کد خبر:13363
پ
beytoladl2
بهائیت در ایران

قیاس مع الفارق- تساوی زن و مرد در بهائیت

مبلّغا‌ن تشکیلات بهائیت، محرومیت زن‌ها از مدیریت بیت العدل را امتحانی برای بهائیان و حجابی برای غیربهائیان معرفی می‌کنند و از بهائیان می‌خواهند تا بر خلاف آموزه تطبیق دین با علم و عقل، کورکورانه آن را بپذیرند. از طرفی، چگونه مدیریت بیت العدل به روحیات زنی و جایگاه مادری زنان بهائی لطمه می‌زند اما زندان […]

مبلّغا‌ن تشکیلات بهائیت، محرومیت زن‌ها از مدیریت بیت العدل را امتحانی برای بهائیان و حجابی برای غیربهائیان معرفی می‌کنند و از بهائیان می‌خواهند تا بر خلاف آموزه تطبیق دین با علم و عقل، کورکورانه آن را بپذیرند. از طرفی، چگونه مدیریت بیت العدل به روحیات زنی و جایگاه مادری زنان بهائی لطمه می‌زند اما زندان رفتن بخاطر امور تشکیلاتی، آسیبی به جایگاه و روحیه آنان وارد نمی‌کند؟

فرقه بهائیت ادعا دارد که مسئله تساوی زن و مرد، آموزه‌ای است که خود برای اولین‌بار مطرح کرده و اختلافاتی هم که امروزه بین زن و مرد مشاهده می‌شود، ناشی از تفاوت در تربیت است. اما وقتی از بهائیان پرسیده می‌شود پس چطور شمایی که سال‌ها کودکان خود را بر اساس آموزه تساوی زن و مرد تربیت کرده‌اید، اجازه نمی‌دهید که زن‌ها در بالاترین ساختار رهبری فرقه حضور یابند؛ از پاسخ صحیح طفره می‌روند! در ادامه به نقد یکی از قلم‌فرسایی‌های بهائیت در توجیه این تناقض بزرگ می‌پردازیم:

تشکیلات بهائیت در توجیه یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های ناقض تساوی زن و مرد در فرقه خود می‌گویند که حکمت آن در آینده‌ای نامعلوم درک خواهد شد و اساس مدیریت مردها بر بیت العدل، نمی‌تواند نشانه برتری مردها باشد. مبلّغ‌های بهائیت ادعا دارند از آنجا که مسلک ما بر علم و منطق استوار است، حتماً محرومیت زن‌ها از مدیریت بیت العدل هم دلیل علمی دارد، ولی فعلاً امتحان الهی برای بهائیان است که باید این تناقض را ببینند و دم نزنند.

مبلّغ‌های تشکیلات بهائیت در ادامه، مسئله محرومیت زن‌ها از مدیریت بیت العدل را امتحانی برای بهائیان و حجابی برای غیربهائیان معرفی می‌کنند: «در این دوره هم این می‌تواند یک امتحان برای بهائیان باشد و یک حجاب برای غیر بهائیان. بهائیان باید نشان دهند که آیا ایمانشان به حضرت بهاءالله مشروط به شرطی است یا خیر. غیر بهائیان هم باید حجاب‌هایی که پیش رو دارند یک به یک به کناری زنند تا بتوانند به دیدار معشوق حقیقی فائز شوند… بنابراین، چنین عدم عضویتی ناظر به مقام عظیم و جایگاه رفیع زنان است نه نرسیدن زنان به جایگاه خود».[۱]

اما در پاسخ به توجیه محرومیت زن‌ها از مدیریت بالاترین سازمان رهبری بهائیت باید گفت:

اول: بهائیان هم قبول دارند که محرومیت زن‌ها از مدیریت بیت العدل، با شعار تساوی زن و مرد در تضاد است و به همین خاطر است که آن را امتحان الهی برمی‌شمارند و از پذیرش بی‌چون و چرای آن سخن می‌گویند. اما فرقه‌ای که مطابقت دین با علم و عقل را یکی از آموزه‌های خود معرفی می‌کند،[۲] چگونه ناسازگاری‌های خود با علم و عقل و تناقض در بینش و عملش را به حکمت و امتحان الهی حواله می‌دهد؟

دوم: جالب است بهائیتی که اسلام را به تبعیض بر علیه زن‌ها متهم می‌کند ناچار می‌شود تا برای توجیه چرایی محرومیت زن‌ها از مدیریت بیت العدل، دست به دامن دلایل اسلام برای اختصاص برخی کارها به مردها شود: «دلیل عدم عضویت چه بسا نقش و رسالت بسیار عظیم و مقدسی است که زنان و مادران به عهده دارند که ابداً با حضور مرد در جایگاه او قابل جبران نیست و آن تربیت فرزندان اجتماع و گرمی بخشیدن به کانون و بستر سازنده‌ی اجتماع یعنی خانواده است و چه بسا این امر، سَمبلی از این موضوع باشد که حضور در بالاترین سِمَت اداری و روحانی در جامعه نیز نمی‌تواند دلیلی برای ترک آن باشد. حضرت عبدالبهاء… وقتی می‌فرمایند خدمتی اعظم از آن (تربیت فرزند) نیست چگونه می‌توان به خیال خدمت، آن را با وظیفه‌ای سنگین به لحاظ اداری جایگزین نمود».[۳]

اما چطور وقتی بهائیت با هدف تبلیغ تبشیری و شبکه‌سازی غیرقانونی در ایران، زنان بهائی را طعمه می‌کند و طعم زندان و دوری از خانواده را به آنان می‌چشاند، نمی‌گوید که منزلت زن بودن و جایگاه مادری آنان متزلزل می‌شود؟ یعنی فقط مدیریت و رهبری بیت العدل است که به وظیفه مادری زنان بهائی لطمه می‌زند و آنان را از خدمت بزرگ‌تر باز می‌دارد؟

پی‌نوشت:
[۱]. به نقل از کانال تبلیغی تشکیلات بهائیت.
[۲]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه ملّی نشر آثار امری، ۱۲۷ بدیع، ج ۲، ص ۱۴۷٫
[۳]. به نقل از کانال تبلیغی تشکیلات بهائیت.

منبع:

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please