در بخش اول این مبحث، زندگینامه، نحوه آشنایی آقای گلشیر و به طور خلاصه انتقادات ایشان در مورد فرقه ضاله بهائیت حیفایی مطرح گردید که در ادامه مبحث اختلاف و انشعاب ایشان از بهائیت حیفایی و دیدگاههای انتقادی ایشان در مورد آن و بهایئت اصلاح طلب ارائه می گردد.
آنچه در ادامه می خوانید
اختلاف و انشعاب
بهائیت حیفایی (به رهبری بیت العدل) وجود هرگونه انشعاب و گروه را در جامعه بهائی انکار می کند. موژان مومن هم براساس همان الگو، وجود گروه بهائیان اصلاح گرا را نادیده می گیرد.
بهائیت اصلاح گرا، گرچه فعالیت خود را از ۱۹ اوت ۲۰۰۴ آغاز کرد، ولی عقاید و اصول و تفکراتش ریشه در عقاید و باورهای روت وایت، میرزا احمد سهراب، جولی شانلر و سایر بهائیان اولیه دارد؛ که به خاطر نپذیرفتن برداشت ها و تفاسیر غرض آلود و بنیادگرایانه از تعالیم بهائی که خانواده و بستگان نزدیک شوقی افندی نوشته بودند و در سال ۱۹۳۰ دروغین و جعلی بودن آنها توسط دکتر آین ورت میچل اعلام گردید، تهمت ها و برچسب های ناجوانمردانه ای بر آنها زده شد.
گروه بهائیت اصلاح گرا امروز از بزرگترین گروه ها و انشعابات بهائی است، بزرگتر از سه گروه دیگری که محفل ملی بهائیان مستقر در ویلمت، در دادگاه شمال ایلینوی با آنها رودررو قرار گرفت و شکست خورد!
گلیشر یک بهائی طرفدار پلورالیسم دینی و معتقد به جدایی دین از سیاست و طرفدار دین فردی است، نه دین تشکیلاتی. او وصیت نامه ۱۹۲۲ منتسب به عبدالبهاء معروف به الواح وصایا را مجعول دانسته و خود را وفادار به وصیت نامه ۱۹۱۲ او می داند.
او معتقد است با آمدن شوقی افندی بهائیت به یک «سازمان فرقه گرا و تجاوزگر» تغییر ماهیت داده است. گلیشر تشکیلات بهانی تحت رهبری بيت العدل مستقر در حیفا را، یک سازمان فرقه گرا، قدرت طلب، دارای اهداف پنهان، دارای برخی بی نظمی ها و ابهام و پنهانکاری در حساب وکتاب های مالی تشکیلات (پولشویی)، دارای احکام تبعیض آمیز نسبت به زنان (علی رغم ادعای شعار تساوی حقوق زنان و مردان) و فاقد اخلاق دینی در برخورد با فرهیختگان و افراد متفکر بهائی و اذیت و آزار آنها می داند.
گلیشر دیدگاه های مهم دیگری نیز دارد که به برخی از آنها در ادامه اشاره خواهد شد.
برخی از سخنرانی های گلیشر
۱- بیان دیدگاههای واقعی رابرت هایدن در مورد بهائیت
۲- «رابرت هایدن زیر پنجره بلندی از تالار آنجل» موضوع سخنرانی گلیشر در صدمین سال رابرت هایدن درباره احساسات دوگانه و مشکوک رابرت نسبت به بهائیت حیفایی (بیت العدلی).[۱]
۳- سانسور در بهائیت[۲]
۴ – مصاحبه گلیشر با دو خبرنگار مستندساز اسرائیلی با عنوان «بهائیان در حياط خلوت من»[۳]
بررسی دیدگاه های انتقادی فردریک گلیشر
گلیشر انتقادهای فراوانی به نظامات آموزه ها و تشکیلات بهائی دارد. بعضی از این نظرات را به طور مستقیم در قالب مقالات مختلف عرضه نموده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود و برخی را نیز به نقل از سایر منتقدان بنائی در سایتهای خود عرضه کرده است.[۴]
گلیشر مؤسس گروه «بهائیان اصلاح طلب» است.
این گروه معتقدند:
- بهائیت پس از عبدالبهاء دچار انحراف شده است.
- بهائیت از حالت یک آیین معنوی به در آمده است[۵].
- و حالت سازمانی و تشکیلاتی به خود گرفته است.
- بهائیان اصلاح گرا، صحت و درستی الواح وصایای مجعول و منتسب به عبدالبهاء را نمی پذیرند و بر این اساس برای شوقی افندی و سلسله ولایت امرالله مشروعیتی قائل نیستند.
- اعتقادی به بیت العدل و سازمان های عریض و طویل زیرنظر آن ندارند.
- گلیشر معتقد است بهائیان اصلاح گرا یکی از بزرگترین و قوی ترین انشعاب های موجود در بهائیت است که به طور گسترده و مستمر مورد اذیت و آزار و ارعاب افراد متعصب هوادار بهائیت حیفایی قرار گرفته است.
او در این باره می نویسد:
«…. توانایی و مهارت ویژه من، بحث و توضیح درباره «تکفیر» و برچسب زنی در محافل بهائی به افراد مختلف با عناوینی همچون «کافر»، «مرتد»و «ناقض عهد و میثاق» است، زیرا شخصاً شاهد رفتار تعصب آلود و قرون وسطایی افراد تشکیلات بهائی علیه قربانیان بهائیان حیفایی در فضای مجازی و فضای حقیقی در آمریکا و سایر کشورها بوده ام. من از سال ۱۹۹۶ به این سو، فعالانه به دنبال موضوع آزادی بیان و اندیشه در میان بهائیان بوده ام. اغلب بهائیان آمریکایی کمترین اطلاعی درباره این موضوعات ندارند، ضمن آنکه گروه هایی از آنها دچار فریب و شست و شوی مغزی شده و همچون اعضای فرقه ها و کالت ها، بدون اندیشه و تفکر، برداشت و گونه ای تحریف شده از تاریخ و تعالیم بهائی را کورکورانه پذیرفته اند…»[۶]
اصول مرام نامه جامعه بهائیان اصلاح گرا از زبان گلیشر
همانگونه که افرادی همچون روت وایت، میرزا احمد سهراب، ژولی شانلر و هزاران بهائی دیگر، در دوره شوقی افندی – بر اثر فشارها و تضییقات و رفتارهای استبدادی تشکیلات بهائی، در دهه های ۱۹۲۰ – ۱۹۴۰ عليه الواح وصایای ساختگی عبدالبهاء، به اعتراض و مقاومت برخاستند؛ جامعه بهائیت اصلاح گرا نیز از پس ظلم و ستم و آزاری که اعضاء و طرفدارانش (از تشکیلات بهائی) دیدند، تجدید حیات کردند. خداوند در تمام این سالها، اسناد و مدارک تاریخی مربوط به رویدادها را برای ملاحظه و عبرت صاحبان عقل و اندیشه از گزند روزگار محفوظ داشته است.
علی رغم تلاش های گروه های دگم و فناتیک و بنیادگرا، برای پنهان کردن و از بین بردن همه دیدگاه ها و تفسیر انسان گرایانه عبدالبهاء از آیین بهاء الله، با استفاده از همه ابزارهای تهمت و افتراء و طرد و لعن و تکفیر و ارعاب، و بدنام ساختن شاهدان اولیه و کاتبان اصلی آیین بهائی و مؤمنان اولیه بهائی، جنبش اصیل اصلاح گرای بهائی باقی ماند، به سختی مقاومت کرد و به یگانگی خداوند، وحدت جامعه بشرى، وحدت اساس ادیان و تمایل بالقوه بشریت به صلح و برادری شهادت داد!
کتاب ها و آثار و نوشته های روت وایت، احمد سهراب و ژولی شانار، این دیدگاه را زنده نگه داشته است. در عین حال برخوردها و درگیری های ۵۰ سال اخیر در درون جامعه بهائی موجب آگاهی چندین هزار بهائی نسبت به میزان تحریف ها و عملکرد مسؤولان و متولیان آیین بهائی، به منظور ریاست و بهره برداری و منفعت طلبی مادی و دنیایی و قدرت طلبی ظاهری شده است.
احساس می کنم این مسؤولیت بر عهده من است تا یک بار به مطالعه و تفکر و بررسی آراء و اندیشه های مارتین لوتر[۷] و جان وسلی[۸] بپردازم و از آن طریق به تدوین و بازنویسی اعتدال و میانه روی اصلاح گرایان مسیحی در آیین بهاءالله و عبدالبهاء اقدام کنم و مسیر روشن و متفاوتی از گروه متعصب و بنیادگرا و داعشی مسلک بهائیت حیفائی عرضه کنم.
گروهی که عقایدشان بر الواح وصایای جعلی ساخته و پرداخته شوقی افندی و خانواده اش و عقاید تنگ نظرانه ای بنا نهاده شده است که به بسته نگه داشتن ذهن و اندیشه بهائیان و تسلیم و انقیاد آنان در برابر ظلم و بی عدالتی تشکیلات غیرقانونی و تحریف شده منجر می شود (منظور محفل ملی امریکا و بیت العدل جهانی مستقر در حیفا است).
[۱] Robert Hayden Under a High Window of Angell Hall.” ”
[۲] https://fglaysher.com/bahaicensorship/
[۳] https://fglaysher.com/bahaicensorship/Bahais_in_My_Backyard.html
[۴] به بخش Baha’i Harassment and Persecution of Other Bahais در سایت زیر مراجعه فرمایید
https://fglaysher.com/bahaicensorship/
[۵] – آقای گلیشر علی رغم انتقادات درست و منطقی که به بهائیت حیفایی دارد، ولی عمق آموزه های این فرقه دست ساخته استعمار را درک نکرده و مثلا معنویتی برای آن قائل است در صورتیکه این فرقه شیطانی دست ساخته استعمار اصولا فاقد معنویت الهی است و بر اساس تقلباتی از دین اسلام و دیگر فرق و ادیان توسط رهبران این فرقه نوشته شده است و اگر خاطرات دالگورکی جاسوس روسیه تزاری را در مورد نحوه تشکیل این فرقه مطالعه می کرد متوجه نوع معنویت و اخلاق در این فرقه هوسران و شیطانی می شد. برای اطلاع بیشتر به بخش خاطرات دالگورکی در همین سایت مراجعه فرمایید.
[۶] https://fglaysher.com/bahaicensorship/Shunning.htm
[۷] J. Martin Luther
[۸] John Wesley