کد خبر:11689
پ
buda
بهائیت در ایران

انگیزه فرقه ضاله بهائیت در معرفی «بودا» و «زرتشت» به عنوان پیامبران الهی

یکی از سوالات و ابهاماتی که همواره اذهان تعداد بیشماری از مخاطبان را به خودش درگیر ساخته است ،وجود پیامبری از طرف خداوند برای سایر اقوام و ملل است.آن شماری از پیامبران که شناخته شده اند و به بشریت معرفی شده اند از منطقه ی غرب آسیا بوده اند و اطلاعی از پیامبران سایر مناطق […]

یکی از سوالات و ابهاماتی که همواره اذهان تعداد بیشماری از مخاطبان را به خودش درگیر ساخته است ،وجود پیامبری از طرف خداوند برای سایر اقوام و ملل است.آن شماری از پیامبران که شناخته شده اند و به بشریت معرفی شده اند از منطقه ی غرب آسیا بوده اند و اطلاعی از پیامبران سایر مناطق نیست. برخی با تمسک به بعضی از آیات قرآن کریم  که بیان می دارد«وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِی بَینَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یظْلَمُونَ» (۱) هر امتی پیامبری داشته است، بیان می دارند که آنها نیز پیامبرانی داشته اند، برخی هم مصادیق و مواردی را بدون هیچ گونه دلیل موجهی به پیامبران نسبت می دهند و برخی هم توجیهات دیگری را بیان می دارند.

در این بین، فرقه ضاله بهائيت، براي اثبات و تبليغ افكار و عقايد باطل خود، از نيرنگ های مختلفی كه در پيش برد اهدافشان مؤثر بود استفاده می کنند و از اين رو يكي از حيله هايي كه به آن تكيه كردند، اين بود كه عده اي از ادياني كه الهي بودن آنها در ادیان دیگر از جمله اسلام مردود و يا حداقل مورد مناقشه است را، جزء اديان الهي شمرده اند. مثلاً بودا و زرتشت را از انبياء الهي نام برده اند، چنانچه صاحب فرائد كه يكي از مبلغان معروف بهائيت است، مي گويد: «بودا اول شارع الهي است كه در امت صينيه قيام نمود و شريعت معلومي تشريع فرمود.»(۲)و در جاي ديگر همان كتاب مي گويد: «تمام اديان روي زمين از بودائيه و… و زرتشتيه همه از اديان الهي و شرايع حقة ربانيه هستند.»(۳)

اما علت و انگيزه اي كه باعث شده اينها زرتشت و بودا را از انبياء الهي بشمارند، چند عامل زير مي تواند در آن دخيل باشد:

۱٫ مقابله با تشیع و توجیه اذهان بی اطلاع

چون دشمن و برملاكنندة انحرافات فرقه ضاله بهائيت، مسلمانان و بالخصوص تشيع است و نزد تشيع و مسلمانان نبوت زرتشت و بودا ثابت نشده است. احاديثي در اين رابطه وارد شده كه دلالت دارند زرتشت جز انبياء الهي نيست، مانند حديث پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ كه فرمود: «مجوس پيامبري داشت كه او را كشتند و كتابي داشتند كه پيامبرشان در پوست دوازده هزار گاو نوشته و آورده بود كه آن را سوزاندند.»(۴) و حديثي كه از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده كه زنديقي از او مي پرسد آيا زرتشت پيامبر مجوس است؟ امام ـ عليه السلام ـ پاسخ مي دهد كه: «زرتشت در ميان مجوس آمد و ادعاي نبوت كرد و عده اي از آنان به او ايمان آوردند و عده اي او را انكار كرده و بيرونش كردند تا اينكه در بيابان طعمة درندگان شد.» در اين حديث امام صادق ـ عليه السلام ـ بين مجوس و آيين زرتشت فرق گذاشته است.[(۵) و در مورد بودا هم دليلي كه نبوت او را ثابت كند بدست نيامده است و بهائيان با مطرح كردن اينكه زرتشت و بودا از جمله انبياء الهي هستند، خواسته اند تبليغ كنند كه تنها دين ما نيست كه انبيائش (باب و بهاءالله) در نزد مسلمانان و شيعيان مردود و باطل اعلان شده، بلكه انبيايي چون زرتشت و بودا هم نزد اينها از انبياء الهي به حساب نمي آيند. گرچه اين حرفها را صراحتاً نگفته اند، اما از لابلاي متون و کتابهای آنها، چنين انگيزه هايي بدست مي آيد. چنانچه نويسندة كتاب (راهنماي دين) در تحليل انگيزة بهائيت كه چرا زرتشت و بودا را جز انبياء اصلي شمرده اند؟ مي گويد: «اينها براي اينكه دلائل عليل خود را تصحيح كنند تمام اديان باطله را حق دانسته اند.» (۶)

۲٫توجیه عقاید انحرافی و اعمال قبیح خود

عامل ديگر اين مي تواند باشد كه بهائيت يك سلسله امور قبيحي را جايز شمرده شده است كه هيچ دين الهي آنها را تأييد نخواهد كرد. براي اينكه اعتقادات انحرافي و اعمال قبيح خود را توجيه كنند، بعضي از اديان ديگري را كه در اين جهت با آنان وجه مشترك دارند مانند دين خودشان الهي مي پندارند. مثلاً‌ این فرقه گمراه  غير از زن پدر، ازدواج با تمام محارم نكاح را جايز مي دانند. بطوريكه حسین علی نوری (بهاءالله) در كتاب اقدس صفحة ۳۰ مي گويد: «حرام شد بر شما زنهاي پدران شما و شرم داريم حكم پسرها را بيان كنيم.» که نمونه هايي از اين احكام در آئين زرتشت ديده مي شود. گرچه مي گويند اين امر ريشه در عقايد زرتشت ندارد و بعدها در اين آيين متداول شده است. (۷)

اما بهائيان با ديدن چنين نسبتها، زرتشت را دين الهي شمرده، تا بر اعمال خود صحه بگذارند. این فرقه ضاله براي اينكه اعتقادات خود را صحيح جلوه دهد مانند اعتقاد به اولوهيت باب و بهاء به سراغ بودایی رفته اند، زيرا ديده اند كه فرقه هايي در بودائيت وجود دارد كه به اولوهيت جناب بودا قائل هستند. مانند فرقه مهايانا كه يكي از فرقه هاي بزرگ بودائي است كه معتقدند: «بودا موجودي است، مستحق پرستش و عبادت، از آن روي كه داراي جنبة اولوهيت است… وي پس از طي تناسخهاي مكرّر و ظهور متعدد در بدنها، سير كمالي خود را تا به آنجا طي كرده كه به درجة و مقام اولوهيت دست يافته و در آسمان جاي گرفته است. (۸)

۳٫ رواج تکثرگرایی دینی (پلورالیسم)

عامل سومي كه مي شود گفت بهائيان به آن انگيزه، اين دو دين را جزء اديان الهي شمردند، اين است كه خواسته اند تكثرگرائي يا همان (پلوراليزم ديني) را رواج بدهند كه تا در ساية آن بتوانند عقايد و اعمال انحرافي خود را مطرح كنند.

با توجه به اين سه عامل كه ذكر گرديد، مي توان گفت بهائيان اگر بودا و زردشت و يا حتي اشخاص ديگري را جزء انبياء الهي شمرده اند در مقام بيان حقيقت نبوده اند، بلكه با اين ترفندها خواسته اند دين ساختگي خودشان را تبليغ نموده و آن را بر مردم ناآگاه بقبولانند.

پی نوشت ها:

۱- یونس:۴۷٫

۲-.شاهرودي، احمد، راهنماي دين، ناشر: چاپخانه حيدري، ت ۱۳۴۳ ش، ص ۲۸٫

۳-  . همان، ص ۲۹٫

۴- .مجلة صباح، شماره ۸-۷، ص ۱۱۶، به نقل از ثقة الاسلام كليني، الكافي، ج ۴، ص ۱۴٫

۵- مجله صباح، ش ۸-۷، مقاله زردشت، به نقل از مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۱۷۹، بيروت، چاپ سوم

۶-.راهنماي دين، ص ۲۸، قسمت سوم.

۷- مرتضوي، محمد مهدي، امشي بحشرات بهائي، ناشر، محمدرضا طوي، ت ۱۳۴۰ ش، ص ۶۷٫

۸- گروه عقايد، شناخت اديان، ناشر واحد تأليف كتابهاي درسي، چاپ اول، ت ۱۳۷۸ ش، ص ۱۵۸٫

 

 

بهائیت در ایران