کد خبر:17213
پ
رد پای بیت العدل و محفل ملی بهائیان انگلستان در ماجرای حمله آمریکا به عراق- طبق تحقیقات گلیشر

رد پای بیت العدل و محفل ملی بهائیان انگلستان در ماجرای حمله آمریکا به عراق- طبق تحقیقات گلیشر

در سال ۲۰۰۳ میلادی ایالات متحده آمریکا و ائتلاف همراه آن به بهانه وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق و حمایت دولت عراق از گروه تروریستی القاعده، به‌عنوان مرتکب حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به این کشور حمله کردند . در این حمله که نیروهای ایالات متحده، بریتانیا، استرالیا و لهستان در آن شرکت داشتند، […]

در سال ۲۰۰۳ میلادی ایالات متحده آمریکا و ائتلاف همراه آن به بهانه وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق و حمایت دولت عراق از گروه تروریستی القاعده، به‌عنوان مرتکب حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به این کشور حمله کردند . در این حمله که نیروهای ایالات متحده، بریتانیا، استرالیا و لهستان در آن شرکت داشتند، بیش از ۹۲۰۰ نفر نظامی عراقی و ۳۷۵۰ نفر شهروند عادی کشته شدند و بسیاری از زیرساخت‌های عراق از بین رفت.

«هانس بلیکس» سرپرست بازرسان سازمان ملل متحد در ژانویه ۲۰۰۳ در گزارش خود به وجود ۹۱۰ تن عامل شیمیایی اعصاب و ۸۵۰۰ لیتر عامل سیاه زخم در عراق اشاره کرده بود که گزارشی مبنی بر انهدام آن‌ها، به‌دست نیامده بود. «جورج بوش» در سخنرانی سال ۲۰۰۳ خود ادعا کرد که عراق در اواخر دهه ۱۹۹۰ دارای آزمایشگاه‌های سیار میکروبی بوده است.

کالین پاول نیز به شورای امنیت آمد تا مدارک خود مبنی بر وجود سلاح‌های نامتعارف در عراق را گزارش نماید. دولت فرانسه هم بر این باور بود که عراق دارای مقادیری عامل سیاه زخم و بوتولیسم است و توانایی تولید عامل اعصاب را هم دارد.

دولت عراق ادعا داشت که سلاح‌های مورد اشاره در حضور نمایندگان سازمان ملل منهدم شده است و گزارش انهدام نیز ارسال گردیده است.

با توجه به گزارش‌های موجود قرار بود، سازمان ملل با تأیید اینکه دولت صدام نسبت به انهدام سلاح‌های کشتار جمعی خود اقدام کرده است، دستور لغو تحریم‌های اقتصادی عراق را صادر نماید ولی کارشناسان سازمان ملل با ارائه گزارشی در حسن نیت دولت عراق تردید کرده و با اعلام اینکه سلاح‌های معدوم شده بیش از میزانی بوده است که دولت عراق قبلاً به سازمان ملل اعلام نموده است، عملاً مانع صدور قطعنامه به نفع دولت عراق شدند.

البته بعدها روشن شد که در زمان حمله آمریکا، هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق نبوده است. حمله غافلگیرانه ائتلاف بین‌المللی ایالات متحده آمریکا و بریتانیا به عراق در ساعت ۵:۳۰ دقیقه بامداد ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ با اسم رمز عملیات آزادی عراق صورت پذیرفت و حضور آمریکا و انگلیس در کشورهای اسلامی و منطقه استمرار یافت.

هرچند ائتلاف آمریکا و انگلیس با حمله به عراق نتوانستند به همه اهداف خود دست یافته و متحمل هزینه‌های فراوانی نیز گردیدند، ولی ذی‌نفعان در این ماجرا که طراح اصلی این سناریو بودند، نباید به فراموشی سپرده شده و به‌عنوان قهرمان پیروز معرفی گردند.

حضور دولت آمریکا و انگلیس در این ماجرا خیلی عجیب نیست؛ زیرا روحیه استکباری آن‌ها و میل به تسلط بر کشورهای ضعیف با گوشت و پوست آن‌ها عجین شده است. طبق ادعای گلیشر تعجب در اینجاست که ردپای بیت‌العدل و محفل ملی بهائیان انگلیس و جاسوس «MI6» نیز در این داستان پیداست.

ماجرا از این قرار است که «دیوید کریستوفر کلی» کارشناس سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیک سازمان ملل کارمند وزارت دفاع بریتانیا بود. او به عنوان بازرس سلاح‌های کشتار جمعی سابقه همکاری با کمیته ویژه سازمان ملل در عراق را داشت و چهل بار برای تهیه گزارش به عراق رفته بود و تنها منبع موثق سازمان ملل به‌شمار می‌رفت.

دیوید کلی، در حین ماموریت‌های خود با خانمی بهائی به نام «می پیترسون»، كويتي الاصل، مامور سازمان سیا و شاغل در مدرسه جاسوسی امریکا، آشنا شده و تحت تبلیغ او قرار گرفت. کلی در سال ۱۹۹۹ میلادی در کالیفرنیای آمریکا به بهائیت ایمان آورد و متعاقب آن با خانم می پیترسون (بھائی) ازدواج کرد.

خانم پیترسون به عنوان همسر، دیوید کلی را در ماموریت‌های او به عراق همراهی کرد و جایگاهی بیش از مترجم را نیز برای او داشت.

با اینکه گزارش‌های دیوید کلی از عراق، کاملاً محرمانه و طبقه‌بندی شده بود و باید در اختیار مقامات مسئول قرار می‌گرفت، ولی دیوید کلی با حضور در یک جلسه بهائی، قسمتی از اطلاعات به دست آمده را در اختیار اعضای بهائی حاضر در جلسه می‌گذارد. از طرف دیگر کلی در مصاحبه‌ای غیر رسمی و ضبط نشده اطلاعاتی از پرونده را در اختیار «اندرو کیلیگان» خبرنگار بی بی سی قرار می‌دهد.

پس از افشای نام «کلی» به عنوان منبع درز اطلاعات جنگ عراق به بی بی سی، وی توسط کمیته انتخابی امور خارجه بریتانیا احضار می‌شود و دو روز بعد از آن جسد او در خیابان‌های لندن پیدا می‌شود.

ابتدا گفته شد که وی با استفاده از قرص‌های مُسکن با دوز بالا خودکشی کرده است، ولی گمانه زن‌ها حاکی از این قرار است که دیوید کلی به قتل رسیده است. (سودابه جوادی، درخواست برای تحقیق دوباره در مورد مرگ دیوید کلی، خبرگزاری بی بی سی، ۲۲ اوت ۲۰۱۰ : http://www.bbc.com/per-sian/iran/2010/08/100813 124_David_Kelly_inquest_ call)

پس از پیدا شدن جسد دیوید کلی پرونده برای بررسی و تحقیق به «لرد هاتن»، قاضی انگلیسی سپرده شد. او بازجویی‌های مختلفی را به عمل آورد ولی اطلاعات درستی در اختیار او قرار نگرفت و در مجموع نتیجه روشنی از واقعیت ماجرا به دست نیامد.

پس از حمله آمریکا به عراق که بدون مجوز سازمان ملل انجام شد و با سرنگونی صدام و حضور آمریکا در عراق، تشکیلات بهائیت تلاش زیادی کردند تا با مظلوم‌نمایی املاک بهائی مصادره شده را که ادعای مالکیت آن را داشتند، باز پس گیرند ولی به دلیل وجود مدعی خصوصی و ارائه مدرک مالکیت از سوی او نتوانستند این املاک را در اختیار بگیرند.

«فردریک گلیشر» ورود دیوید کلی به قضیه سلاح‌های شیمیایی عراق را ترفند و نقشه تشکیلات عالی بهائی (بیت‌العدل و محفل ملی انگلیس) می‌داند.

به عقیده گلیشر، جامعه بین‌المللی بهائی و بيت‌العدل جهانی بهره زیادی از وقوع جنگ در عراق می‌برد. از جمله طرح ادعای مجدد درباره محل سكونت بهاءالله در عراق (در هنگام تبعید وی) و باغ رضوان، همچنین راه اندازی برنامه زیارت بهائیان از عراق و افزایش برنامه‌های تبلیغی و گسترش بهائیت در خاورمیانه را می‌توان نام برد.

توضیح اینکه خانه مسکونی بهاءالله در بغداد در زمان تبعید به عراق در نزد بهائیان بسیار مقدس است و طبق تعالیم بهائی، عنوان کعبه و محلی برای اجرای مراسم حج بهائی را دارد.

از طرف دیگر باغ رضوان در بغداد نیز مورد توجه است. بهائیان معتقدند شروع ادعای مظهریت علنی بهاءالله در آن مکان بوده است. همچنین مکان‌هایی در سلیمانیه عراق نیز که بهاءالله مدت دوسال مخفیانه در آنجا زندگی کرده است، مورد توجه بهائیت قرار دارد.

تشکیلات بهائی برنامه‌ریزی وسیعی را برای مکان‌های یاد شده در عراق تدارک دیده بود. بیت‌العدل به‌دنبال این بود که برای کشور عراق شرایط یک مکان زیارتی و توریستی بزرگ مانند اسرائیل، ایجاد کرده و با ساخت بناهای مدرن و زیبا توجه جهانیان را به آن مکان‌ها جلب نماید.

محفل ملی عراق، علاوه بر تبلیغ بهائیت با نفوذ در عراق و کسب اطلاع از کشورهای اسلامی می‌توانست ماموریت‌های مختلفی را برای اسرائیل به عهده گرفته و با ساخت اماکن مقدسه خود خاری در چشم مسلمانان گردد.

با روی کار آمدن صدام حسین، دولت عراق با استناد به ماده ۱۰۵ قانون اساسی خود همه اماکن بهائی را مصادره و هرگونه فعالیت بهائیان در عراق را غیرقانونی اعلام نمود. با اقدامات انجام شده، فعالیت بهائیان در عراق فوق العاده کاهش یافت.

بهائیان که از این مسأله دلخور بودند، منتظر فرصت بودند تا بتوانند با تغییر حکومت در عراق اهداف خود را در آن کشور عملی سازند. حمله آمریکا به عراق و برکناری صدام حسین و افتادن حکومت به دست آمریکاییان و گرو‌های لائیک می‌توانست این فرصت طلایی را برای آن‌ها فراهم نماید.

با توضیحات فوق، اگر نگویم بهائیان در حمله آمریکا به عراق نقش پیاده نظام اسرائیل و امریکا را به عهده داشتند، حداقل باید قبول کنیم که انگیزه لازم را برای همکاری با ائتلاف آمریکا و انگلیس به منظور بازپس‌گیری اماکن بهائی و نابودی حکومت شیعی مخالف بهائیت را داشته‌اند. (بهائیت در عراق، مجله روشنا، فصلنامه تخصصی فرق و ادیان، شماره ۸۰، سال دهم، بهار ۱۳۹۰، ص ۳۱.)

فردریک گلیشر در مصاحبه خود با دو خبرنگار مستند«بهائیان در حیات خلوت من»، در پاسخ به سؤال خبرنگار که می‌گوید:

«حالا می‌خواهم به موضوع دیگری بپردازم. بحث دکتر دیوید کلی بهائی: روز بعد از فوت دکتر کلی خبری در روزنامه‌ها منتشر شد که تیترش این بود: «دکتر دیوید کلی عامل سازمان جاسوسی بریتانیا (MI6) متخصص در تسلیحات کشتار جمعی و بهائی، خودکشی کرد.» چرا بهائی بودن کلی برای جامعه جهانی مهم بود؟ آیا بهائی بودن او در ماجرای قتلش تأثیرگذار است؟

این طور جواب می‌دهد: «مقامات و تشکیلات عالی بهائی از هر فرصتی برای مطرح شدن و رسانه‌ای کردن خود استفاده می‌کنند. بنابراین در یک نگاه من فکر نمی‌کنم تأکید اولیه رسانه‌ها روی بهائی بودن دیوید کلی موضوعی غیر عادی باشد. سؤال واقعی این است که آیا بهائیان چنین اقدامی را انجام داده‌اند؟

ابتدائاً من مطمئن نیستم. این موضوع نیاز به تحقیقات اولیه و بررسی دارد که اولین گزارشی که خبر بهائی بودن دیوید کلی را افشاء نمود در چه زمانی بود؟ چگونه این موضوع مورد تأكيد قرار گرفت؟ در مورد دیوید کلی سؤالات اساسی و فراوانی در خصوص رابطه‌اش با جامعه بهائی و با این موضوع وجود دارد که مورد بررسی و تحقیق قرار نگرفته است.

من سعی کردم، در وب سایت خود آن‌ها را مستندسازی نمایم. من راه حل، پاسخ و دانش اینکه حقیقت موضوع چیست، را ندارم ولیکن می‌دانم که تناقض‌های زیادی در این مورد وجود دارد. یکی از نخستین گزارش‌ها این بود که یک خبرنگار انگلیسی برای روشن شدن موضوع به چند نفر بهائی مراجعه و سؤالاتی را مطرح می‌نماید ولی تشکیلات بهائی آنها را از پاسخ دادن منع می‌نماید و به نوعی دهانشان بسته می‌شود.

این حرکت‌ها سؤالات زیادی را مطرح می‌سازد، مثلاً اینکه آیا دیوید کلی واقعاً اطلاعات طبقه‌بندی شده را در اختیار جامعه بهائی قرار می‌داد؟ آیا جامعه بهائی از او استفاده می‌کرد تا بیت‌العدل از طریق او به اهداف خود در عراق از جمله خانه بهاءالله در بغداد، باغ رضوان و سایر اماکن دست یابد؟ نقش خانم «می پیترسون» به عنوان یک جاسوس ارتش آمریکا که ظاهراً اصالت کویتی دارد، چیست؟

خانم پیترسون بھائی نیز دهانش بسته شد تا در مورد چگونگی حضور او اطلاعاتی به بیرون درز نکند. آیا دولت آمریکا از او استفاده می‌کرد؟ یا اینکه او برای کویتی‌ها یا کشور دیگری کار می‌کرد؟ آیا او یک جاسوس دوجانبه سه جانبه یا بیشتر بود؟ واقعیت این است که سؤالات زیادی در این باره هنوز بدون جواب مانده‌اند که باید مورد تحقیق قرار گیرند.

چرا خانم پیترسون از صحنه کنار گذاشته و مخفی شد و هیچ سؤالی از او نشد؟ من هنوز اطلاعات روشنی در مورد کل این ماجرا دریافت نکرده‌ام. نقش خانم می پیترسون به عنوان یک بهائی چه بود؟ آیا او تعمداً تحت دستور مستقيم یا غیر مستقیم بیت‌العدل اقداماتی را انجام می‌داد؟ آیا او ماموریت داشت تا با بهائی کردن دیوید کلی مقدمات به دست آوردن اماکن بهائی و گسترش نفوذ بهائیت در خاورمیانه را فراهم نماید؟

سخن گفتن در این موارد بسیار مشکل است. اظهارات مندرج در مستندات دادگاه توسط «بارنی لایت» به «لرد هاتن» مملو از اطلاعات و اظهارات مخدوش و مبهم است.

به اعتقاد من بارنی لایت، منشی محفل ملی بهائیان بریتانیا، تلاش داشت، روی هر سؤالی که لرد هاتن از او می‌کرد، سرپوش بگذارد و نقش جامعه بهائی در این قضیه را تکذیب نماید.

فکر می‌کنم حتی لرد هاتن نمی‌دانست که او داشت نقش بازی می‌کرد؛ ولی یک فرد اطلاعاتی متوجه می‌شود که واقعیت قضیه چیست و در اینجا چه خبر است. من در این مورد بیش از آنچه که در وب سایت خود قرار داده‌ام اطلاعات بیشتری ندارم. به من اطلاعات فراوان مخدوشی داده شده است.

من به هیچ فردی در جامعه و تشکیلات بهائی اعتماد ندارم. این شامل اظهارات بارنی لایت در مورد دیوید کلی و می پیترسون نیز می‌شود. اگر شما به سوابق کمیته تحقیق مجلس انگلستان (لردهاتن و اظهارات بارنی لایت) مراجعه کنید، می‌بینید که سؤالاتی که از او می‌شد، با سؤالات بعدی پیگیری نمی‌شد. سؤالات بوروکراتیک بودند. سؤالات جدی توسط لرد هاتن مطرح نمی‌شد. این مسأله موجب تعجب من شد. به نظر می‌رسد که همه چیز از قبل تعیین شده بود و قرار نبود، بهائیان مورد سؤال جدی قرار گیرند. نمی‌دانم واقعاً چه اتفاقی افتاده است و نتیجه این است که بسیاری از سؤالات در این مورد بدون پاسخ می‌مانند.»

گلیشر در پاسخ به این سؤال که آیا بیت‌العدل (رهبری بهائیت در حیفا) نقشی در ایجاد جنگ در عراق داشته است؟ می‌گوید:

«من اطلاع کاملی در این مورد ندارم، ولیکن احتمال آن را هم رد نمی‌کنم. من این احتمال را رد نمی‌کنم که بیت‌العدل با همکاری می پیترسون و با همکاری دولت آمریکا اقداماتی را انجام داده باشد. سؤال اصلی این است که برای بیت‌العدل به دست آوردن خانه بهاءالله و باغ رضوان در بغداد چقدر مهم است؟

در سال‌های دهه ۱۹۳۰ در یکی از کتاب‌ها، «میرزا احمد سهراب» به اهمیت محوری بغداد اشاره می‌کند و بر اهمیت به دست آوردن اماکن و املاک بغداد تأکید می‌نماید. دخالت آشکار تشکیلات بهائی در فعالیت شغلی دکتر دیوید کلی باید به طور جدی مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.

به نظر می‌رسد، دیوید کلی در تاریخ ۵ اکتبر ۲۰۰۲ برخی از اسناد و مدارک سری دولتی در پرونده را برای عده‌ای از بهائیان از جمله اعضای محفل ملی بهائیان بریتانیا افشاء کرده است. آن‌ها نیز به طور قطع، فرصت انتقال این اطلاعات به بیت‌العدل جهانی بهائی مستقر در حیفا را از دست نداده‌اند.

حال این سوال مطرح می شود که در قتل عام مردم عراق در جریان حمله آمریکا، بهائیت چقدر نقش دارد؟ خون انسان های بی گناهی که ریخته شد بر عهده کیست؟

این یک نمونه از جنایات تاریخی بهائیت محسوب می گردد.

 

ارتباط با ما:  bahaismiran85@gmail.com

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید