کارویژه بهاییها برای اسرائیل «مبارزه نرم» بود/ نفوذ در حوزه محیط زیست و مسائل اقلیمی از مهمترین برنامه بهائیان بود..
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بهدلیل تضادی که بین رژیم کودک کش اسراییل و جمهوری اسلامی وجود آمد بهتدریج اسراییل و شبکه یهود بهعنوان مهمترین حامیان گروههای مخالف جمهوری اسلامی برآمدند که در این میان با توجه به همزادی و نزدیکی بسیار زیادی که این رژیم غاصب و فرقه ضاله بهائیت دارند، باید گفت این فرقه در ایران، به اهرم فشار اطلاعاتی و جاسوسی برای رژیم صهیونیستی و غرب علیه جمهوری اسلامی تبدیل گردید، طوریکه بارها و بارها عناصر مختلف این فرقه ضاله در ایران به جرم فعالیت های اطلاعاتی و جاسوسی به نفع بیگانگان و رژیم صهیونیستی دستگیر شده اند. لذا در این رابطه بخشی از مصاحبه دکتر اسماعیلی کارشناس خبره بهاییت شناسی به شرح زیر ارائه می گردد.
سوال: از مطالب شما درباره بهائیت چنین برمیآید که سازمان بهاییت دو کارکرد برای سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی غربی دارند.
اسماعیلی: بله، همینطور است. درباره روابط بهاییان با اسراییل و شبکه یهود باید دو پدیده را از یکدیگر تفکیک کرد؛ اول کارکرد خود «سازمان سیاسی بهاییت» است. تشکیلات بهاییت در ایران یک سازمان جغرافیایی گسترده است که شعبههای مختلفی در نقاط مختلف کشور و متناسب با تقسیمات کشوری دارد، ذیل این تشکیلات ادارههای مختلفی تحت عناوین مختلف فعالیت دارند که وظیفه آنها جمعآوری اطلاعات از حوزه تخصصی و نفوذ در آنهاست. آنها بهصورت سیستماتیک این گزارشها را تهیه و ارسال میکنند. اصل بر این بوده که طبق اصول سازمانی و سلسلهمراتب اداری این گزارشها اولاً به مرکز (تهران) و سپس به بیتالعدل در اسراییل گزارش شود، اما بعد از انقلاب بهدلایل رعایت اصول حفاظتی و اطلاعاتی اولاً تشکیلات موازی هم بهراه انداختهاند و ثانیاً امکان ارسال مستقیم هم فراهم شده است.
دوم بهکارگیری و استخدام بهاییان در سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی غربی است، در اینجا در حقیقت سازمان بهاییت بهمثابه یک سازمان امن عمل کرده است، در اینجا محیط بهایی محیطی برای تربیت نیروهای غربگرا بوده است، بهعبارت دیگر، سازمان بهاییت دو کارکرد برای سازمانهای جاسوسی غربی دارد؛ یکی کارکرد اصلی خود است که باید بهصورت یک ماشین اداری عمل کند و دیگر تربیت نیرو برای استخدام در سازمانهای جاسوسی غربی است.
سؤال: با این اوصاف، روابط بهاییت با اسراییل بعد از انقلاب به کجا کشیده است؟
اسماعیلی: بعد از انقلاب بهدلیل تضادی که بین اسراییل و جمهوری اسلامی وجود داشت بهتدریج اسراییل و شبکه یهود بهعنوان مهمترین حامیان گروههای مخالف جمهوری اسلامی برآمدند. اسراییل نهتنها در برخی مقاطع خود مستقیم وارد عمل شده بود، اما بیش از آن بهصورت نیابتی و بهکارگیری مزدوران و نفوذ در سازمانهایی مانند مجاهدین خلق و کومله به اجرای سیاستهای خود پرداخت که یکی از آنها ترور بود. این تصویر و نقشه کلی این سالهاست که نشان میدهد حتی گروههایی که از سابقه بهاییت در پیوند با اسراییل برخوردار نبودند هم به استخدام آن درآمدند و عملاً به یکی از ابزارهای اسراییل برای مقابله با ایران و جمهوری اسلامی درآمدند، تا رسد به سازمان سیاسی بهاییت که از بنیاد و اساس صهیونیستی و اسراییلی بوده است.
اما در این مبارزه، مانند بسیاری از مبارزهها و ساختارهای نظامی که تقسیم کار صورت میگیرد و هر گروه و لشکری وظیفهای را بهعهده میگیرد، وظیفهای که به سازمان بهاییت محول شد نفوذ و جاسوسی بود، در حقیقت بهرغم پیشینهای که این تشکیلات گذشته در عملیاتهای تروریستی داشت، عملیاتهای خشن به آنها واگذار نشد، در حقیقت سطح بهاییت را نسبت به سازمانها و گروههای دیگر بالاتر بردند تا آنها را به این امور آلوده نسازند! در این تقسیم کار و متناسب با جایگاهی که بهاییت برای خود قائل بود کارکرد بهاییت اولاً تأسیس سازمانهای غیردولتی در حوزههای مختلف، ثانیاً نفوذ و جاسوسی در سازمانهای دولتی و ایجاد شبکه در آنها، ثالثاً ایجاد یک شبکه رسانهای علیه جمهوری اسلامی و نظام ارزشی و فکری اسلامی جامعه، رابعاً تأسیس نهادهای آموزشی مختلف، خامساً نفوذ در نخبگان اجتماعی و سیاسی و سادساً مبارزه علنی در قالب حقوق بشر در اقامه دعاوی در محافل بینالمللی بود.
در حقیقت بهاییت نهتنها قبل از انقلاب بلکه بعد از انقلاب هم سوگلی غرب و اسراییل بود، مبارزه سخت به گروههای دیگر رسید و مبارزه نرم به بهاییت. در بسیاری از عملیاتهای سخت و تروریستی بهاییانی حضور داشته و در جمعآوری اطلاعات و طراحی عملیات نقش داشتهاند، اما اجرا به گروههای دیگری چون مجاهدین خلق و کومله واگذار شده است.
سؤال: میتوانید مصادیقی از این مبارزه نرم آنها را نام ببرید؟
اسماعیلی: یکی از مهمترین پروندههای بهاییت در طول این چند دهه فعالیت و نفوذ در حوزه محیط زیست است که در این باره سازمانهای غیردولتی متعددی را راهاندازی کردهاند، نمونه این موارد مؤسسه میراث پارسیان با مدیریت افرادی چون کاووس سیدامامی و مراد طاهباز بود، تقریباً بهجز چند نفر همه افرادی که با آن در سطوح عالی همکاری داشتند جزو افراد یهودی و بهایی شبکه بودند. برای فهمیدن آنچه میگذرد مطالعه دقیق آنهاکه بازداشت شدند و حکم هم خوردند، ضرورت دارد. مؤسسه میراث یک نمونه قابل مطالعه است تا نشان دهد نفوذ شبکه یهود و بهاییت چگونه صورت میگیرد و چگونه از یک پوشش دوستداشتنی و فراگیر استفاده میکند؛دوستداشتنی است چون همه ما نگران محیط زیست هستیم.
هوا، آب و خاک که عناصر اصلی محیط زیست را تشکیل میدهند هر سه بهدلایل مختلف با تهدیدهایی مواجه هستند و برای مراقبت از آنها به نگرشی نو و ویژه نیاز است اما فراگیر است چون از دریا و آسمان، از جنگل تا کویر و از کوه و بیابان تا شهر، همه جغرافیا را در بر میگیرد و میتوان برای آن پروژههای جاسوسی تعریف کرد.
پروژههایی جذاب مانند مقابله با آلودگی هوا یا بحران آب؛ و حتی به برخی پروژههای معمولی و بدون اولویت میتوان خاصیت ملی داد؛ مثلاً پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی را، که یکی از اهداف مهمش جاسوسی در مراکز استراتژیک ایران بوده، در حد از بین رفتن بخشی از هویت ایرانی معرفی و تبلیغات کرد.
بهنظرم میشود خود این موضوع و ویژگیهای این نفوذ و جاسوسی را که بسیار مفصل است در یک گفتگوی دیگر و بهصورت مستقل به بحث گذاشت(۱).
http://ferghenews.com/fa/news