در ادامه فتاوای علمای اهل سنت در ارتباط با فرقه ضاله بهائیت، بخش آخر آن ارائه می گردد:
آنچه در ادامه می خوانید
ستار محيى الدين الخطيب[۱]-نویسنده برجسته اسلامی
می نویسد: «بعضی ها براین باورند که دستهای پنهان سیاست خارجی بریتانیا یا روسیه در پشت این مذهب – بهائیت – است. و مدعی اند که همین دست ها در بعدت بابیه و بهائیه دیده شده است. ولی به نظر من این اظهار نظرات اغراق آمیز است، چون خارجیان توان ایجاد چنین انحرافات مذهبی را ندارند، گرچه آنان با سوء استفاده از بدعت فرقه ای بهره می برند.»
شيخ ابراهيم القيّومي- رئیس کمیته تحقیقات اسلامی
اظهار داشته: بهائیان فرقه ای خارج از حوزه اسلام انـد کـه عـلیـه اسلام طغیان کرده اند و بهائیت یکی از خطرناک ترین نیروهای علیه اسلام است که تحت توجه صهیونیست به وجود آمده و از حمایت دشمنان اسلام برخوردار است.
دکتر شیخ عبدالمؤمن النهر
شخصیت برجسته اسلامی دربارۀ ارتداد و طرد بهائیان اظهار نظر کرده است: «می دانیم که بهائیان پیشتر مسلمان بوده، ولی بعدها از اسلام خارج شده و آئین جدیدی را بنیان نهادند؛ بدین منظور که به اسلام صدمه وارد سازند. بنابراین از آغاز ظهور این شبه مذهب، احکام اسلام علیه آنان است، چه آنهائی که قبلاً مسلمان بوده و بعد بهائی شده و یا اینکه از پدر و مادر بهائی به دنیا آمده، در این خصوص مفتیان متفق القولند.»
عبدالعزیز ناشی- شخصیت علمی فرهنگی ارشادات اسلامی مصر
وی شاگرد سیدرشید رضا، طی سخنرانی می گوید: «به نظر من وظیفه دانشمندان، متفکران، خطبا و تمام افراد صاحب نفوذ اعم از مرد و زن و تمام کسانی که می توانند بخوانند و بنویسند این است که تمام مسلمین را آگاه ساخته و آنان را از خطر فریب و اغواء بهائیان برحذر دارند و نگذارند که مسلمین به جمع بهائیان وارد شده و کتابهای آنان را بخوانند. [زیرا] بهائیان تیشه ای خطرناک برای ریشه کن کردن اسلام هستند.»[۲]
دکتر محمد ناصر
نویسنده صاحب نظر اسلامی در بحث حمایت امپریالیسم و صهیونیسم از فرقه بهائیت گفته است: «بهائیان می گویند دلیل گسترش دعوت بهاء تأثیر کلمات وی بوده که فارغ از هرگونه ارتباط پنهان سیاسی و بلکه به اراده الهی محقق شده است. چنین منطقی درواقع دلیل برخودخواهی بهائیان بوده و اشتباهی آشکار است. بهائیان در تمام زمینه ها از ادعاهای خود عقب رانده شدند؛ مگر آنجا که امپریالیسم و صهیونیسم در جهت حفظ منافع خود از آنان حمایت کرده اند.»[۳]
بهائیت- در رابطه با صهیونیسم
بعضاً شنیده شده است که در طرح همکاری بهائیت با اسرائیل تذکر داده اند؛ زمان ورود عبدالبهاء به حيفا و عكا صهیونیسم مطرح نبوده است. این تذکر پذیرفتنی و ایرادی تاریخی برچنین ادعائی وارد است. ولی دکتر محمد ناصر بعد از تحقیقات جامع خوبی که داشته متذکر می شود: «عبدالبهاء خدمات خود در جهت منافع امپریالیسم و صهیونیسم را یکسان ادامه داد. طی جنگ جهانی اول برای تسلط بریتانیا و هند بر سرزمین فلسطین کمکهای خود را قطع نکرد و پس از جنگ که به نفع بریتانیا پایان یافت، دولت انگلیس طی مراسمی که در ۱۷ آوریل ۱۹۲۰ در مرکز نظامی حیفا برگزار شد مدال سلطنتی دولت انگلیس را به عنوان تشکر و سپاس برسینه زد.
در خلل این جریانات صهیونیسم با حساسیت زیادی اخبار بهائیت را پی می گرفت. برای مثال زمانی که محفل بهائی تشکیل شد رادیو اسرائیل اخبار آن را به همراه شادباش ها و تبریکات که همزمان با عید بهائیان بود به دفاعیات پخش کرد، در عوض نمایندگان بهائیت بین الملل ،از اقدام دولت اسرائیل و از برخورد مهربانانه این دولت با بهائیان قدردانی کردند. مثالهای زیاد دیگر وجود دارد که رابطه صمیمانه صهیونیسم و بهائیت را بر ملا می سازد.[۴]
خالد محمد خالد[۵]– متفکر برجسته اسلامی
نظریات خود را درباره بهائیت و ایدئولوژی دروغین آن اظهار داشته می نویسد: «براساس مطالعاتم از بهائیت متوجه چهره زشت این مسلک شدم. مرحوم امام شیخ محمد الخضر حسین دانش گسترده و عمیقی از این فرقه داشت، با ذکر مثالی چنین آورده: این فرقه از اسلام طرد شد ولی پیروان آن مدعی اند که تلاش آنها مربوط به رسالت پیامبر است و حتی پا را از این فراتر نهاده و معجزات پیامبران را به بهانه غیر منطقی بودن آن رد می کنند، روز رستاخیز، بهشت، دوزخ و زیارت کعبه [مناسک حج] را رد کرده، حتی مصممند که کعبه را نابود کنند. این گروه همه مرتدند. بهائیت ابداع فکری است که چندین هدف سیاسی را دنبال می کند و بنابراین مسلک فریبکارانه ای است».
پروفسور بنت الشاطي[۶]
درباره رابطه میان بهائیت و صهیونیسم می گوید: «صهیونیسم آشکارا تمام نیروهایش را در خدمت عبدالبهاء درآورد و براساس منافع خود و جهت تقویت بنیه مالی بهائیان این دولت املاک یهودیان را در اختیار عبدالبهاء قرار داد. همچنین گروهی از پیروان این آئین را در شرق اسلامی فلسطین سکنا داد، یعنی جائی که عباس افندی با بیشترین مقاومت اسلامی روبرو بود و هدف از این اقدام تبلیغ فرقه بهائیت و گسترش ابعاد نفوذ و حاکمیت این مسلک بود. در زمان عبدالبهاء بود که صهیونیسم آشکارا برنامه شرورانه خود «از نیل تا فرات» را علنی ساخت و بهائیان را واداشت تا به عنوان هم پیمان یهود زمینه را برای ورود یهود به ارض موعود فراهم سازد. در آن زمان که عبدالبهاء مقاله ای تحت عنوان «سیره الملوک» نوشت که به سلطان عثمانی به بهانه جدائی حقوق مسلمین و یهود انتقاد می کرد. مرکز بهائیان در «کوه الكارمل» به صورت پناهگاهی برای رهبران صهیونیسم بین الملل و عوامل آن درآمد که پس از تأسیس اسرائیل انتصابات کلیدی در نهادهای اسرائیل در این «دژ» انجام شد».
یهود- بهائیت را تبلیغ می کند
در رابطه با یهود امروز که به صهیونیسم و غير صهیونیسم تقسيم می شوند، باید در فرصتی دیگر تحقیقی کوتاه ولی جامع داشت. ولی به آنچه در این جایگاه از رساله حاضر می توان اشاره کرد این جمله کوتاه است که مبدأ و منشاء تمامی فتنه ها و ترورها یهود می باشد.
یهودیان از جمله کسانی هستند که هر فرصتی -مانند حضور بهائیان خدمتگزار به صهیونیزم – را برای سود جوئی خود مورد استفاده قرار داده و می دهند.
آقای طاها المولوی، تاریخ نگار مسلمان می گوید: در حالی که علماء مسلمان بهائیت را مورد لعن خود قرار دادند، یهود به ترویج بهائیت پرداخت. چرا؟ چون بهائیت به اسلام حمله می کند و مدعی است که دوران اسلام به سر آمده و تلاش می نماید تا بذر مذهب دروغین خود را که ترکیبی از یهودیت، مسیحیت، اسلام و بت پرستی است بکارد».[۷]
[۱] – محب الدين الخطيب (۱۸۸۶ – ۳۰ ديسمبر ۱۹۶۹م)، أديب وكاتب وصحفي ومحقق وناشر وداعية إسلامي سوري، من مؤسسي جمعية الشبان المسلمين بالقاهرة، صاحب المكتبة السلفية ومطبعتها بمصر، أصدر جريدة القبلة الناطقة باسم حكومة مملكة الحجاز بطلب من الحسين بن علي ملك الحجاز، غادر دمشق عام ۱۹۲۰م، عندما دخلها الفرنسيون وانتقل إلى مصر، واستقرّ في القاهرة، حيث عمل في تحرير جريدة الأهرام، وأصدر مجلة الزهراء، ثمّ أسس جريدة الفتح، ثمّ تولّى تحرير مجلة الأزهر، كان مدافعا عن قضايا العروبة والإسلام، وساهم من خلال المكتبة السلفية ومطبعتها بإصدار الكتب والنشرات وتحقيق كتب التراث الإسلامي.
[۲] حقایقی درباره بابیه و بهائیه ۲۴
[۳] همان مأخذ: ۵۹
[۴] حقایقی درباره بابیه و بهائیه: ۶۰ و ۶۱
[۵] – خالد محمد خالد، از متفکرانی است که در سیر تحول اندیشه‌ی سیاسی و دینی در جوامع اسلامی معاصر و به ویژه مصر، تأثیر زیادی داشته است؛ از این رو مطالعه‌ی اندیشه او بسیار حائز اهمیت است. https://rasekhoon.net/article
[۶]– بنت الشّاطی، عایشه عبدالرّحمان، بانوی مؤلّف و محقّق مصری در ادبیات عرب و علوم قرآنی می‌باشد بنت الشّاطی سال ۱۳۲۹ ش/۱۹۵۱، مدرّس زبان و ادبیات عرب در دانشگاه عین شمس قاهره شد. پس از بازنشستگی در اواخر دهه چهل شمسی/پایان دهه شصت میلادی، استاد مطالعاتِ عالیِ قرآنی در دانشگاه قرویین در شهر فاس مراکش گردید و این مقام را تا زمان مرگ در آذر ۱۳۷۷/دسامبر ۱۹۹۸ حفظ کرد.
.
[۷] نشریه الانام: جلد ۶۳
