کد خبر:14212
پ
روستای ایول
بهائیت در ایران:

ظلم و زور بهائیانِ نحس در روستای ایول( در شهر ساری- استان مازندران)

آزاده صادقی- مریم صادقی  قاسمعلی نوریان ۳۸ ساله از اهالی روستای ایول و عضو شورای این روستا از حضور جدی بهائیان در روستای ایول می گوید: «قبل از انقلاب خیلی کوچک بودم آنچه که پدران و پدر بزرگانمان برای ما تعریف کرده اند حکایت از ظلم بهائیان در حق اهالی روستا دارد. از سال ۱۳۳۰ […]

آزاده صادقی- مریم صادقی

 قاسمعلی نوریان ۳۸ ساله از اهالی روستای ایول و عضو شورای این روستا از حضور جدی بهائیان در روستای ایول می گوید: «قبل از انقلاب خیلی کوچک بودم آنچه که پدران و پدر بزرگانمان برای ما تعریف کرده اند حکایت از ظلم بهائیان در حق اهالی روستا دارد. از سال ۱۳۳۰ تمامی شبهای نیمه شعبان را جشن می گرفتیم از وقتی که بهائیان وارد روستا شدند در این شب‌ها بلند گوهایمان را می گرفتند و پرچم هایمان را می شکستند

س- بهائیان اصالتاً اهل همین روستا بودند یا اینکه از جای دیگری آمده بودند؟

نوریان اهل همین روستا بودند، اما جدشان به نام عبدالباقی روحانی در سفری به شیراز فریب خورده و بهائی شده بود. وقتی به روستا برگشت نزدیکان و بستگان خود را که چهار خانوار بودند، بهائی کرد. بعدها شش خانوار بهائی دیگر از روستاهای اطراف به ایول آمدند.

س- بهائیانی که در روستا زندگی می کردند. چه رفتاری با سایر اهالی داشتند؟

نوریان: بهائیان در حق اهالی ظلم بسیاری کردند. آنها هر سه شنبه شب یک محفل داشتند که جوانان ما را به بهانی شدن تشویق می کردند. خانم های بهائی با بدترین وضع پوششی در روستا می گشتند تا جوانان را منحرف کنند، تا جایی که پدر بزرگ من که آدم با خدایی بود چند بار به والدین آنها می گفت: مگر شما روسری ندارید سرتان کنید؟ من پول می دهم، روسری بخرید. آنها حتی آب فاضلابشان را به سمت تنها چشمه روستا هدایت می کردند.

س- در مراسم مذهبی مانند نیمه شعبان و ماه محرم چطور برخورد می کردند؟

 نوریان: ما در عزاداری امام حسین (ع)، در روزهای تاسوعا و عاشورا  علم گردانی داریم آنها جلوی ما را می گرفتند. در مراسم مذهبی بلندگوهایمان را قطع می کردند و می گفتند فقط خودتان بشنوید، ما نمی خواهیم بشنویم. بی جهت مردم را اذیت می کردند و به ساواک گزارش می دادند که مسلمانان به ما بد و بیراه می گویند و به نخست وزیر توهین می کنند تا آنجا که ساواک چند جوان را دستگیر کرد. یکی از آنها به نام «تیمور نوریان»، عموی من بود که به بدترین شکل شکنجه شد. آنها تا زمان انقلاب به همین کارها ادامه دادند و بعد از انقلاب در سال ۶۰ متواری شدند.

س- درباره دیگر اقدامات اسلام ستیزانه آنها بیشتر توضیح دهید:

نوریان: کلا کار تبلیغی زیاد انجام می دادند. چهار پنج خانوار بهائی که در روستا ساکن بودند می خواستند ۱۰ خانوار مسلمان ساکن را هم بهانی کنند، اما شخص با سوادی در مقابل مُبِلغ مسلمان ها نداشتند. به همین دلیل یک شب زمستانی با پای پیاده به سنگسر استان سمنان رفتند و یک مبلغ بهائی آوردند که تا صبح با مبلغ ما بحث کرد اما در نهایت تسلیم شد و سحرگاه از روستا فرار کرد.

س- پس از ترک روستا بهائیان باز هم به اینجا آمده اند؟

وقتی که می‌خواستند بروند. نامه دادند که اگر ما مسلمان شدیم بر می گردیم در غیر اینصورت دیگر نمی آییم. اما چند سال پیش با چند مأمور از پاسگاه آمدند و دیوارهای باقیمانده را خراب کردند و چوب هایش را فروختند و به ما رسید هم دادند اما باز هم به بهانه‌های مختلف به روستا آمدند.

س- مطمنتنا بهائیان در این روستا زمین زراعی هم داشته اند. آنها برای سرکشی به آن زمین ها می آیند؟

نوریان: زمین که خیلی نداشتند. کل زمین‌هایشان به ۸ تا ۱۰ هکتار می رسد ولی از آن استفاده نمی‌کنند.

س-  یعنی زمین هایشان اکنون بدون استفاده مانده و مصادره نشده است؟

نوریان: زمین‌ها مصادره نشده اما مردم هم از آنها استفاده نمی‌کنند. اهالی این روستا افراد مؤمنی هستند. من خودم تراکتور دارم یکبار بهائیان به روستا آمدند و از تراکتور من فیلم گرفته و شایع کردند. که این آقا با تراکتور زمین‌های ما را شخم زده است. اصلا چنین چیزی نبود. خدا شاهد است که من در عمرم تراکتور داخل زمین بهایی نبردم

س- شما چیزی از جریان سال گذشته درباره اینکه بهائیان گفته بودند روستاییان خانه هایشان را آتش زدند شنیده اید؟

نوریان: مردم سراغ خانه های آنها نرفتند. آنها بعد از انقلاب از این روستا رفتند و خانه هایشان به مرور تخریب شد. خانه های این روستا از کاهگل است. همین الآن که ما در خانه هایمان هستیم و زندگی می کنیم خود به خود خراب می شوند، چه برسد به اینکه چند سال آنها را رها کنی.

س- پس شما در این تخریب دست نداشتید؟

نوریان: به هیچ وجه مردم ایول در تخریب این خانه‌ها دست  نداشتند. این خانه‌ها به مرور زمان خراب شده‌اند، بر اثر بارندگی زیاد و طوفان اینجا شش ماه از سال برف می‌بارد.

س- بهائیان مدعی شدند که سال های گذشته مردم خانه هایشان را آتش زدند؟

نوریان: اصلا چنین چیزی صحت ندارد.

س- شما تصاویری را که از شبکه های ماهواره ای مثل بی بی سی پخش شد. دیده اید؟

نوریان: نه ما خود این تصاویر را ندیده ایم اما اخبار آن را از اقواممان در شهر شنیده ایم ما هر کجا که می رویم و می گوییم از روستای ایول آمده‌ایم از ما می‌پرسند مسلمانی با بهائی؟ و ما باید قسم بخوریم که مسلمانیم خدا لعنتشان کند. مردم این روستا را گرفتار کرده‌اند.

۲- دیگر مصاحبه مستند از جفای بهائیان در حق مردم روستا به شرح زیر می باشد:

احمد درخشان خانه های بهائیان بر اثر سرما و طوفان تخریب شده است.

“احمد درخشان”، مهندس ۳۳ ساله اهل ایول که سال هاست در شهر زندگی می کند از حضور بهائیان در سال های قبل از انقلاب چیزی به خاطر ندارد. اما آنها را به خوبی می شناسد و معتقد است آنها برای زندگی نیامده بودند آمده بودند تبلیغ کنند. بعد از انقلاب هم رفتند.

وی درباره ماجرای سال‌های گذشته روستا ایول گفت: جزئیات را خیلی نمی دانم اما می‌دانم که قصد مظلوم‌نمایی داشته‌اند که البته شیوه همیشگی آنهاست. امروز عصر تکنولوژی است. آنها به راحتی با امکاناتی که در اختیار دارند می توانند نمونه سازی کنند. مسلماً تصاویرشان تصاویر واقعی نبوده و یا حداقل تصاویر ۳۰ سال قبل روستا را با تصاویر آتش سوزی مونتاژ کرده اند. وی با اشاره به اینکه برای ساخت این خانه ها از ابتدایی ترین مصالح استفاده شده است، ادامه داد: خودتان به این خانه ها نگاه کنید. ۳۰ سال بارندگی شدید و حداقل یک متر برف در زمستانها چیزی از آنها باقی می گذارد؟ این خانه ها ۳۰ سال پیش خود به خود تخریب شده بود و قائله سال های گذشته فقط و فقط دروغی بود که بهائیان آن را به پا کردند.

۳- و آخرین مصاحبه از ظلم و زور بهائیان در حق مردم روستای ایول:

پیرمرد ۶۵ ساله ایولی:

خاطرات پیرمرد روستایی که به چشم خود شاهد رفتار بهائیان بوده است. دلیل محکمی بر ظلم هایی است که اعضای این فرقه ضاله نسبت به مردمان روستای ایول روا داشته اند….

بهائیان، حسینیه روستای ایول را آتش زدند.

بهائیان از چه زمانی ساکن در این روستا شدند؟

 پیرمرد: ۶۰، ۷۰ سال پیش وارد روستا شدند و درست است از اینجا رفتند اما خبر داریم که الآن تعدادی از آنها ساکن شهرهای دیگر مازندران هستند و اکثر جوانانشان به خارج از کشور به خصوص اسرائیل رفته اند که هر شش هفت ماه یکبار به اینجا می آیند. اخبار و اطلاعاتی می گیرند و بر می گردند.

یعنی هنوز هم به راحتی به این روستا رفت و آمد می کنند؟

 پیرمرد: مخفی می‌آیند و مخفی هم می‌روند. یکبار به صورت مخفیانه آمدند و فیلمبرداری کردند که از طریق نیروی انتظامی و اعضای شورا و افراد محل شناسایی و دستگیر شدند. یکی از آنها، فردی به نام شها‌ب‌الدین ثابتی بود که از امریکا آمده بود.

محتوای این فیلم چه بود؟

 پیرمرد: خانم‌های بهائی، حجاب از سر خود برداشته بودند و به خودشان سیلی می‌زدند و می‌گفتند روستاییان ایول خانه‌های ما را خراب کرده و ما را آواره کردند. در حالی که بر عکس است و تمام مشکلات ما ناشی از انهاست.

آنها که الان در روستا حضور ندارند. پس چگونه برای شما مشکل ایجاد می کنند؟

پیرمرد: بدبختی این است که هنوز هم بین روستاهای دیگر یا شهرهای اصلی روستای ایول را با نام بهائیت می‌شناسند. ما در گذشته، قبل از انقلاب هیچ جایی نمی توانستیم برویم. هر کجا می‌رفتیم باید کلی قسم و آیه می آوردیم که ما مسلمانیم… گذشته از این همین پنج سال پیش بود که پایگاه مقاومت بسیج و حسینیه روستا را آتش زدند.

 شما مطمئن هستید که آتش سوزی کار بهائی‌ها بود؟

 پیرمرد: صد درصد اطمینان دارم که آنها حسینیه را آتش زدند. مگر بچه مسلمان حسینیه را آتش می‌زند؟! به ما خبر رسیده است که بعد از آتش زدن حسینیه از دور فیلمبرداری کرده‌اند و گفته‌اند که ما حسینیه را آتش زدیم. البته درست است که هر چند وقت یکبار ما را اذیت می‌کنند اما به برکت امام و انقلاب، الآن صدای اذان از مناره مسجد ما بلند است.

جالب است، در گذشته رسانه های خارجی تصاویری مربوط به آتش سوزی روستای ایول نشان دادند و هیچ خبری از آتش زدن حسینیه منعکس نکردند. الآن  سالها از آن ماجرا گذشته است. می خواهیم بدانیم اصل قضیه چه بوده است؟ پیرمرد:

شما باور کردید که مسلمانان، آن هم مسلمانان روستایی که این همه در انقلاب نقش داشته شهید داده، جانباز داده، بیاید خانه بهائیانی که دین ندارند، آیین ندارند و فرقه ای ضاله هستند، آتش بزند؟!

بهائیان در کتاب اقدسشان، ایقانشان و بیانشان دستور دارند که باید هفتاد پیغمبر را به قتل برسانند. اینها نه طهارت دارند نه پاکی و نه تقوا.  خدای اینها میرزا علی محمد باب است. حالا ما بیایم خانه اینها را آتش بزنیم؟!( منظور اینکه اینها لیاقت این همه توجه را ندارند).

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please