تأویل ظاهر و انتساب راز و رمز به نصوص الهی، با هدف تحریف ادیان و اثبات خود، هم برای باب و بهاء و هم برای جناب معانی غلط است. اساساً این شیوه دارای ملاکی نیست؛ چرا که مخالفین و موافقین، هردو میتوانند برای رسیدن به هدف خود از آن استفاده کنند. علاوه بر آن، خدای تعالی در فرستادن پیامبران، ایشان را با دلایل روشن مبعوث میفرمود.
گرایش به راز و رمز و تأویلِ مسلّمات، از جمله انحرافات فرقههای بابیت و بهائیت است که باید مورد نقد قرار گیرد. پیشوایان بهائی برای دست یابی به اهداف و اثبات خود، مدعی وجود راز و رمزهای بسیاری در متن و محتوای متون الهی شده و از اینرو، دچار تأویل و تحریف آیات الهی شدهاند.
بطور مثال، پیشوایان بابی و بهائی در تمسّک به آیات و روایات اسلامی برای اثبات حقانیت خود، از شیوههایی استفاده میکنند که رمزگرایی عجیب و غریبی را به دنبال دارد. آنان با جمع و تفریق اعداد درصدد اثبات اهداف خود بر میآیند؛ چنانکه برای اثبات حقانیت علی محمد باب، با تحریف آیه پنجم سوره سجده، مدعی میشوند دوره هر دینی هزار سال است و با ظهور علی محمد باب، دوره اسلام به سر رسیده است.(۱)
پیامبری علی محمد باب را که ثابت میکنند، مدعی میشوند که دوره پیامبری او دو هزار سال است.(۲)اما سپس با راز و رمز دانستن دو هزار سال و تحریف وعده او، دو هزار سال را منقضی شده در کمتر از بیست سال میدانند.(۳) در عین حال نوبت به پیامبرنمای بهائیت و زمان نسخ دین ساختگی او که میرسد، دوره ادیان نه یک هزار و نه دوهزار، بلکه پانصد هزار سال میشود.(۴) البته فرقه بهائیت تلاش خود را کرده تا برای تمام این تناقضات، دلیل بیابد؛ تلاشی که ناکام و بی فرجام مانده است.
در نظر داشته باشیم که پیامبرنمای بهائیت، از ترس آنکه همین روش تحریف و تأویل (با ادعای وجود راز و رمز) برای نسخ و بطلان خودشان استفاده نشود، از هرگونه تأویل آیات الهی نهی کرده است: «إنّ الَّذی یأَوّلُ ما نُزِّلُ مِن سَماءِ الوَحی و یخرُجُه عَن الظاهر إنَّه مِمَّن حرَّف کلمةالله و کان مِنَ الأخسرین فی کتابٍ مبین (۵)؛ هرکس که کلام الهی را تأویل کند و از معنای ظاهری آن بیرون برد، کلام خدا را تحریف کرده و در کتاب مبین، از زیانکارترین افراد خواهد بود.»
جالب است بدانیم بهائیتی که با راز و رمزگویی، ادیان الهی را تأویل و تحریف میکرد تا حقانیت خود را ثابت کند، از همین روش هم رسوا شد. چنانکه جمشید معانی پس از مرگ شوقی افندی با ادعای تدام فیض الهی پس از پیامبرنمای بهائی در تجدید ادیان و انتساب رمزگویی به کتب او و بکارگیری شیوهای مشابه پیشوایان بهائی، خود را پیامبر و موعود حسینعلی نوری خواند. او در توجیه این گفتهی حسینعلی نوری که “تا هزارسال پیامبری نخواهد آمد” گفته است که کلمهی “ألف” در کلام بهاء، از سه حرف «أ، ل و ف» ترکیب یافته که مجموع عدد ابجد این حروف، یکصد و یازده است و از آنجا که شروع بهائیت در سال ۱۲۶۰ ق (با دعوت علیمحمد شیرازی) بوده، پس ادعای پیامبری او مطابق با وعدهی پیامبرخواندهی بهائیت است.(۶)
آری؛ در واقع تأویل ظاهر و انتساب راز و رمز به نصوص الهی، با هدف تحریف ادیان و اثبات خود، هم برای باب و بهاء و هم برای جناب معانی غلط است و اساساً این شیوه دارای هیچگونه ملاک و معیاری نیست. چرا که مخالفین و موافقین، هر دو میتوانند برای رسیدن به هدف خود از آن استفاده کنند. علاوه بر آن، خدای تعالی در فرستادن پیامبران، ایشان را با معجزات، آیات و دلایل روشن مبعوث میفرمود: «… قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبينٌ [مائده/۱۵]؛ حقّا که برای شما از جانب خداوند نور و کتابی روشن و روشنگر آمده است.»
پینوشت:
۱-ر.ک: ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، هوفمایم آلمان: مؤسسه مطبوعات امری آلمان، چاپ اول، ۲۰۱۵ م، ص ۵۴-۵۳٫
۲-ر.ک: علیمحمد شیرازی، بیان فارسی، باب هفدهم از واحد دوم، ص ۷۱٫
۳-چنانکه حسینعلی نوری گفته است: «نفوسی که خود مقرّ و معترفتند آن پنجاه هزار سال (: قیامت موعود) در طرفة العین (: چشم برهم زدنی) گذشت و وقایع عظیمهی قیامت تحقق یافت، انکار میکنند که نمیشود عدد مستغاث (: ۲۰۰۱ سال) در نوزده سال منقضی شود.» اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بیجا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، ۱۳۴ بدیع، ص ۳۸۳٫
۴-ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، نسخهی الکترونیکی، ج ۲، صص ۶۸-۷۶٫
۵- حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص ۱۰۲، بند ۱۰۵٫
۶- جهت مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به: اسماعیل رائین، انشعابات در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، تهران: مؤسسه تحقیقی رائین، بیتا.