقویم دو سال پیش از این یا سه سال پیش از این بهاییها مراجعه کنید؛ در آنجا مىنویسد: تساوى حقوق زن و مرد، رأى عبدالبهاء است؛ آقایان از او تبعیت مىکنند. آقاى شاه هم نفهمیده مىرود بالاى آنجا، مىگوید: تساوى حقوق زن و مرد. آقا! این را به تو تزریق کردند که بگویند بهایى هستى، که من بگویم کافر است؛ بیرونت کنند. نکن اینطور؛ بدبخت! نکن اینطور. تعلیم اجبارى عمومى نظامى کردن زن، رأى عبدالبهاء است. آقا تقویمش موجود است، ببینید! شاه ندیده این را؟ اگر ندیده مؤاخذه کند از آنهایى که دیده اند و به این بیچاره تزریق کرده اند اینها را بگو. واللَّه، من شنیده ام که سازمان امنیت در نظر دارد شاه را از نظر مردم بیندازد تا بیرونش کنند و لهذا مطالب را معلوم نیست به او برسانند. مطالب خیلى زیاد است، بیشتر از این معانى است که شما تصور مىکنید. مملکت ما، دین ما، در معرض خطر است؛ شما هى بگویید که «آقایان! نگویید: دین در معرض خطر است». ما که نگفتیم دین در معرض خطر است، در معرض خطر نیست؟! ما اگر نگوییم شاه چطور است، چطور نیست؟ آقا یک کارى بکنید اینطور نباشد. همه چیز را گردن تو دارند مىگذارند. بیچاره! نمىدانى آن روزى که یک صدایى در آمد، یک نفر از اینهایى که با تو رفیق هستند، رفاقت ندارند. اینها همه رفیق دلارند؛ اینها دین ندارند؛ اینها وفا ندارند .»
۱-۴-حذف شرط اسلام و ذکوریت از شرایط قضات و نمایندگان:
از برنامه های استعماری رژیم ستم شاهی که با دسیسه آمریکا انجام می شد تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در اوائل نخست وزیری اسدا.. علم بود با این هدف که غیر مسلمانان ودر رأسشان بهائیان بدون هیچ منع قانونی بر پست های حساس کشور گمارده شوند و لذا با تصویب این قانون، سه موضوع مرد بودن ، مسلمان بودن و سوگند خوردن فقط به قرآن را تغییر داد. امام خمینی متوجه این خطر شدند و از هر سو با تلگراف ها، اعلامیه ها و نامه ها و سخنرانی ها ، اعتراض خود را اعلام نمودند که در کتاب مرحوم استاد علی دوانی (نهضت روحانیون ایران ) مضبوط است . سرانجام، رژیم و علم درتنگنا قرار گرفتند و مجبور به لغو آن گردیدند ولی امام خواستار لغو کامل و رسمی در جرائد رسمی کشور شدند.
بهائیان در مدت کوتاهی چنان رشد کردند و مشاغل حساس را به اشغال خود درآوردند که در کابینه هویدا نه وزیر بهائی راه یافت. آن ها علاوه بر پست های حساس نظامی و سیاسی بر بسیاری از منابع اقتصادی نیز تسلط یافتند مثلا هژ بر یزدانی، صاحب سهام بانک ایرانیان و بانک توسعه کشاورزی و ثابت پاسال نیز از سرمایه داران بزرگ بهائی بودند. حتی مراکز فرهنگی مانند تلویزیون ایران نیز توسط حبیب ا… ثابت پاسال بهائی اداره می شد.»(حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران،ص۱۸۵)
امام در نامه ای به علمای یزد در ابتدا به اعمال رژیم گذشته نظری داشتند که مثلاٌ قرآن را در ردیف کتب ضاله قرار می داد ]و قرآن سوزی می کرد[ و اکنون می خواهد با اعلام تساوی حقوق، چندین حکم ضروری اسلام را محو کند و اخیراٌ وزیر دادگستری در طرح خود شرط اسلام و ذکوریت را از شرایط قضات لغو کرده است.(همان ،ج۱،ص۱۸۶) لازم به ذکر است این طرح و نیز طرح تبدیل سوگند به قرآن کریم در مراسم تحلیف نظامیان به سوگند به کتاب آسمانی، به جهت هموار نمودن راه نفوذ بهائیان در ارتش، قوه قضائیه ، شهادت دادن، ادارات و… می باشد.
۱-۴-۱قانونی کردن و به تصویب رساندن احکام بهائیان از جمله نظامی کردن زن:
امام با سخنرانی تاریخی و کوبنده شان در عصر عاشورا در قم، ابتدا با مقایسه دشمنان امام حسین (علیه السلام) با رژیم شاه فرمودند: چون با اصل سر و کار داشتند غیر از امام حسین هم آن همه جنایت انجام دادند. ]در مورد کودکان و قافله امام حسین و یاران امام حسین و ماجراهای اشک آور کربلا[، نمی خواستند، شجره طیبه باشد. همین فکر در ایران هم وجود داشت. سید شانزده ، هفده ساله به شاه چه کرده بود؟ ]منظور سید یونس رودباری از شهدای ماجرای خونین فیضیه است[ و با تفسیر اینکه رژیم، با اصل اسلام مخالف است در ادامه به شاه اخطار کردند و شاه را تحت تأثیر بهائی ها دانستند.
هنگامی که عبدالبها نظرش مبنی بر تساوی حقوق زن و مرد بود،۳ شاه هم نفهمیده از او تبعیت می کند و حرف او را می زند. حضرت امام در توضیح علت این کار گفتند: آقا! این را به تو تزریق کردند که بگوئید، بهائی هستی، که من بگویم کافر است؛ بیرونت کنند… نکن اینجور! تعلیم اجباری عمومی، نظامی کردن زن، رأی عبدالبها است…
و از فروعاتي كه براي اين مسئله ذكر كرده اند اين است كه تمام بدن كافر حتي مو و ناخن و رطوبتهاي او نجس است.(۱)
حال كه روشن شد چه كساني در فقه اسلام و شيعه نجس مي باشند به كنكاش در آثار بهائيان مي پردازيم تا از برخي عقايد آنها آگاه شويم بهائيت فرقه اي است كه توسط حسنعلي نوري معروف به بهاء الله به وجود آمده است. قبل از آن به وسيله علي محمد باب كه به پيروي از انديشه هاي شيخيه خود را ركن چهارم يا انسان كامل پنداشته بود، با بيت را به وجود آورده بود، وي در آغاز مدعي بود كه باب امام زمان(عج) مي باشد ولي در نهايت ادعاي الوهيت نموده و اعلام نمود كه بعداً كسي را به عنوان «من يضحصر الله» خواهد فرستاد. بعد از اعلام علي محمد، حسينعلي نوري مدعي شد كه او همان كسي است كه علي محمد باب وعده آمدن او را داده است. بعد از آن با ادعاي نسخ دين اسلام، نغمة ايجاد دين تازه سرداد و به دين سازي روي آورد.(۲)
برخي از عقايد بهائيت از قرار زير مي باشد:
۱-اعتقاد به الوهيت علي محمد باب و حسينعلي نوري
يكي از سخيف ترين و غير معقول ترين اعتقادات بهائيت و بابيت اعتقاد به اله بودن باب و حسينعلي نوري است علي محمد باب ادعا كرده است كه رفيع ترين مراتب حقيقت يعني الوهيت در او حلول كرده آن هم حلولي مادي و جسماني.(۳)
اين اعتقاد بهائيت با مباني تمام اديان آسماني در تضاد مي باشد زيرا در اديان آسماني الوهيت مختص حضرت حق، پروردگار و خالق جهان و جهانيان است و در اين مقام هيچ كس و هيچ چيز با او شريك نيست.
۲-اعتقاد به مقام نبوت علي محمد و ميرزا حسينعلي
بهائيان مي گويند: مقام قائم موعود به حكم برخي آيات قرآن كريم، مقام اصالت و نبوت است.(۴)
اما شيعه مي گويد: قائم موعود تابع قرآن مجيد و شريعت خاتم الانبياء محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و مقام او مقام خلافت و وصايت و امامت است نه اصالت و نبوت.(۵)
۳- اعتقاد به قائم موعود بودن علي محمد باب و ميرزا حسينعلي
بهائيان مي گويند: علي محمد و ميرزا حسينعلي موعود دين اسلام هستند و جميع انبياء بدان اشارت داده اندو علامات آن در كتابهاي آسماني ثبت است.
اما شيعه مي گويد: موعود دين اسلام يكي قيامت كبري است و ديگري ظهور بقيةالله ارواحنا له الفداء كه در قرن سوم هجري در سُرّ من رآه متولد شد، نام مادرش نرجس مي باشد.
۴-اعتقاد به نسخ دين اسلام
بهائيان مي گويند: مقام قائم موعود، مقام شارعيت است نه تابعيت،(۶) و نيز مي گويند قائم در هنگام ظهورش حكم به نسخ دين اسلام مي كند و بتشريع شريعت جديدي غير از اسلام مي پردازد.(۷)
اما شعيه مي گويد: قائم موعود، تابع قرآن مجيد و شريعت خاتم الانبياء محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ و مجدد و محيي همان دين اسلام است و صاحب كتاب جديد و آورندة شريعت جديدي نيست.(۸)
خلاصه آنكه بهائيان:
اولا:ً مدعي الوهيت باب و بهاء و منكر خاتميت نبي مكرم اسلام هستند، ثانياً: منكر احكام ضروري دين مثل نماز، و روزه و… بوده و آنها را منسوخ مي دانند.
ثالثاً نه تنها منكر وجود نازنين حضرت بقية الله الاعظم هستند بلكه دشمن او مي باشند.
در نتيجه مي توان گفت كه علت نجاست آنان، كفر آنان مي باشد و ادله اي كه به نجاست كفار و مشركين دلالت دارند، آنها را نيز در بر مي گيرند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
۱-توضيح المسائل مراجع عظام، قسمت نجاسات.
۲-بهائيت دين نيست، ابوتراب هدائي.
۳-تاريخ جامع بهائيت، بهرام افراسيابي.
۴–وسائل الشيعه، حر عاملي، ج۱، كتاب الطهاره، ابواب مقدمه عبادت باب۲٫
پی نوشتها :
۱- رساله توضيح المسائل ۱۰۸، ص ۳۱٫
۲- زاهداني، سيد سعيد زاهد، بهائيت در ايران، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ط دوم، ۱۳۸۱، ص ۹۷٫
۳- عامر النجار، البهائية و جذورها البابية، دارالمنتخب العربي، ط اول، ۱۴۱۹ هـ . ق، ص ۴۴٫
۴- بهائي چه مي گويد، جواد تهراني، ، مشهد، ط دوم، ۱۳۴۱، ج ۲، ص ۲٫
۵- همان،ص ۷۶٫
۶- همان، ص ۲٫
۷- همان، ص ۹۳٫
۸- همان ، ص ۷۶٫