آنچه در ادامه می خوانید
بخش هشتم: کمپین «داستان ما یکیست»
۸ـ۱. آغاز یک کمپین
با آرام شدن فضای عمومی شهرها، بسیاری از افراد دستگیرشده، موردعفو قرار گرفته و عدهای هم محاکمه و به زندان و تعداد معدودی هم به اعدام محکوم شدند. در این هنگام بود (۲۵ اردیبهشت ١۴٠٢) که از طریق «قرائت جامعه» و «در راستای اهداف نقشه ۹ ساله» تشکیلات بهائی طی یک بیانیۀ مطبوعاتی با اشاره به ماجرای اعدام ده زن بهائی در حدود ۴۰ سال قبل، به قصد «مشارکت در گفتمانهای رایج در اجتماع» کمپین «داستان ما یکیست» را آغاز نمود که علاوه بر شریک دانستن خود با جامعۀ زخمخوردۀ معترض، بهنوعی پیشگامی خودش را در مبارزات مدنی به رخ فعالان کشیده و در سهمخواهی و چانهزنیها، دست بالا را داشته باشد.
“اعدام دستهجمعی ۱۰ زن بهائی در چهل سال پیش: کمپین جهانی به یاد این زنان و در حمایت از برابری جنسیتی در ایران، فراخوان عمومی برای آثار هنری میدهد. روز (٢٨ خرداد ۱۴٠٢) چهلمین سالگرد اعدام ۱۰ زن بهائی در شیراز است که در یک شب توسط جمهوری اسلامی در میدان چوگان شیراز به دار آویخته شدند. جرم آنها انکار نکردن باور به آیینی بود که اصل برابری جنسیتی ـ که در ایران وجود ندارد و جرمانگاری میشود ـ و همچنین وحدت، عدالت و راستگویی را ترویج میکند…” (بیانیۀ مطبوعاتی جامعۀ جهانی بهائی (۱۵ مه ٢٠٢٣)).
سیمین فهندژ، نماینده جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل در ژنو میگوید: «داستان این۱۰ زن بهائی به پایان نرسیده است. اعدام آنها فصلی از داستان ادامهدار استقامت و فداکاری زنان ایرانی در مسیر برابری است. امروز در خون و اشک و زخم هزاران زن جوان در ایران که خواهان تحقق برابریاند، میتوان طنین بیعدالتی واردشده بر ١٠ زن شیراز را دید که مرگ دلخراششان زندگی بسیاری را تحت تأثیر قرار داده است. ما امروز شاهد همان روحیه و همان انتخاب از سوی مردم بهویژه زنان هستیم: دفاع از اصول عدالت و برابری با نهایت تلاش. امروز زنان ایران هرچند مورد بدرفتاری قرار میگیرند و زندانی میشوند ـ درست مانند زنان پیش از خود ـ با شهامت و شجاعت انتخاب کردهاند تا برای زندگی در ایرانی آباد و دادگستر کوشا باشند.
… در برخی موارد، علت دستگیری زنان بهائی اعدامشده، برگزاری کلاسهای تعلیم و تربیت اخلاقی برای کودکان دختر و پسر بود… بیایید در کنار هم بایستیم و بگذاریم تجارب مشترکمان از استقامت و تلاشها و فداکاریهای جمعیمان، برای ایران ما را متحد کند و نشان دهیم که فارغ از هر دین و پیشینه، بهطور جداییناپذیری به هم پیوند خوردهایم. امیدواریم یادبود اعدام این ١٠ زن، سبب روشنگری و تقویت گفتوگوها دربارۀ عدالت و برابری جنسیتی در ایران شود. داستان ما یکی است و تا تحقق آرمانهای مشترکمان صداهایمان را بلند میکنیم.»
اکنون همزمان با تقریباً یکسالگی کمپین «داستان ما یکیست» شاهد موجی از فعالیتهای تبلیغی در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور (همچون پخش مستندی با عنوان ـ آنکه گفت نه ـ از تلویزیون ایران اینترنشنال و…) بودهایم. همچنین شاهد حمایت فعالان جامعه مدنی از حقوق شهروندی بهائیان وگرامیداشت ده زن اعدامشده هستیم. بهعنوان نمونه: «بیانیه ۱۰ زن زندانی در ایران به مناسبت سالگرد یکسالگی کمپین #داستان ـ ما ـ یکی است» منتشرشده از سوی جامعۀ بهائی در ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ (۱۸ ژوئن ۲۰۲۴).
یکی از نکات قابلتأمل، این است که آیا این بیانیه به درخواست «تشکیلات بهائی» صادر شده و یا بهصورت طبیعی و خودجوش بوده است؟
احتمالاً امضاکنندگان این بیانیه به نیت دفاع از ارزشهای انسانی و حقوق بشری ذیل آن را امضا کردهاند، اما اینکه دقیقاً ۱۰ زن اسمشان در این بیانیه آمده است، در مقابل ۱۰ زن اعدامشدۀ بهائی که موضوع کمپین «داستان ما یکیست» هم بوده، گویی حرکتی سفارشی و از پیش برنامهریزی شده بوده است که به سفارش «تشکیلات بهائی» و حرکتی نمادین و قابل بهرهبرداری تبلیغاتی برای تشکیلات بوده است.
بخشی از متن بیانیه:
«۱۰ زن زندانی در زندان اوین تهران، در بیانیهای پرمفهوم یاد ۱۰ زن بهائی را که چهار دهۀ پیش در زندان عادلآباد شیراز زندانی بودند، گرامی داشتند….”
در این بیانیه آمده است: «سکوتِ ما در برابر این ستمِ مضاعف بر گروهی از جامعه که حتی زیستنشان نیز بهعنوان شهروندانِ بهائی جرمانگاری شده است، این جنایات را برای رژیم کمهزینه کرده است و راه را برای تکرار و تشدیدِ آن هموار مینماید. تضاد در دیدگاه سیاسی یا باورهامان مانعی نبوده، نیست و نخواهد بود بر حمایت از “حق”.»
این بیانیه با این جمله: «تا پایان دادن به رنج مضاعفی که بر هموطنان بهائیمان تحمیل میشود، در کنارشان ایستادهایم.» و با امضای «بند زنان زندان اوین» به پایان میرسد.
با توجه به بیانیه فوق و سابقۀ حقوق بشری امضاکنندگان آن، حمایت از حقوق شهروندی «جامعۀ بهائی» بهعنوان یک اقلیت و گروهی مخالف حکومت، امری دور از ذهن نبوده است ولی امضاکنندگان آن با تأکید بر «تضاد در دیدگاه سیاسی یا باورهامان» بهخوبی روشن میکنند که مرزبندیهای بسیار روشن و پررنگی با عملکرد و اعتقادات بهائیان داشته و دارند و فقط “بر حمایت از حق” شهروندی ایشان تأکید میکنند.
(ای کاش بهائیان هم حاضر بودند با وجود «تضاد در دیدگاه سیاسی یا باورهامان» فقط با تکیه بر “حق” از ملتها و گروههایی که موردظلم واقع میشوند «ازجمله کودکان و زنان و ملت فلسطین» بدون حسابگری تشکیلاتی و عافیتاندیشی دفاع کنند.)
از زمان آغاز این کمپین و نحوۀ اطلاعرسانی «جامعۀ بهائی» درمورد اعدام این ۱۰ زن بهائی، سؤالاتی به وجود آمده است که در ادامه بخشی از آنها را مرور میکنیم.
۸ـ۲. استفاده ابزاری از خون زنان بهائی
ملاحظه میشود که در بیانیه مطبوعاتی جامعۀ بهائی و صحبتهای خانم فهندژ، یکی از اهداف این کمپین را «تحقق برابری جنسیتی» معرفی میکند، اما یکی از سؤالاتی که در بین خود جامعۀ بهائی هم به وجود آمد این بود که چرا تأکید این کمپین بر ۱۰ زن اعدامشده است؟ درحالیکه بنا بر اطلاعیه جامعۀ بهائی، تنها دو شب پیش از آن شش مرد بهائی هم در همان میدان اعدام شده بودند. درمجموع تعداد بهائیانی که درآن اتفاقات اعدام شدند ۲۱ نفر بوده و با در نظر گرفتن یک نفر هم که در زندان براثر بیماری فوت کرده، مجموعاً ۲۲ بهائی جانشان را از دست دادند.
اول آنکه آیا تشکیلات بهائی بنا به جو و فضای بهوجودآمده در ایران، قصد استفادۀ ابزاری از خون این زنان داشته و با نگاه جنسیتی و تفاوت قائل شدن بین زنان و مردان بهائی که در آن حوادث حضور داشتند، بر خون آنها ارزشگذاری نموده است؟
دوم آنکه سؤال مهمتری که از ابتدا درمورد این کمپین و نحوۀ معرفی این ۱۰ زن، علت دستگیری و اعدام این افراد صورت گرفته است، اینکه آیا صرفاً اعتقاد به آیین بهائی و «خودداری از انکار دین خود» و یا «تدریس کلاسهای کودکان» علت اعدام این افراد بوده است؟
سوم آنکه آنچه که بهطور طبیعی به ذهن خواننده میرسد این است که، اگر تنها علت اعدام، بحث اعتقادی بوده باشد، چرا اعدام این زنان نه در ابتدای انقلاب، بلکه در سال ۱۳۶۲ (تقریبا با فاصله ۵ سال) رخ داده است؟
چهارم آنکه در آن زمان (به ادعای جامعۀ بهائی) حدود ۳۰۰ هزار نفر بهائی در ایران ساکن بودهاند؛ ویژگی متمایزکننده این افراد از سایر بهائیان چه بوده است که حکومت نوپای جمهوری اسلامی، تصمیم به دستگیری و اعدام این افراد گرفته و از اعدام کردن سایر بهائیان ایران صرفنظر کرده است؟
برای بررسی حوادث آن سالها و علت این اعدامها لازم است که وقایع آن روزها، در ظرف زمان و مکان خودش، بازخوانی شود. روایت این واقعه (به قول بهائیان، داستان)، بعد از سالها، نیاز به مراجعه و بازخوانی اسناد داشته و فقط اتکا به بعضی از شنیدهها، از افرادی ناشناس و غیرمعتبر نمیتواند ملاکی برای راستیآزمایی وقایع باشد.
پنجم آنکه در سالهای اولیۀ انقلاب اسلامی و در بستر ناآرامیهای فعالیتهای فرقهای و گروهکی و همچنین مسائل امنیتی ناشی از جنگ تحمیلی، آیا فقط همین ۲۱ نفر در ایران اعدام شدهاند و یا آنکه از میان پیروان سایر ادیان، بهویژه مسلمانان و بهخصوص شیعیان نیز افرادی اعدام شدهاند؟ میدانیم که تعداد مسلمانان اعدامشده در فاصله همین سالها، صدها برابر تعداد بهائیان اعدامشده است. اعدام شدن عادلانه یا ناعادلانۀ پیروان سایر ادیان بهویژه مسلمانان در ایران، به دلیل فعالیتهای غیرقانونی، دلیل دیگری است که بهائیان به علت بهائی بودن مورد تعرض و اعدام قرار نگرفتهاند و با آنان مانند سایر شهروندان برخورد شده است. بهائیان اعدام شدهاند، آنچنانکه مسلمانان و شیعیان بسیار بیشتر از آنان به خاطر جر م های مثل جاسوسی، اقدام به براندازی، اقدام علیه امنیت ملی و … اعدام شدهاند.
اما سوءاستفاده از فرآیندی در ۴۰ سال قبل، برای همراهی نشان دادن با اپوزیسیون و براندازان و زنده کردن هزینههای تحمیلشده بر نظام جمهوری اسلامی بهجهت موج سواری بر اعتراضات سال ۱۴۰۱، خود اقدامی غیرموجه در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی تلقی می شود.
هرچند که اعدام حتی یک نفر، بهجهت از بین رفتن یک انسان، در این حوادث باعث تأسف و اندوه نگارنده است، اما باید دانست که در طول سالهای گذشته و اعتراضات مختلف در دهههای ۸۰، ۹۰ و سالهای اخیر بعد از هزاره، بهائیان هرگز اعدام نشدهاند و شاید به همین دلیل، کوشیدهاند تا از لابهلای صفحات تاریخ، برای خود در این زمینه نیز رزومهای فراهم کنند و خود را هزینهداده و تاوان پسداده و همراه با سایر اپوزیسیون نشان دهند.
نتیجهگیری
با توجه به اتفاقات و ناآرامیهای اخیر ایران (در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ شمسی)، تشکیلات بهائیت در ابتدا همچون گذشته، ضمن همدلی با حوادث، سعی نمود تا با توسل به تعلیم «عدم دخالت در سیاست» اتفاقات اخیر را بهعنوان «شورشهای بزرگ در ایران» و یک حرکت سیاسی و حزبی معرفی کرده و بهائیان را در سراسر دنیا از اظهار نظر و حضور در این تجمعات منع نماید، اما با ادامه پیدا کردن این تجمعات و اغتشاشات و طبق هماهنگی با جبهه استکباری- صهیونیسنی، و اشتباه محاسباتی تشکیلات در نزدیک بودن تغییر حکومت در ایران، اجازه حضور بهائیان در تجمعات براندازان نظام جمهوری اسلامی را صادر نمود و تشکیلات هم، توسط خانمها فریبا کمالآبادی و مهوش ثابت (از مسؤولان تشکیلات بهائی در ایران) بهصورت رسمی در اغتشاشات و ناآرامی ها و در برنامهریزیهای آیندۀ ایران پس از براندازی شرکت کرده و از طرف دیگر سعی در جذب مخالفان و افراد زخمخورده از این حوادث را داشته و با توجه به اهداف نقشه ۹ ساله تبلیغی بهائی، سعی در شرکت در گفتمانهای اجتماعی به قصد جامعهسازی نموده است.
که در همین راستا در ابتدا ی سال ۱۴۰۲(ش) کمپینی با عنوان «داستان ما یکیست» را راهاندازی نموده که موضوع این کمپین اعدام ۱۰ زن از فعالان جامعۀ بهائی شیراز بوده است. در حقیقت یا این اقدام سعی در بدست گرفتن رهبریت این جریان کاملا برانداز را داشته است.
بالاخره این تشکیلات صهیونیستی پس از دهها سال، باطن اصلی خود را نمایان ساخته و اثبات کرد که یک تشکیلات برانداز است و آب پاکی بود که بر عمری دروغ، دغل، سفسطه و نفاق این تشکیلات استعماری ریخته شده که ادعا می کند در سیاست دخالت ندارد و باید با روح و ریحان با دیگران برخورد کرد.
منابع:
۱- مجموعه پیامهای معهد اعلی پیش از سال ۲۰۰۰ میلادی ـ گرد آوری و تنظیم: مهندس خسرو دهقان.
۲- مجموعه پیامهای معهد اعلی پس از سال ۲۰۰۰ میلادی ـ گرد آوری و تنظیم: مهندس خسرو دهقان.
۳- جزوه سخنرانی جناب پیترخان ـ عضو بیتالعدل اعظم ـ ۳۰ نوامبر ۲۰۰۳ سیدنی.
۴- کتاب گفت و شنود: سخنان جناب علی نخجوانی ترجمه: دکتر منوچهر سلمانپور مؤسسه عصر جدید، آلمان ۲۰۰۳ میلادی.
۵- توقیعات مبارکه حضرت ولی امرالله (۱۹۲۷-۱۹۳۹).
۶- قانون اساسی بیتالعدل اعظم شامل بیاننامه و نظامنامه.
۷- انوار هدایت.
۸- وظیفه دشوار نظارت بر اجرای قانون اساسی ـ مهرپور ۱۳۸۴٫
۹- سایت صراط نیوز، خبر ۱۵ آبان ۱۴۰۱٫
۱۰- سایت رادیو فردا ۷ فروردین ۱۳۸۳٫
۱۱- سایت رادیو فردا ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۳٫
۱۲- سایت ویکی پدیا فارسی، به نقل از: اردوان روزبه، نتیجه کنکور برای بهائیان در اما و اگرها.
۱۳- سایت رادیو زمانه، ۲۱ مرداد ۱۳۸۸٫
۱۴- نامۀ سرگشاده از سوی جامعۀ بهائی خطاب به رياست محترم جمهوری اسلامی ايران به تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۸۳٫
۱۵- متن سخنرانی دیان علائی در دانشگاه مک گیل کانادا در ۳ آبان ۱۳۸۴٫
۱۶- گزارش گزارشگر ویژه کمیسیون حقوق بشر با شماره سند E/CN.4/1996/95/Add.2 به تاریخ ۹ فوریه ۱۹۹۶٫
۱۷- فریدون وهمن، کتاب صدوشصت سال مبارزه با آیین بهائی.
۱۸- پیام محفل روحانی ملی بهائیان استرالیا خطاب به کلیه محافل روحانی محلی در استرالیا مورخه ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲.
۱۹- ترجمه نامه محفل روحانی ملیّ بهائیان آلمان به تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲ خطاب به بهائیان در آلمان.
۲۰- پیام محفل روحانی ملّی بهائیان ایالات متّحده خطاب به جامعۀ بهائی امریکا در تاریخ ٣٠ سپتامبر ٢٠٢٢.
۲۱- پیام خطاب به جامعۀ بهائی آمریکا در تاریخ ۵ اکتبر ۲۰۲۲٫
۲۲- پاسخ بیتالعدل در تاریخ ۱ شهرالمشیه ۱۷۹ (۲۷ سپتامبر ۲۰۲۲).
۲۳- پاسخ بیتالعدل به سؤالات مطروحه در تاریخ شهر المشیۀ ۱۷۹ (۱۰ اکتبر ۲۰۲۲).
۲۴- مصاحبه عباس امانت، مورخ بهائی، با تلویزیون فارسی بی بی سی در تاریخ ۲ اکتبر ۲۰۲۲٫
۲۵- مقالهای با عنوان “قرةالعین: فریاد علیه روحانیون مرتجع” نویسنده: علی خدائی.
۲۶- خبرگزاری ایرنا، دوشنبه ۲۲ اسفند.
۲۸- پیام نوروزی بیتالعدل سال ۱۴۰۲.
۲۸- خبرگزاری هرانا ـ روز یکشنبه ۹ مرداد.
۲۹- بیانیه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در تاریخ (۸ مهر ۱۴۰۱).
۳۰- بیانیه مطبوعاتی جامعه جهانی بهائی در تاریخ ۱۱ ژانویه ۲۰۲۲٫
۳۱- سایت ایران وایر ۱۸ آذر ۱۴۰۲.
۳۲- پیام بیتالعدل خطاب به هیات مشاورین ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱٫
۳۳- بیانیۀ مطبوعاتی جامعۀ جهانی بهائی، (۱۵ مه ٢٠٢٣ ).
۳۴- پیام اول اردیبهشت بیتالعدل ۱۴۰۱ (رضوان ۲۰۲۲).
۳۵- تلویزیون ایران اینترنشنال: نشست مجازی دوروزه «گفتوگو برای نجات ایران».
۳۶- بیانیه جامعۀ بهائی در ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ (۱۸ ژوئن ۲۰۲۴ ).
منبع: سایت بهایی پژوهی