آنچه در ادامه می خوانید
ژست تساوی حقوق زن و مرد در بهائیت یک دروغ بزرگ و فریب است
تشکیلات بهائیت در حالی با تخریب اسلام، به تبلیغ دروغین جایگاه زن در قول عبدالبهاء می پردازد که این پیشوای بهائی مدام به تحقیر جنس زن می پرداخت و از حقوقش محروم می کرد. در این صورت یا در انتساب سخنانی در تکریم زن به پیشوایان بهائی باید تردید کرد و یا به دورویی و عوام فریبی شان ایمان آورد.
تشکیلات بهائیت با استفاده از داغ بودن واژه زن در فضای مجازی، ضمن تخریب اسلام و جمهوری اسلامی، به تبلیغ دروغین جایگاه زن در مسلک و تشکیلات خود می پردازد. از این رو در یکی از پست هایی که توسط رسانه بهائی به انتشار در آمد جایگاه و مقام زن در دیدگاه عبدالبهاء مورد بررسی قرار گرفت.
رسانه های بهائی مدعی اند عبدالبهاء حدود صد سال پیش در بیان جایگاه و مقام زن گفته است: «دیری نخواهد پایید که ایامی خواهد رسید که مردان خطاب به زنان خواهند گفت خوشا به حال شما! حقیقتاً شما شایسته آن بودید که استعداد عظیم یافتید و سرهای شما لایق تاج جلال ابدی است. زیرا در علم و هنر، در فضل و کمال با مردان برابرید؛ در شفقّت و رقّت قلب و دلسوزی و انسان دوستی برترید.»(۱)
اما کسانی که اندک آشنایی با تفکرات و گفته های پیشوایان بهائی از جمله عبدالبهاء داشته باشند، با شنیدن این سبک تمجید از مقام زن توسط عبدالبهاء، یا تعجب می کنند و یا دورویی پیشوایان بهائی برایشان تداعی می گردد. در ادامه به دو مورد از نقض این گفته ها توسط عبدالبهاء می پردازیم:
اول: به راستی چگونه می توان از قول عبدالبهاء پذیرفت که زن ها لایق تاج ابدی هستند، در حالی که او ایشان را از تاج و دارایی خودشان هم محروم کرد! مگر این عبدالبهاء نبود که بر حکم ضد برابری پدر خود صحّه گذاشت و زن ها را از عمده دارایی موروثی و حقی که اسلام برایشان تعیین کرده بود (با استناد به قانون ارث انگلیس) محروم کرد: «الیوم (: امروزه) دولت انگلیس را ادعا چنین است که عاقل ترین دول عالم است و از خصائص ملّت انگلیس این است که جمیع اموال را حصر در ولد بکر (: مختص فرزند ارشد) می کنند و مقصودشان این است که ثروت چون تقسیم گردد، پریشان شود و از دست برود… ولی اگر در ولد بکر حصر (: مختص به فرزند ارشد) شود، باقی و برقرار ماند و او (: فرزند ارشد) دیگران را نگاهداری نماید.»(۲)
دوم: چگونه می توان از قول عبدالبهاء پذیرفت که او زنها را نه فقط برابر با مردها در فضل و کمال، بلکه برتر در زمینه های دیگر می دانست که او اساساً جنس زن را پست تر از مرد معرفی می کرد: «هرچند نساء با رجال در استعداد و قواء شریک اند، ولی شبهه ای نيست كه رجال اقدمند و اقوی، حتّی در حيوانات…»(۳)
مگر این عبدالبهاء نبود که زنها را بی استعداد، بی لیاقت و سراب می خواند و تنها امید به پیشرفت آن ها را در گرو عنایت پیامبرنمای بهائی می دانست: «تا بلکه ان شاءالله در اندک زمانی نساء حکم رجال یابند… ای کنیزان عزیز الهی نظر به استعداد و لیاقت خود نکنید! بلکه اعتماد بر الطاف و عنایات جمال مبارک داشته باشید.»(۴)
آری؛ عبدالبهائی که مدام جنس زن را تحقیر می کرد و حتی همّت افراد را به مردی می سنجید؛ یا در انتساب این سخنان به او باید تردید کرد و یا به دورویی و عوام فریبی اش ایمان آورد.
نمونه ای از آنچه بهائیت از آزادی زن در رفتار خود قرار داده است
پینوشت:
۱- به نقل از رسانه های تبلیغی تشکیلات بهائیت.
۲- فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، نسخه الکترونیکی، ج ۴، ص ۲۱۷٫
۳- احمد زرقانی، بدائع الآثار، نسخه الکترونیکی، ج ۱، ص ۱۵۳٫
۴- عباس افندی، مکاتیب، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، ۱۳۴ بدیع، ج ۷، ص ۱۳۶-۱۳۵٫