کد خبر:14030
پ
Untitled-۵
بهائیت در ایران:

چرا می‌گوییم بهائیت جاسوس است؟ – قسمت دوم

بهائیان در جلسه‌ای که پیرامون برنامه روابط خارجی برگزار کرده بودند، بیان داشتند: «احیای ایران (احیای تشکیلات بهائی) چارچوب عمل ماست… مهم‌ترین بخش آن تبلیغ و ترویج امر مبارک بهائیت است. این هدف اصلی و بزرگ است.» (۱) در نهایت چهار گروه کاری برای ارزیابی امکان پیشرفت بهائیت در کشور تعیین شد. این گروه‌های کاری […]

بهائیان در جلسه‌ای که پیرامون برنامه روابط خارجی برگزار کرده بودند، بیان داشتند: «احیای ایران (احیای تشکیلات بهائی) چارچوب عمل ماست… مهم‌ترین بخش آن تبلیغ و ترویج امر مبارک بهائیت است. این هدف اصلی و بزرگ است.» (۱)

در نهایت چهار گروه کاری برای ارزیابی امکان پیشرفت بهائیت در کشور تعیین شد. این گروه‌های کاری برای:

۱- ارتباط با نهادهای دولتی

۲ – استفاده از قوه قضائیه

۳- همکاری با سازمان‌های غیر دولتی

۴- ارتباط با متفکرین و رسانه‌های گروهی

معین شده بودند و افراد ذیل این گروه‌ها، باید توضیح می‌دادند که در هر بخش چه منابع انسانی موجود است. اسامی را با تجاربی که دارند و مسیر خاص کارشان که می‌توان استفاده کرد، ذکر کنید.» (۲)

 

جاسوس ۱

 

در اسنادی که از این جلسه منتشر شده، جدولی وجود دارد که در آن تعیین کرده‌اند، هر گروه کاری روی کدام جنبه دفاع از بهائیت یا نفوذ تمرکز کند. آیا این ادبیات و به‌کار بردن لفظی مثل «نفوذ» باوری قلبی را تداعی می‌کند یا صد درصد اطلاعاتی و جاسوسی است؟

با این حال، بهائیان به راحتی نشر اکاذیب کرده و مدعی می‌شوند، با هم‌فرقه‌ای‌هایشان فقط و فقط به خاطر بهائی بودن برخورد می‌شود. اما چه بسیار بزهکاری، خرابکاری و جاسوسی‌هایی که پشت مظلوم‌نمایی این جماعت پنهان و باعث دردسرهای بین‌المللی برای کشور می‌شود. یکی از پرونده‌هایی که عمق فعالیت‌های اطلاعاتی و ارتباط این فرقه با بیگانگان را رو می‌کند مربوط به «آتوسا احمدآیی است که اسرائیل، مقصد داده‌ها و فعالیت‌های جاسوسی‌اش بود. در ادامه گوشه‌ای از فعالیت‌های خطرناک جاسوسی وی با مستندات مربوط و ارتباطش با جلسه‌ای که در بالا به آن اشاره شد، ارائه می گردد.

در ضمیمه‌های مربوط به جلسه «روابط خارجی» راهکارهایی عملی ارائه شده بود که در بخشی از آن آمده «ذیلاً راهکارهای اجرای پیشنهادی اشاره می‌گردد:

۱- تشکیل گروه‌های کاری مناسب با هر بخش عنوان‌شده در فوق، تحت نظر و به‌عنوان زیر مجموعه گروه اصلی.

۲- ایجاد یک وحدت رویه یکسان و هماهنگ در کل ایران جهت  اقدامات سیستماتیک.

 

جاسوس ۲

 

۳- اخذ کلیه گزارش‌ها و اسناد ارسال شده از هیئت‌ها، افراد و آحاد بهائیان راجع به موارد فوق.

۴- ارسال منظم، سریع و جامع به روش آموخته‌شده گزارش نویسی.

۵- هماهنگی مستقیم با دیگر گروه‌های کاری که در زمینه روابط خارجی، اقدام و فعالیت می‌کنند.

۶- شناسایی کلیه مراجع، نهادها، شخصیت‌های حقیقی و حقوقی موافق با هدف تعیین‌شده این گروه جهت جلب همکاری»

به‌طور دقیق‌تر پرونده مربوط به احمدآیی به هفتمین بند از این راهکارها مربوط می‌شود. تشکیلات با دستور مرکز اصلی فرقه در اسرائیل اشخاص و کارمندان بخش‌های مختلف از دولت گرفته تا قوه قضائیه و… را شناسایی کرده و توسط اشخاصی چون احمدآیی پتانسیل همکاری را در آن‌ها ارزیابی می‌نمود تا برای مقاصد جاسوسی و همچنین پیاده کردن خواسته‌های بهائیت در جمهوری اسلامی ایران از آنان استفاده کند.

دست نوشته‌های این مهره تشکیلاتی نشان می‌داد که او به شیوه‌های مختلف در ارگان‌های گوناگون نفوذ و از طریق رابط‌هایی که با جلب اعتمادشان برای خود دست و پا کرده بود، اطلاعات بسیاری راجع‌به نهادهایی بعضاً مهم و حساس کسب می‌نمود. در نوشته‌های احمدآیی، سوژه‌های مورد نظر تشکیلات و اطلاعات شخصی مربوط به برخی از آن‌ها درج شده بود. مستندات حتی حاوی نحوه آشنایی با چهره‌ها می‌شد که بعضاً در سخنرانی‌ها و مناسبت‌ها اتفاق افتاده بود. احمدآیی با دسته‌بندی نهادها، آدرس و اطلاعات تماس با این مراکز را ثبت کرده و با شناسایی برخی افراد در هر حوزه اطلاعات شخصی آن‌ها را به همراه  مسئولیتشان در آن مرکز گردآوری می‌نمود. در مقابل نام برخی افراد، توضیحاتی در مورد امکان مراودات بعدی، سلایق ارتباطی و حتی مسجدی که فرد در آن نماز می‌خواند نیز ذکر شده است.

از اداراتی که جزء اهداف این تیم بهائی بودند. می‌توان به ستاد حقوق بشر قوه قضائیه، کمیسیون‌های حقوق بشری وزارت کشور، شرکت‌های وابسته به قوه قضائیه، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم، استانداری‌ها، کارمندان مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیوان عالی کشور، کارشناسان قضایی، برخی قضات، کارمندان وزارتخانه‌ها، کانون وکلای دادگستری، سازمان سنجش و آموزش عالی کشور، دفتر ریاست جمهوری، کانون مدافعان حقوق بشر، برخی وزرا و حتی اشخاصی از بستگان رئیس‌جمهور و امثالهم اشاره کرد. از یادداشت‌های این جاسوس بهائی، مشخص است که وی سعی در جلب همکاری اشخاص مطلع، مهم و مؤثر با سرویس اطلاعاتی اسرائیل، جاسوسی و تأثیرگذاری بر امور مختلف با نیت پیاده کردن اهداف تشکیلات بهائی را داشته است. از نکات جالب، مربوط به فعالیت‌های احمدآیی و تیمش امتیازدهی به افراد است. جدولی تهیه شده بود که اشخاص مورد نظر برای برقراری رابطه و جذب در آن، مورد ارزیابی قرار گرفته و با ذکر سمت و درج برخی اطلاعات شخصی به میزان تمایلشان برای همکاری با بهائیت، امتیازدهی شده بود.

شخص احمدآیی، به‌صورت دست‌نویس نحوه ارزیابی را نشانه‌گذاری می‌نمود؛ به این شکل که افرادی که چراغ سبز نشان داده بودند، با بیشترین میزان همکاری و همراهی، چهار ستاره در کنار اسمشان درج می کرد و به ترتیب برای افراد نه چندان همراه از یک ستاره استفاده می شد. آنچه جای بحث است، گیرنده‌های این اطلاعات در اسرائیل هستند؛ آیا می‌توان باور کرد، سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی از چنین اطلاعات دقیقی، بی‌بهره بوده و ضمن ارتباط نزدیکی که با مرکز فرقه در کشورشان دارند، آن‌ها را رصد نکنند؟

گستره خوش‌خدمتی این جاسوسان بهائی تا آنجا پیش می‌رود که هیئت سرپرستی روابط عمومی تشکیلات بهائی، ضمن تبادل اطلاعاتی با اسرائیل از مرکز اصلی فرقه درخواست تجلیل از وی را می‌دهد.

این، تنها بخشی از چندین پروژه جاسوسی بهائیت است که همگی بدون استثناء به اسرائیل فرستاده می شوند و باید به تمام این پرونده‌های باز و بسته، داده‌هایی را که بهائیان عادی در جلسات تشکیلاتی مبادله می‌کنند، هم اضافه کرد.

بنابراین، می‌توان بیان داشت که هر بهائی یک «جاسوس بالقوه» است. جاسوسی که هر چند وقت تمام مشاهدات، مکالمات و مراودات دایره ارتباطی خود و خانواده‌اش را در اختیار سران تشکیلات قرار می‌دهد. این اطلاعات خام، مثلاً در مورد مردم جمهوری اسلامی ایران به سرزمین دشمن‌ترین دولت، یعنی رژیم صهیونیستی فرستاده می‌شود. دولتی که با وجود تمام امکاناتی که در اختیار تشکیلات بهائی قرار می‌دهد، برای صحبت از این فرقه در اسرائیل، منع قانونی قرار داده پس قطعاً منافعی دو جانبه در این حمایت آشکار وجود خواهد داشت. وقتی حجم زیادی از اطلاعات ایرانیان به کشور دشمن ارسال شود. با توجه به ارتباط مرکز فرقه و رژیم صهیونیستی هیچ ضمانتی برای عدم دسترسی این رژیم به اطلاعات مورد اشاره وجود ندارد. اگر در کنار همه این‌ها ارتباط دیگر دشمنان جمهوری اسلامی ایران، با اسرائیل را در نظر بیاوریم، متوجه عمق خطر جاسوسی و نشت اطلاعاتی خواهیم شد که توسط حتی سطحی‌ترین اعضای این فرقه ممکن است، صورت پذیرد.

در دامنه دید وسیع‌تر درمی‌یابیم که تمام معاندان و بدخواهان ایران، به‌نوعی با اسرائیل مرتبطند. پس اگر مثلاً منافقین و گروهک‌های برانداز از طریق رژیم صهیونیستی، به گوشه‌ای از این اطلاعات دست یابند، فقط کافی است با چند الگوریتم؛ داده‌های کلان، سلیقه، نیاز و یا نگرانی‌های اقشار جامعه را مد نظر قرار داده و با دست گذاشتن بر نقاطی به‌ظاهر ساده، اما تحلیلاً استراتژیک آشوبی به‌پا نمایند.

شاید عجیب به نظر برسد که در مواقع خاص بسیاری، جامعه شاهد تلاطمات اقتصادی شدید و در برخی موارد غیر قابل باور بوده و مثلاً در مورد پوشک بچه، گوشت، پیاز و…. با مشکل مواجه می‌شود، مسائلی که تصنعی‌بودن بحران‌های شکل‌یافته ضمن آن، برای هر کسی کاملاً قابل تشخیص است، اما بسیار پذیرفتنی به نظر می‌رسد که با در دسترس بودن شبکه‌های خیانتکاری چون بهائیت که در یک پوشش کاملاً محترمانه، به خدمت جاسوسی اجتماعی مبادرت کرده و می‌کنند، این قبیل مهندسی‌های اقتصادی – اجتماعی وجود داشته و یا پدید بیایند.

 

جاسوس

 

 

پی‌نوشت:

  • جلسه مشورت درباره روابط خارجی، ۴ جون ۲۰۰۷ م.
  • همان.
بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please