ظلم به زنان و دختران، سرخوردگی، افسردگی، بحران در زندگی
دختر بهائی ساکن شهر زاهدان که در زمان اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ با حضور در کافه «م» مدعی حقوق زنان میشد؛ اکنون به دلیل قوانین ضد زن فرقه ضاله بهائیت پیرامون ارث، درگیر اختلافات خانوادگی شده است. ماجرا از آنجا شروع شد که «ع.الف» پدر خانواده بهائی درگذشت و خانهای در خیابان دانشگاه شهر زاهدان به ارث گذاشت. پس از آن بود که پسر بزرگتر خاندان مدعی شد که بر اساس دستور عبدالبهاء «خانه به پسر بزرگتر میرسد» و مال اوست. اما سایر اعضا به ویژه دختران خانواده با یادآوری زحمات خودشان در نگهداری پدر، مدعیاند بر اساس آموزه «تساوی حقوق رجال و نسا» خانه باید به تساوی میان آنان تقسیم شود. همین موضوع سبب جدال، مشاجره و قهر بستگان شده است و تلاش سرکرده بهائیان زاهدان در صلح و آشتی این خانواده ناکام مانده است. اکنون این دختر بهائی هم سرخورده از شکست اغتشاشات ۱۴۰۱ و هم ناکام از ارث پدری است.
پیشوایان بهائیت، خود را مبدع تعالیمی جدید دانسته که تساوی زن و مرد، از جملهی آنهاست: «از جمله تعاليم بهاءالله وحدت نساء (زنان) و رجالست (مردها) است». (عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرجالله زکی الکردی، ۱۹۲۱ م، ج ۳، ص ۱۰۷٫) اما جالب است بدانیم که پیامبرخواندهی بهائی در کتاب اقدس خود، خانهی مسکونی (که معمولاً عمده دارایی میّت به شمار میآید) را به پسران متوفی اختصاص داده است. (ر.ک: حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص ۲۳، بند ۲۵٫) از طرفی عبدالبهاء نیز با تغییر این حکم، خانهی میّت را مختص پسر بزرگ دانسته است. (ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، ص ۱۲۸٫)
احکام خود ساخته و شعار های فریبنده رهبران فرقه ضاله بهائیت موجب اختلاف و درگیری خانوادگی و اجتماعی تضییع حقوق فطری انسانها، تضیع حقوق بشر است نه برقراری حق و عدالت.